ما در این روزهایِ پر شعار کارزار انتخاباتی کاندبدا های شش گانه، نداشتن برنامه برای آموزش و پرورش یا حتی شعارهای دلگرم کننده از سوی نامزدها برای فرهنگیان شگفت آور است! این بی برنامگی، شوربختانه در دو مناظره تلوزیونی نامزدها نیز دیده شد. شگفت آور مناظره نخست بود. با آن که موضوع گفت و گوی نامزدها پرداختن به مسائلِ اجتماعی بود، هیچ نامزدی درباره نهاد آموزش و گرفتاری های چندین دهه ای اش سخنی نگفت! اما در مناظره دوم نیز که آموزش مطرح شد، شوربختانه هیچ سخن بنیادین و درخور آموزش شنیده نشد!
گرچه هر ساله در روز و هفته معلم گفتن از او و خواسته هایش اوج می گیرد اما همزمانی این روزها با رقابت های انتخاباتی، آن هم با حضور نامزدهایی که پیش از این می توانستند دردی از معلم و آموزش بکاهند، فضایی ویژه را پدید آورده است. برای نمونه شهرداری که می توانست کمبود بودجه آموزشی را مسکنی باشد، آن چنان که باید و شاید همکاری نکرده و نمی کند تا همچنان نهاد آموزش زمیگیر باشد. بر پایه قانون، شهرداری ها و از آن میان شهرداری پایتخت با درآمدهای سرسام آور می بایست درصدی از این درآمدها را به آموزش و پرورش پرداخت می کردند و البته پرداخت کنند؛ اما شوربختانه به خاطر عدم فشار قانونی و نفوذ کافیِ دست اندرکاران آموزشی، هیچگاه به شکل سازمانمند و همیشگی، شهرداری ها زیر بار پرداخت چنین پولی نرفته و تنها به پرداخت های بی سامان و از سر لطف! آن هم با انجام خدماتی مانند آسفالت پشت بام و یا حیاط مدرسه ها یا دادن امکانات ورزشی مانند توپ و راکت و تور و …. به مدرسه ها بسنده شده است. تازه اگر مدیرِ بادرایتی یافت شود و به سفارش مدیران بالاتر دربدر شهرداری های منطقه شود و با هزاران منت، چنین کمک های ناچیزی را دریافت کند؛ یعنی بخش به شدت اندک از آن درصدِ تاثیر گذار!
یا بنابر ماده ٧٨ قانون مالیاتی کشور که پس از تایید شورای نگهبان به دولت ابلاغ شد، قرار بر این بود که «برای برقراری عدالت آموزشی و اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی (آموزش و پرورش رایگان است) و تجهیز کلیه آموزشگاههای آموزش و پرورش با اولویت مناطق محروم و روستاها، آستان قدس رضوی و آن دسته از موسسات و بنگاههای اقتصادی زیرمجموعه نیروهای مسلح و ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و سایر دستگاههای اجرایی که تا زمان تصویب این قانون مالیات پرداخت نکردهاند، موظف به پرداخت مالیات مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده میشوند.» اما شوربختانه این نهادها زیر بار اجرای این قانون نمی روند و همچنان مناطق محروم به خاطر نبود چنین کمک های ارزنده ای از بسیاری از کمترین امکانات آموزشی محروم اند. در ماده ۷۸ به روشنی از آستان قدس رضوی نام برده شده است و بی گمان کمک این نهاد توانمند اقتصادی می توانست و می تواند گره های آموزشی زیادی را در مناطق نابرخوردار باز کند. نهادی که امروز رییس اش یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است و …
اما در این روزهایِ پر شعار برای معلمان و معلمی رویداد تلخ دیگر- که در بسیاری از شبکه های اجتماعی معلمان نیز بازتاب داشت و دارد- نداشتن برنامه برای آموزش و پرورش یا حتی شعارهای دلگرم کننده از سوی نامزدها برای فرهنگیان است! این بی برنامگی، شوربختانه در دو مناظره تلوزیونی نامزدها نیز دیده شد. شگفت آور مناظره نخست بود. با آن که موضوع گفت و گوی نامزدها پرداختن به مسائلِ اجتماعی بود و از آن جا که آموزش و پرورش نیز در گستره موضوع های اجتماعی تعریف و بررسی می شود، هیچ نامزدی درباره نهاد آموزش و گرفتاری های چندین دهه ای اش سخنی نگفت! اما در مناظره دوم نیز که آموزش مطرح شد، شوربختانه هیچ سخن بنیادین و درخور آموزش شنیده نشد! اوج بی اعتنایی به فرهنگ و فرهنگیان زمانی بود که بیش و پیش از پرداختن به گرفتاری های ریشه ای این نهاد از سوی نامزدها، موضوع پرونده دختر وزیر مطرح شد! به راستی همه دشواری آموزش و پرورش وابسته به وزیر است و مهمترین دشواری امروز آن اتهامی ست که می تواند درست یا نادرست باشد؟ یا آیا همه گرفتاری آموزش و آموزگار و دانش آموزان در دل اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان نهفته است؟ همه می دانند که نهاد آموزش و معلمانش در فشارند، اما چه باید کرد تا بزرگترین وازتخانه کشور از این ناکارآمدی بیرون آید و بسامان شود؟
شوربختانه مناظره ها نشان داد که به جای یک نگاه تخصصی به آموزش، برخی نامزدها در پی آن هستند تا با هر روشی حتی استفاده ابزاری از بنیادی ترین نهاد توسعه ای و سرنوشت بیش از ۱۳ میلیون دانش آموز و یک میلیون فرهنگی، رقیب را به زانو درآورند! فرهنگیان به عنوان گسترده ترین گروه مرجع و تاثیرگذارترین کارمندان کشور، انتظار داشته و دارند که چالش های میان نامزدها، آن هم در روزهایی که به نام معلم شناخته می شود، بیش از گذشته، بر دشواری های حرفه ای و اقتصادی آنان متمرکز و به دغدغه های نامزدها و رای دهندگان تبدیل شود. امروزه همه بر جایگاه بنیادین آموزش و پرورش در توسعه کشورها باور دارند. بی توجهی به این نهاد تاثیر گذار بی گمان همچنان آغازگاه توسعه را به آینده ی نامعلوم موکول می کند و همچنان ما باید در برزخ جهان های سوم و دوم در جا بزنیم. از این رو انتظار می رود که نامزدها برای کلیدی ترین نهاد دولتی- حاکمیتی برنامه هایی کارآمد تهیه کرده و یا داشته باشند. بی گمان چشم های نگران و پیگیر فرهنگیان در این هفته ها، در پی برگزیدن کسی ست که بتواند دردهایی از بیشمار دردهای آموزشی کشور را درمانی داشته باشد و دارویی. زمانی به انتخابات نمانده است، گوی آماده و میدان نیز فراهم است و فرهنگیان نیز چشم براه بازیگرانی توانا و دردمند و با برنامه و برای نهاد آموزشی کشورند.
به نقل از سایت فانوس- سایت خبری- تحلیلی آموزش و پرورش