«صلاحالدين دميرتاش» رهبر حزب «دموکراتیک خلقها»ی تركيه كه حزبش همواره از سوي دولت آنكارا به ارتباط با حزب كارگران كردستان (پكك) متهم ميشود، ميگويد حزب دموکراتیکخلقها بههيچوجه شاخه سياسي حزب كارگران كردستان نيست و ماحصل ائتلاف بيش از ٢٠ سازمان است. او كه اكنون در زندانهاي تركيه به سر ميبرد، در گفتوگو با «پير باربانسي»، فرستاده ويژه در استانبول كه در روزنامه «هيومانيته» منتشر شده، تأكيد ميكند كه اين حزب به دنبال تحقق صلح است و در اين راه هدف آن است كه به كل جامعه و كشور بگوييم كه يك راه و چندين راه براي صلح امكانپذير است. بديهي است كه ميخواهيم با همين قصد و نيت و بر همين اساس به سراغ حزب كارگران كردستان هم برويم و به آنها بگوييم دست خود را از روي ماشه برداريد و بر راه صلح اصرار ورزيد. متن اين گفتوگو را كه يك بار از زبان فرانسه از سوي «منصور تيفوري» به كردي و بار ديگر به فارسي ترجمه شده است، در ادامه ميخوانيد.
جناب دميرتاش، مطلع هستيد در ماه ژوئن انتخابات پارلماني برگزار شد و حزب «دموكراتيكخلقها» بيش از ١٣ درصد از آرا را به دست آورد و بر اين اساس ٨٠ كرسي پارلماني را از آن خود كرد. امروز قدرت حاكم تركيه تحت لواي جنگ عليه «تروريستها» مواضع و اردوگاههاي حزب كارگران كردستان را بمباران ميكند و به كشتار روزانه مردمان عادي و غيرنظاميان ميپردازد. از سوي ديگر، عليه شما و همچنين رياست مشترك حزبتان، در دادگاه اقامه دعوي شده؛ روندي كه منجر به وضع كنوني شده را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در حقيقت خشونتها در هنگامه كمپين انتخاباتي و همياريهاي مردمي مرتبط با آن بود كه آغاز شد. حملات عليه حزب ما به صورت گسترده و همهجانبه و در اشكال مختلف صورت گرفت، به صورتي كه مجموعه اين حملات به رقمي نزديك به ١٧٠ مورد رسيده بود و اين روند ادامه داشت تا اينكه در دو بمبگذاري در ميتينگ انتخاباتيمان در تاريخ پنجم ماه ژوئن سال گذشته در شهر «دياربكر» شدت يافت و وارد مرحله جديدي شد. اين در حالي بود كه سازمان ما در دو شهر «مرسين» و «دوبايزيد» هم به همان صورت مورد حمله قرار گرفته بود. بنابراين ايجاد همياري و كمپين خشونت از جانب حزب «عدالت و توسعه» موضوع تازهاي نيست. اما اين حملات و اعمال خشونت عليه حزب دموكراتيك خلقها مؤثر نيفتاد.
همانگونه كه شما نيز اشاره داشتيد، حزب دموكراتيكخلقها در مجموع ١٣ درصد از آرا را از آن خود كرد و اين نشاندهنده تضعيف جريان عدالت و توسعه است. آنچه اكنون در جريان است بهخوبي عدم التزام «آكپارتي» (حزب عدالت و توسعه) را به نتايج انتخابات نمايان ميكند و اينكه مردم تركيه و رأي آنان براي آنها بههيچوجه محترم نيست. اكنون نيز با اعلام جنگ درصدد بازپسگيري آرايی است كه از كف داده. شما ببينيد همين دولت كنوني به دليل نداشتن اكثريت پارلماني و در نتيجه آن نداشتن هيچ جبهه متحد، به نوعي رفتار ميكند كه گويا بهتنهايي و بدون نياز به هيچ همراهي توان و صلاحيت اداره كشور را به خوبي دارد. حزب عدالت و توسعه درصدد القاي اين پيام به گوش مردم است كه اگر آكپارتي بهتنهايي اجازه نيابد كشور را اداره كند، ضمانتي براي امنيت كشور نخواهد بود. آنها ميخواهند انتخابات آينده را در همين حال و هوا برگزار كنند.
حزب دموكراتيكخلقها در مواجهه با استراتژي قدرت «رجب اردوغان» رئيسجمهوري تركيه، چه چارهاي خواهد انديشيد و به چه شكل از طرح تلهگونه كنوني رها ميشود؟
اين حملات در عمل مترصد بهتلهانداختن ماست. اما ما درست به همان نحوي كه ماهيتمان، تمامي اعلانات و خطابهايمان نيز صلحطلبانه هستند، به دنبال صلح هستيم. ما بهصراحت خواهيم گفت كه دستبردار صلح نخواهيم شد؛ ما بر اين مشي متعهد خواهيم ماند. ما به صورت شفاف هر دو طرف را خطاب قرار دادهايم كه جنگ را پايان دهيد. ما آشكارا رو به مردم، پرده از مناسبات جنگسالارانه دولت برخواهيم داشت. مطمئنا بخش زيادي از مردم خوب ميدانند جنگي كه اردوغان به راه انداخته، با اين انگيزه است كه دوباره قدرت را در دست بگيرد.
تنها راه توقف جنگ اين است كه دلايل حقيقي جنگ عيان شود. بر همين اساس ما درصدد هستيم تا تجمعات گسترده و فراگير براي صلح برگزار كنيم. ما اميدواريم مادران جانباختگان حزب كارگران كردستان و همچنين مادران جانباختگان پليس، فعالانه خواستار توقف جنگ شوند و همچنين از روشنفكران، سازمانها و نهادهاي غيردولتي همين خواسته را داريم و نيز در تلاشيم كانالها و رسانههاي ملي و بينالمللي را به كمك در كارزار «نه به جنگ» به ياري طلبيم. ما با نيل به اين هدف و عطف به اين سمت و سو، با بسياري از جريانات و گروههاي مجزاي درون جامعه از كارگران، زنان، صاحبان مشاغل و كارفرمايان تا گروههاي روشنفكري و جوانان به گفتوگو و مراوده خواهيم نشست. در اين راه هدف اين است كه به كل جامعه و كشور بگوييم كه يك راه و چندين راه براي صلح امكانپذير است. بديهي است با همين قصد و نيت و بر همين اساس به سراغ حزب كارگران كردستان هم برويم و به آنها بگوييم دست خود را از روي ماشه برداريد و بر راه صلح اصرار ورزيد.
دولت تركيه بر آن است تا بهگونهاي وانمود كند و بقبولاند كه حزب دموكراتيكخلقها چيزي نيست جز شاخه سياسي حزب كارگران كردستان و تمام فرامين نيز از جانب آنهاست كه ميآيد. چه رابطهاي ميتواند بين حزب دموكراتيكخلقها و پكك باشد؟
حزب ما بههيچوجه شاخه سياسي حزب كارگران كردستان نيست. حزب ما ماحصل ائتلاف بيش از ٢٠ سازمان است. در ميان هيئت مؤسسان حزب دموكراتيك خلقها، اعضاي حزب سوسياليست، جنبشها و جريانات اسلامي، اعضاي جنبشهاي حقوق زنان، جريانات زيستمحيطي و حتي بنيانگذار حزب «اقليمهاي دموكراتيك» (D.B.P) نيز حضور دارد. گسترش اين تفكر ميان مردم كه حزب دموكراتيك خلقها، در امتداد حزب كارگران كردستان است، چيزي جز يك فريب تودهاي نيست.
به نظر شما چه رويكردي بايد اتخاذ كرد؟
به لحاظ تاريخي تمام فرايندهاي صلح در سرتاسر جهان، توقف و تداوم را با خود به همراه داشتهاند. فرايند صلح ما اگر از سر گرفته شود- چيزي كه آرزوي تمامي ماست- ضرورتا ميبايد در سطح ديگري دنبال شود. مناقشات بايد در حضور يك جريان سوم مطرح شود و افكار عمومي نيز بايد در جريان تمامي گفتوگوها باشند.
بدون هيچ قيد و شرطي و به صورت شفاف، بايد وضعيت نامناسب نگهداري «عبدالله اوجالان»، رهبر حزب كارگران كردستان، تغيير يابد و ضروري است او به طور كامل با مردم در ارتباط باشد. گرفتن چنين تصميمي كار شاق و چندان سختي نيست. پيششرط آن بيشك اعلام آتشبس از طرف دولت و همچنين حزب كارگران كردستان است. ديگر اينكه آيا ممكن خواهد بود بدون قوانين شفاف و موجز به انتظار بازگشت مبارزان كرد به صورت يكجانبه به داخل كشور يا زمينگذاشتن اسلحههايشان نشست؟
تحليل شما از نحوه تعامل و مواجهه دولت تركيه با «داعش» و به طور كليتر سياستهاي آنكارا در چارچوب و بستر كلي منطقه چيست؟
در اين رابطه ميبينيم كه تنها بعد از فشار جريانات داخلي و محافل بينالمللي است كه دولت ترك ملزم به اعلام موضع شد. اما بيشك خواست دولت در حقيقت اين نبوده است. سياستهاي نادرست حزب عدالت و توسعه و حمايتهاي حكومتي، داعش را قدرتمند كرد؛ گروهي كه هيچگاه مانند دشمن قلمداد نشده است. دولت ترك صرفا با اين هدف كه بتواند پشتيباني بينالمللي را با خود داشته باشد، دستور حمله عليه مواضع داعش را داد، اما اين يورش در واقع صرفا اقدامي عليه حزب كارگران كردستان بود. اينجا قصد و نيت غايي آن است كه فرصتي براي تجديد قوا به داعش كه در روژآوا زمينگير شده، داده شود.
ناتو پس از حملات دولت ترك، از اردوغان حمايت كرد. آنها در واقع چك سفيدامضا به او دادهاند، از نظر شما چنين چيزي عجيب نيست؟
اين نوع همكاري، به غايت جزئي و محدود نيست. تركيه كشور مهمي براي ناتو و اعضايش به حساب ميآيد. بديهي است ناتو نميخواهد تركيه را از دست دهد و بر همين اساس از تمامي سياستها و جناياتشان چشمپوشي خواهد كرد. اصلا چه كسي ميتواند مدعي شود كه ناتو نهادي است براي صيانت از حقوق بشر و دموكراسي. ناتو نيروي محافظ سرمايهداري و نيروها و دولتهاي امپرياليستي است. به همين خاطر است كه ناتو چنين تصميمي ميگيرد. حال اعضاي ناتو نيك ميدانند كه تضعيف حزب كارگران كردستان، برايندي جز قدرتگيري داعش نخواهد داشت.
به نظر شما فرانسه ميتواند در اين بزنگاه حساس، نقشي ويژه ايفا كند؟
كشور و دولت فرانسه از كشورهايي بودهاند كه ضمن اذعان به توحش داعش، درصدد افشا و علنيكردن آن برآمدهاند. فرانسه بهخوبي از تهديد داعش آگاه است. به همين خاطر است كه رابطه نزديكي با حزب «اتحاد دموكراتيك» دارد. جنگي كه هماكنون در تركيه درگرفته است، ناظر بر منافع داعش و عليه دموكراسي است. ما به يك چيز باور داريم؛ اگر مردم فرانسه در اين كارزار به پشتيباني از صلح به ميدان آيند و در حمايت از گفتوگوهاي صلح صحبت كنند، ما دوباره خواهيم توانست بر پروسه صلح پاي بفشاريم. اين يك مشاركت حقيقي در جريان صلح خواهد بود.