پیام کروبی از درون حصر غیرقانونی شوکی است به اصلاحطلبانی که روندهای دومخردادی را بیاعتنا به تکوین نیروی اجتماعی و جایگاه و اهمیت جامعه مدنی در پیش گرفتهاند و امیدوار به تغییر معنادار وضع مسلط از دل تمکین به کردارهای غیرقانونی هسته اصلی قدرت (بهعنوان نمونه اقدامات شورای نگهبان) هستند. اصلاحطلبانی که از یاد بردهاند زمانی نه چندان دور، همراه کروبی و موسوی در عالم سیاست بودهاند.
نامهی سرگشادهی شیخ صبور و آزاده و سبز، مهدی کروبی، تنها پیامی خطاب به حسن روحانی نیست؛ شوکی است به اقتدارگرایان، به دولت و اعتدالگرایان، به اصلاحطلبان، به سبزها، به جامعه مدنی، و به شهروندان عادی.
۱. نامهی کروبی شوکی است به اقتدارگرایان حاکم و بهطور مشخص، هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی، و در سطحی فراتر، شخص اول نظام؛ که بدانند با وجود ۱۸۷۷ روز حصر ظالمانه و تحمیل تمام فشارها و محدودیتها، کروبی از ادعاها و مطالبات خود و جنبش سبز، گامی پا پس نگذاشته، و بازداشت خانگی و سرکوب منتقدان، چاره کار و طریق حکمرانی نیست.
شیخ آزاده و صبور و سبز آشکارا اقتدار غیردموکراتیک کانون مرکزی قدرت را نقد میکند و از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ میگوید و به انحراف کشاندن آرمانهای انقلاب ۱۳۵۷. کروبی همچنین بار دیگر، اقتدار رهبر جمهوری اسلامی و انصاف و استقلال دستگاه قضایی وی را برای برگزاری دادگاهی حتی نمایشی و فرمایشی به پرسش میکشد.
پیام تاریخی کروبی شوک دیگری است به رهبر جمهوری اسلامی شاید «نجابت» و «بصیرت» و «عدالت» را بهگونهای دیگر تفسیر کند.
۲. مکتوب کروبی همچنین شوکی است به روحانی، که گمان نبرد وعدهی رفع حصر او قابل به حاشیه رفتن است، و یا تحتالشعاع مقولههای دیگر (ازجمله ممنوعیت درج خبر و تصویر خاتمی در مطبوعات) قرار میگیرد.
کروبی به رییس جمهور و اعتدالگرایان حامی وی ـ و شاید از همه مهمتر، هاشمی رفسنجانی ـ یادآور میشود که نمیتوانند به بهانه و توجیه «مصلحت»، از مسئولیت خود در پیگیری تحقق حقوق اساسی شهروندان پا پس کشند.
او از هزینههای سنگینی میگوید که به بهانهی «مصلحتاندیشی» گریبان کشور را خواهد گرفت؛ همان مصلحتهایی که شاید موجب شد دولت روحانی چشم بر برخی حواشی و ابهامها در انتخابات هفتم اسفند ببندد (مسائلی چون راهیابی جنتی به مجلس خبرگان یا وقوع تقلب در انتخابات برخی شهرها چون مشهد و یا حتی رد نماینده منتخب اصفهان).
۳. در سطحی دیگر، پیام کروبی از درون حصر غیرقانونی شوکی است به اصلاحطلبانی که روندهای دومخردادی را بیاعتنا به تکوین نیروی اجتماعی و جایگاه و اهمیت جامعه مدنی در پیش گرفتهاند و امیدوار به تغییر معنادار وضع مسلط از دل تمکین به کردارهای غیرقانونی هسته اصلی قدرت (بهعنوان نمونه اقدامات شورای نگهبان) هستند. اصلاحطلبانی که از یاد بردهاند زمانی نه چندان دور، همراه کروبی و موسوی در عالم سیاست بودهاند.
کروبی با یادآوری انتخابات ۱۳۸۴ و اشاره به نقش بخشهایی از سپاه و بسیج و وزارت اطلاعات در این انتخابات و نیز با اشاره به کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ و استقرار «حاکمیت مستبد» در جمهوری اسلامی، هشدار میدهد که اصلاحطلبان انتخاباتمحور، واقعیت تلخ «اندیشهای را که با انحصار قدرت غیرپاسخگو بهدنبال حاکمیت تکصدایی است» از یاد نبرند.
۴. نامهی خواندنی یکی از رهبران صبور جنبش سبز از درون حبس خانگی ـ که به ۶۲ ماه رسیده ـ همچنین تذکاری است به حامیان و همدلان جنبش سبز؛ شوکی به سبزها که پیگیری رفع حصر را قربانی مصلحتهای سیاسی نکنند، «منشور جنبش سبز» را از یاد نبرند، و اسیر روزمرگی و فضای سیاسی غالب نشوند؛ فضایی که متأثر است از بحران اقتصادی و سرکوب مزمن و مصلحتگرایی محض و عملزدگی (که با کنشگری فعال در فاصله است) و واقعگرایی محض (که البته با واقعبینی تفاوت دارد) و …
کروبی به سبزها یادآور میشود که همچنان بر میثاق خود با آنان ایستاده، و این سوی دیگر است که باید بار دیگر به بازخوانی کردار سیاسی و تعهد خویش نسبت به پیمان مشترک دست یازد.
۵. در سطحی دیگر، نامهی مهم و تاریخی کروبی به روحانی، شوکی است به کنشگران جامعه مدنی ایران. کروبی با مکتوب بینظیرش به بازخوانی اهمیت پیگیری و سماجت و پایداری و صبوری و امیدواری در تعقیب خواستهها و کنشگری میپردازد؛ کنشی درسآموز و عینی و ملموس در قالب نامه.
او تصریح میکند و یادآور میشود که «ایستادگی و مقاومت در قبال نگرشهای مستبدانه، تنها راه اصلاح و بازگشت به مسیر قانون است.» وی نه تنها در نامهی خود بازخوانی میکند که «از تهدیدها، تهمتها، ناسزاها و آزارها نهراسیدم و نمیهراسم»، بلکه با انتشار همین مکتوب، در عمل نگاه خود را متعین و ملموس میکند و چونان شاهدی پیش روی کنشگران جامعه مدنی میگذارد.
۶. و سرانجام، نامهی ماندگار شیخ مهدی کروبی، شوکی است به تمامی شهروندانی که در هزارتوی زندگی روزمره، و در کشاکش با ناگواریهای معیشت و روزمرگیها، از یاد بردهاند موسوی و رهنورد و کروبی را، فراموش کردهاند کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ و به خون کشیدن اعتراض مدنی هموطنان خویش توسط کودتاچیان را، و فراتر از آن، مغفول گذاشتهاند جایگاه ارزشهای اخلاقی و حقوق بنیادین انسانی را در زندگی.
کروبی چونان پیامبر و انذاردهندهای متعهد و مسئول و آگاه، به هموطنان خویش زنهار میدهد از عوارض زیستن زیر سایهی استبداد و همزیستی غیرمسئولانه با زر و زور و تزویر، و تداوم وضع اسفباری که منجر به «فروریختن اخلاق» در ایران شده است.
زمان مشخص خواهد کرد که «شوک» کروبی به چه میزان در مخاطبان اصلی و فرعی و مستقیم و غیرمستقیم نامهی وی، اثر داشته است.
زیتون