نامه کروبی حسن روحانی را بویژه در وضعیت دشواری قرار می دهد و می توان دید چرا بسیاری از هوداران پر هیاهوی اعتدالگرایی در برابر این نامه سکوت کامل پیشه کرده اند. زیرا خطرناک ترین پیام در نامه مهدی کروبی اشاره به این واقعیت است که این رئیس جمهور تغییر و کاری اساسی از طریق تعامل کردن با “حاکمیت مستبد” نمی تواند انجام دهد.
نامه اخیر مهدی کروبی، خطاب به رئیس جمهور دولت اعتدالگرایی حرکتی جسورانه و مهم از جانب آن نوعی از اصلاح طلبانی بود که حاضر نشده اند تن به سیاست اعتماد سازی با “حاکمیت” بدهند. این نامه سرگشاده خطاب به حسن روحانی در شرایطی منتشر می شود که طیفی از اصلاح طلبان و کنشگران سیاسی فعالانه در زیر تابلوی حمایت از اعتدالگرایی و با شعار حمایت از دولت روحانی – خود را درون “حاکمیت” ذوب کرده اند. طیف دیگری از اصلاح طلبان و برخی کنشگران سیاسی هم بازی را کاملا باخته دانسته اند و انفعال و دنباله روی از وقایع را پیشه کرده اند و فاتحه جنبش اصلاح طلبی را می خوانند.
نامه مهدی کروبی بدرستی به منزله یک شوک در تقابل با ولی فقیه تعبیر شده است. شاید برای برخی یک شوک باشد زیرا که برای هموار شدن مسیر “اعتدالگرایی” و جلب نظر مثبت آیت الله خامنه ای، مدتهاست که برای آنها هرگونه مقاومت واقعی در برابر آنچه که کروبی آنرا در نامه اش”حاکمیت مستبد” می نامد – به عنوان “تندروی اصلاح طلبانه” طرد شده است!
در این نامه، مهدی کروبی درباره ماهیت و عملکرد “حاکمیت مستبد”، مسائل تازه ای را عنوان نکرده است و اتفاقا می توان این اشکال را به تفسیر کروبی گرفت که بر خلاف آنچه که از نامه وی بر می آید – نقطه شروع “حاکمیت مستبد” در جمهوری اسلامی به سال ها قبل از انتخابات 1384 و احمدی نژاد بر می گردد. اما به هر حال موضوع بسیار مهم این است؛ چرا مهدی کروبی با وجود پی آمدهای منفی ای که برای وی در حصر ایجاد خواهد شد، این چنین ضروری دیده است بصورتی بسیار صریح آیت الله خامنه را هدف قرار دهد و لازم ببیند که این واقعیت های بدیهی درباره “حاکمیت مستبد” را یادآوری نماید؟
چرا مهدی کروبی لازم می بیند که اهمیت جنبش سبز و اهداف آنرا را گوشزد نماید و بارها تاکید کند که در انتخابات 84 و 88 تقلب شده است؟
چرا در این نامه مهدی کروبی لازم می بیند که به حسن روحانی وطیفی از اصلاح طلبان تذکر دهد که مسئول اصلی دوره 8 ساله ویرانگری در زمان احمدی نژاد چه کسی است؟
به نظر می آید که مهدی کروبی بسیار سریع تر و زودتر از بسیاری دیگر از اصلاح طلبان به این واقعیت مهم پی برده است که شرکت جستن در انتخابات 7 اسفندماه، تغییری در ماهیت نظام و همچنین وضعیت حصر وی ایجاد نخواهد کرد. از اینرو کروبی می گوید طلب رفع حصر نمی کند بلکه وی قصد دارد در محکمه با “حاکمیت مستبد” روبرو شود. نامه مهدی کروبی بمانند پتکی بر سر آنهایی فرود آمده است که تصور می کنند مبارزه برای آزادی تعطیل شده است و زیر تابلوی حمایت از اعتدالگرایان باید برای حفظ و کسب رانت سیاسی با”حاکمیت مستبد” کنار آمد.
نامه کروبی حسن روحانی را بویژه در وضعیت دشواری قرار می دهد و می توان دید چرا بسیاری از هوداران پر هیاهوی اعتدالگرایی در برابر این نامه سکوت کامل پیشه کرده اند. زیرا خطرناک ترین پیام در نامه مهدی کروبی اشاره به این واقعیت است که این رئیس جمهور تغییر و کاری اساسی از طریق تعامل کردن با “حاکمیت مستبد” نمی تواند انجام دهد. به این دلیل، کروبی در نامه اش مصلحت ورزی اعتدالگرایان با استبداد حاکم را خلاف منافع مردم دانسته و می گوید: “هیچ کس نباید به بهانه مصلحت با ظلم همراه شود و یا در مقابل آن سکوت کند. مصلحت خود را مصلحت کشور تعبیر و تفسیر نکنیم. باید در مقابل اندیشه ایی که با انحصار قدرت غیرپاسخگو بدنبال حاکمیت تک صدایی ست ایستاد. تردید نکنیم که تعلل و کوتاهی امروز نخبگان، رقم زننده هزینه های سنگین کشور و مردم در آینده خواهد بود”.
در حالیکه تا چند روز پیش اعتدالگرایان و طیفی از اصلاح طلبان با خرسندی به این تصور رسیده بودند – که در راه ایجاد تعامل با “حاکمیت مستبد” توانسته اند موضوع مبارزه با استبداد و آزادی خواهی را از صحنه خارج کنند و جنبش سبز را از حافظه جامعه محو نمایند – یکباره مهدی کروبی، مانند یک میهمان ناخوانده، بصورت سرزده و با گفتمانی ضد استبدادی ظاهر می شود در مجلسی برای وصلت اعتدالگرایان و “اصلاح طلبان مطیع رهبری” با “حاکمیت مستبد” و مسائل را برای همه پیچیده تر می کند.
حسن روحانی و حامیان اعتدالگرایی امیدوارند که رهبران جنبش سبز و مبارزان آزادی خواه بی سرو صدا محو شوند و با بیان واقعیت ها مزاحمتی در روند ایجاد تعامل و بده بستان بین اعتدال گرایان و “حاکمیت مستبد” ایجاد نشود. “حاکمیت مستبد” نیز از بازگشت “فتنه گران” سخت خشمگین است و بلافاصله برای “حذف فیزیکی” آنها بسان دوران طلایی امام خط و نشان کشیده است.
نیما پاکزاد
اندیشه نو