روحالله زم- نامه تاریخی شیخ محصور جنبش سبز و نکات صریح آن در «نقد و استیضاح» دوران حکومت رهبر ایران پس از ۶ سال حصر ظالمانه، غیرقانونی و غیر شرعی، به آن میزان نکات پیرامونی و نهفته دارد که نمیشود آن را در یک یا دو گفتوگو «تحلیل و ارزیابی سیاسی» کرد، لذا بر آن شدیم تا در سلسله گفتوگوهایی با فعالان سیاسی منتقد حاکمیت ایران، این نامه را به بوته نقد کارشناسان بگذاریم تا آنان از منظر خود، به بیان نکات «پنهان» یا «آشکار» این نامه مهم بپردازند. از همین رو به سراغ «حسین علیزاده» دیپلمات پیشین ایران در کشور فنلاند و پژوهشگر فعلی «مرکز مطالعات صلح در دانشگاه تامپره فنلاند» رفتیم تا نظر این کارشناس مسائل سیاسی را درباره «نامه شیخ محصور به حسن روحانی رییسجمهور ایران» جویا شویم.
«حسین علیزاده» در پاسخ به این پرسش «سحام»، که ویژگی این نامه از نگاه شما چیست، میگوید: به رغم اینکه آقای کروبی در تمام این سالهای حصر، از طریق خانواده خارج از حصر ارتباط داشته، اما این «تنها» اظهار نظر از رهبران محصور جنبش سبز است که از طریق نامه و به صورت مکتوب بیرون آمده و این خود گواه خوبی است که فضا برای این محصورین تمام شده. بنا به گفته خانواده محصورین، آنان حتی دسترسی به هواخوری، آفتاب و روزنامه هم نداشتهاند و در این شرایط توانستهاند نامه به بیرون بدهند. اگر چه میتوان انتظار داشت که اقدامات خصمانه علیه اینها انجام بشود، یعنی فشارها بر محصورین افزایش پیدا کند.
۲- به نظر شما آیا انتخاب این مقطع از سوی مهدی کروبی برای نگارش و انتشار این نامه میتواند دلیل خاصی داشته باشد؟
در گمان من اهمیت این نامه اینجاست؛ هنوز که بیش از یکسال و نیم به انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ باقیمانده، جناح تندروی حاکمیت با اعلام نامزدی احمدینژاد برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶، پروسه انتخابات را کلید زدهاند؛ یعنی از همین الان بحث انتخابات آغاز شده و به صورت داغ پیش خواهد رفت. حالا فارغ از اینکه نامزد جناح تندرو احمدینژاد باشد یا فردی مانند او، مهم این است که آقای کروبی فرصت را مغتنم شمرده، به نقد سپاه، بسیج و ایادیای که توسط آقای خامنهای دو رسوایی انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ را رقم زدند، پرداخته است. بنابر این نامه آقای کروبی پاسخی است به کلید زدن انتخابات سال ۹۶ توسط تندروها.
۳- لحن نامه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در عین حال که نامه از «حریم ادب» بیرون نرفته و دارای صراحت لهجهای که ما از آقای کروبی همیشه شاهد بودهایم، اما این نامه حاوی مضامینی است که شاید در طول زمان اعتراضات خود از سال ۸۴ به اینسو آغاز کرده بود، «بیسابقه» است. مثلا هرگز ندیده بودیم که شخص اول مملکت را با تعبیر «حاکمیت مستبد» توصیف کرده باشد. همچنان که ما از زبان آقای کروبی نشنیده بودیم که «از حاکمیت مستبد بخواهید تا دادگاه علنیام، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت را تشکیل دهد تا به یاری خداوند و به اتفاق وکلایام با استماع کیفرخواست، ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاههای قانونی و غیرقانونی گذشت را به اطلاع عموم برسانم. خروجی این دادگاه مشخص خواهد کرد که برگشته از انقلاب و نانجیب، و ادامه دهنده راه انقلاب و نجیب، کدامیک از طرفین دعوا و نزاع انتخابات ۸۸ قرار دارند.»
با این بیان میشود گفت که ما صراحت و شدت لحن بیشتری را در این نامه شاهد هستیم.
۴- مخاطب واقعی این نامه از نظر شما کیست؟
در گمان من آقای کروبی از صنعت ادبی «کنایه» در این نامه استفاده کرده، «الکنایه ابلغ من التصریح»؛ بدون نام بردن از آقای «خامنهای» در واقع او را مخاطب قرار داده است. در واقع خواننده در جای جای این نامه، ذهنش متوجه فرد دیگری غیر از حسن روحانی که مخاطب نامه است، میشود و در واقع با این صنعت ادبی، او ذهن خواننده را متوجه «ریشه اصلی» تمامی این بحرانهایی کرده که منجر به بالا آوردن گروهی چپاولگر، غارتگر و دولت فاسدی که به قول آقای کروبی، «نکبت بار ترین دوره پس از مشروطیت تا کنون» بوده است.
۵- تاثیر این نامه در فضای سیاسی کنونی ایران چه میتواند باشد؟
در واقع آقای کروبی نوک پیکان حمله خود را به سمت آقای خامنهای گرفته، با این نگاه که این نامه نقد جانانهای است از خسارتهایی که آقای خامنهای در دوران رهبری خود برای کشور به بار آورده است. او با «نکبت بار» خواندن دوران احمدینژاد، یادآور دو حمایت جانانه آقای خامنهای از دولت احمدینژاد شد؛ یک جایی که در آغاز دوره دوم ریاست جمهوری احمدینژاد، آقای خامنهای در خطبه نماز جمعه (خرداد ۸۸) گفت: «نظر رییس جمهور به نظر من نزدیکتر است» و پس از پایان دوره هشت ساله و با آن همه مفاسد و خسارتهایی که به کشور وارد آمد، از جمله تحریمهای سنگین، آقای خامنهای این جمله را در وصف دولت احمدینژاد گفت و به آنها خدا قوت نیز گفت!
متن صحبتهای آقای خامنهای در آن جلسه این بود: «آنچه که من امروز باید به دوستان عرض کنم، در درجه اول خدا قوتی است، انشاءالله که خسته نباشید. هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهای خوبی انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانهروزی را شماها نشان دادید؛ یعنی دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیسجمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به «همهی دورهها»ی دیگر بود و هست؛ این نقطهی «برجسته»ای است که نباید این را نادیده گرفت.»
به این ترتیب آقای کروبی تمامی مسئولیت این فساد و ویرانیها و آنچه بر سر کشور رفته را متوجه شخص آقای خامنهای دانسته، از جمله در نقد شورای نگهبانی که آقای خامنهای گفت: «نظر شورای نگهبان حقالناس است». آقای کروبی این شورا را متصف به «سیر قهقرایی» کرده، پس با توجه به کلیه مضامینی که در نامه است و با توجه به رشادتی که ایشان در پایان نامه از خود به خرج داده، بدون اینکه حق تجدید نظر خواهی را برای خود در نظر بگیرد، حتی اگر بدترین و سنگینترین حکم برایش صادر شود، در واقع او توپی به زمین رهبری شلیک کرده و باید انتظار داشت که «واکنشهای عصبی» و «دیوانهوار» از طرف حاکمیت خودکامه نسبت به آقای روحانی و محصورین به عمل بیاید. اما در نهایت این نامه از نظر من نامهای «تاریخی» و «جانانه» و به نوعی استیضاح رهبری «مطلقه، طولانیمدت و بدون نظارت» آقای خامنهای تلقی میشود.
سایت سحام