محمدتقی کروبی با اشاره به اینکه مرگ فعال کاگری در زندان زنگ خطری است که نمی توان آنرا نادیده گرفت، از پیام مهدی کروبی در سال ۹۲ می گوید خطاب به دولت منتخب.
محمدتقی کروبی در صفحه شخصی خود در فیس بوک می نویسد: شاهرخ و شاهرخ ها همان مردم بی نام و نشانی هستند که پدرم از رییس محترم جمهور خواست از این عنایت الهی بهره گیرد و صدای آنها در قبال ظالمان قانون گریز باشد. شوربختانه این توصیه تاکنون در لیست اولویت های رئیس محترم جمهور در مذاکره، تعامل و اخطار قانون اساسی با دیگر قوا و نهادهای نظامی و امنیتی قرار نگرفته است.
محمدتقی کروبی همچنین نسبت به وضعیت نگران کننده جسمی اسماعیل گرامی مقدم، سعید رضوی فقیه و نرگس محمدی هشدار می دهد و از حکم ۱۲ ساله ی علی شریعتی به عنوان “سکوت در قبال ظلم شراکت در ظلم است” یاد می کند.
نوشته محمدتقی کروبی را که در صفحه شخصی وی در فیس بوک منتشر شده، با هم می خوانیم:
مرگ مرحوم شاهرخ زمانی فعال کارگری در زندان رجایی شهر برای آنان که نمی خواهند صم بکم عمی باشند زنگ خطر دیگری را به صدا درآورد. جرم شاهرخ مطالبه سندیکا و استیفای حقوق کارگران مطابق قوانین و مقررات و تعهدات بین المللی کشور بود. حق گویی و حق جویی این عزیز بر مریض دلان آنقدر گران آمد که او را در دوران محکومیت اش از شرکت در جشن عروسی دختر دلبندش و نیز عزای مادرش محروم کردند.
درگذشت این زندانی دربند مرا بیاد توصیه پدرم به آقای روحانی انداخت. در بیست و هفتم مهرماه ۱۳۹۲ مادرم در نامه ای سرگشاده به رئیس جمهور محترم این توصیه پدر به آقای روحانی را منتشر کردند:
“قدر مردم و حمایت آنان را بدانید، حال که خداوند عنایتی کرده از آرای شان پاسداری کنید، سعی کنید حقوق ملت- اصول مندرج در فصل سوم قانون اساسی اجرایی شود زیرا در روش سیستمی که به شرع، قانون و حقوق بشر پایبند نیست و استبداد و دیکتاتوری در ساختار اش نهادینه شده، صدای مردم بی نام و نشان به جایی نمی رسد.”
شاهرخ و شاهرخ ها همان مردم بی نام و نشانی هستند که پدرم از رییس محترم جمهور خواست از این عنایت الهی بهره گیرد و صدای آنها در قبال ظالمان قانون گریز باشد. شوربختانه این توصیه تاکنون در لیست اولویت های رئیس محترم جمهور در مذاکره، تعامل و اخطار قانون اساسی با دیگر قوا و نهادهای نظامی و امنیتی قرار نگرفته است.
وضعیت اسف بار زندان ها و عدم توجه مقامات ذی صلاح به سلامت زندانیان بارها از سوی خانواده ها و نهادهای حقوق بشری تذکر داده شده اما کو گوش شنوا. شوربختانه سیاست سرکوب شهامت عمل به آموزه قرانی- یعنی سخن بدرشتی گفتن با ظالمان را از بیشتر ما ستانده (لا یحب الله الجهر بالسوءمن القول الا من ظلم و کان الله سمیعاعلیما).
حقیقت را فدای مصلحت کردیم و برای این عافیت طلبی توجیه های واهی تراشیده ایم. رفتارمان این روزها شباهت بسیار به شیوه گاندی در تحمل و مقاومت به امید بیدار کردن وجدان های خفته پیدا کرده است. او بر این باور بود که این نوع از تحمل و مقاومت در نهایت شوکی به وجدان خفته متجاوز وارد و او را بیدار می کند. ما که ندانسته این روش را و البته به بهای پرداخت هزینه از سوی غیر برگزیده ایم باید از خود بپرسیم که چند زندانی دیگر باید جان خود را در زندان های کشور از دست دهند تا وجدان های خفته کشورمان بیدار شود و حقوق زندانیان را مطابق قوانین کشور رعایت کنند.
کافی ست نگاهی گذرا به اخبار چند روز گذشته در ارتباط با تعدای از زندانیان سیاسی داشته باشیم، هشدارها نسبت به وضعیت نگران کننده جسمی نماینده سابق مجلس دکتر اسماعیل گرامی مقدم و آقای رضوی فقیه و نیز خانم نرگس محمدی نادیده گرفته می شود، جوان خوش فکر علی شریعتی به بیش از ۱۲ سال حبس محکوم می شود و … . اینها نمونه کوچکی از وضعیت زندان های ماست. وضعیت دیگر زندانیان بویژه آنان که کمتر مشهورند به مراتب اسفبار تر است. سکوت در قبال ظلم شراکت در ظلم است. امام علی (ع) فرمودند: “کسی که ظلم میکند، و کسی که با او همکاری دارد و کسی که بدان رضایت دارد هر سه شریکاند”.
در پایان لازم است یادآور شوم پرسشگری از دولت منتخب به معنای پاشیدن بذر ناامیدی از راه اصلاح نیست بلکه تاکیدی بر وظائف و تعهدات دولت منتخب در قبال ملت است.