دستم گرفتند
چشمم گشودند
راهم نمودند
آموزگاران.
استاد خسروي معلمِ بزرگ هنر و تئاتر ايران زمين، كار رشته، پيكار سرشته و نسجي از انديشه و عشق بود.
استاد دکتررکن الدین خسروی پس ازنبردي نفس گير با بيماري با شاگردان و دنيايش وداع گفت.
استاد رکن الدین خسروی، شخصیت بزرگی كه از او به عنوان پدر تئاتر دانشجویی ايران ياد مي شد اما درعين حال خود بزرگ ترين افتخار زندگي اش را دیدار با دکتر مهدی فروغ و تاسیس دانشکده هنرهای دراماتیک می دانست ، در شامگاه یکشنبه 26 دی ماه در سن 87 سالگي پس ازنبردي نفس گير با بيماري با شاگردان و دنيايش وداع گفت. هر چند كه نام اين استاد برجسته تئاتر ایران به پشتوانه دهها تئاتر حرفه ای و دانشجویی، و تئاتر تلویزیونی، انتشار مقاله، کتاب و پژوهش های هنری درزمینه های تاتر و ادبیات نمایشی و تاريخ ادبیات جاودانه خواهد ماند، اما اين جاودانگي موجب التيام كامل درد شاگردان و هم قطارانش و جامعه هنری ایران نخواهد شد و فقدان حضور وي تا زماني كه تئاتر ایران پا برجاست براي همه دانش پژوهشان هنر و ادبیات نمایشی محسوس خواهد بود.
درگذشت يكي ازبزرگ ترين کارگردان های بزرگ كشوركه مي توان وي را به عنوان پدر تئاتر نوين ودانشجویی كشور دانست، ضايعه يي است اسفبار كه براي جامعه دانشجویی و حرفه ای كشور، اساتيد، هنرمندان ، دانشجویان هنر غيرقابل جبران است. در شرایط حضور دكتررکن الدین خسروی، با اشرافی كه بربازیگری وبازی سازی نوین و مدرن تاتر داشت، همواره شاهد شکوفایی هنرتئاتر ایران بودیم. وی با تسلط اصول تکنیکی هنر بازیگری و قدرت خلاقیت را که یکی از ابزار مهم هنر تئاتر محسوب می شود را دراختیاردانشجویان قرار می داد. همچون استادی كه مانندش درتئاترعلمی ودانشجویی و نوين کم داشته ايم، ضمن تعليم هنر در مقام دفاع ازانسانیت وبا مردم بودن یکتا بود و هم درمقام تحليل مسائل روز سیاسی و هنری نگاهي فاخر از جنسي متفاوت ارائه مي كرد.
استاد خسروی آزاده ای بود كه آزادگي خیلی ازهنرمندان تئاتر را مديون او هستيم. مردی كه با رها شدن از قيود مقام های دولتی و وابستگی به ماديات و خروج از منيت ها خود را درمسيري قرار داد كه امكان رهروي و پيروي از الگوهاي علمي و عملي هنر تاتر را براي ديگران وعلاقه مندان فراهم آورد. ایشان با كهولت سن و تالمات جسمي و روحي هيچگاه از ارزش هاي خود عقب ننشست. نامي ماندگار نه صرفا از جهت نوشتارهاي وزين و ارزشمند هنری، بلكه ازحيث شخصيتي استوار كه درمسيرعدالت با گام هايي قوي و كوبنده گفت و نوشت وعمل كرد. او به ما آموخت كه بر فرازهر قله يي كه باشي بايد ظرفيت بودن را بياموزي، براي آموزش اين امر بايد ابتدا از منيت ها رها شوي، از تعلقات جدا شوي و هر لحظه بداني كه راحل طريقي هستي كه نهايت آن نبودن است و وقتي از قيد هستي رها شدي بايد نامي در خور به يادگار بگذاري كه آن راه نيز آموزنده باشد.
من خوشبختانه افتخار شاگردي ايشان را داشتم واگر بخواهم از شناختي كه از شخصيت ايشان طي اين سال ها به دست آوردم بگويم، فراي شخصيت علمي ودانشگاهي ايشان كه برهمگان محرز است، شخصيت و خصايص اخلاقي و اخلاق و منش استادي ايشان بود. من افتخار شاگردي اش را داشتم بايد بگويم خودشان را، همه چیز خود را و هنرشان را وقف شاگردان خود كرده بودند.
به اموردانشجویی اشراف داشتند و اینكه دانشجو هنگام ورود به دانشگاه همچون نهالي مي ماند كه از علم و هنردانشگاه و اساتيد خود تغذيه مي كند تا رشد و نمو پيدا كند و آن چيزي كه يك استاد را ممتاز مي كند، توجه و وقف خود در جهت پرورش و تعالي يافتن اين نو نهال جوينده هنر است. دكترخسروی مظهر يك استاد نمونه بودند كه خود را وقف پرورش و تربيت شاگردان خود كردند و بحق شاگرد خلف استادي همچون زنده یاد دكتر فروغ بودند که همواره تلاش مي كردند كه شاگردان شان نمونه باشند واين تلاش ايشان فقط محدود به دوران پيش ازفارغ التحصيلي شاگردان شان نمي شد و بايد شهادت بدهم طي ايامي كه ایشان درکنار مهدی فروغ که رياست دانشكده هنرهای دراماتیک تهران را برعهده داشتند استاد خسروی به عنوان دست راست رییس دانشکده در کار اجرایی یکی از مهمترین ها بودند . شاهد بودم که همچنان تا اخرین لحظات درمسير تعالي هنر تئاتر ایرانی و دانشجویی درجهت راهیابی به سطوح بالای هنری کوشا بودند. یادشان گرامی باد!
این متن بر اساس مطلب منتشره از هنرمند پرکار، آقای مجید بهشتی، در صفحه فیسبوک سینما و تئاتر تنظیم شده است.