
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
اندیشهٔ نو: امسال ۸۴ سال از تأسیس حزب مترقی کارگران (آکل)، حزب کمونیست قبرس، که از مبارزات ضداستعماری و کارگری مردم قبرس در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم متولد شده است، میگذرد.
برای بسیاری از خوانندگان، تاریخ آکل – و اهمیت آن در امروز – ممکن است ناآشنا باشد. با این حال، میراث آن درسهای مهمی ارائه میدهد: حزبی که در مقاومت ضدفاشیستی و ضداستعماری شکل گرفته است، اکنون در حال گذر از تناقضات سیاستهای انتخاباتی در ملتی تقسیمشده است.
تجربه تاریخی غنی آکل – از سازماندهی مخفی تا حکومت بر قبرس – مطالعهای بینظیر در مورد تابآوری و بینالمللیگرایی ارائه میدهد.
آکل نزدیک به یک قرن نیروی اصلی طبقه کارگر و مقاومت مردمی – علیه حکومت بریتانیا، شورش فاشیستی و امروز، اشغال مداوم ۳۷ درصد از جزیره یا قبرس شمالی توسط ترکیه، و همچنین سوءاستفاده ناتو از این کشور به عنوان «ناو هواپیمابر غرقنشدنی» در دریای مدیترانه – بوده است.
در حالی که این حزب برای صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست قبرس در سال ۲۰۲۶ آماده میشود، تاریخ شجاعانه آن درسهایی را برای جنبشهای بینالمللی طبقه کارگر و دموکراتیک ارائه میدهد.
حزب کمونیست قبرس (CPCy) که ابتدا در سال ۱۹۲۶ تأسیس و در سال ۱۹۳۱ غیرقانونی اعلام شد، راه را برای تأسیس آکل در سال ۱۹۴۱ هموار کرد و با برنامهای مارکسیستی-لنینیستی، کل جمعیت – قبرسیهای یونانی و ترک، مارونیها و ارمنیها – را مخاطب قرار داد.
در ابتدا، این حزب به عنوان سازمان جبهه مردمی تشکیل شد که شامل حزب کمونیست قبرس که در آن زمان زیرزمینی بود و «عناصر بورژوازی مترقی» یا نیروهای غیر طبقه کارگر مخالف فاشیسم در طول جنگ جهانی دوم میشد.
در سالهای اولیه پس از جنگ، این حزب نقش کلیدی در مجموعهای از مبارزات طبقاتی و دموکراتیک ایفا کرد که کارگران قبرسی یونانی و ترک و اقشار مردمی را گرد هم آورد. با این حال، تضادها و اختلافاتی بین عناصر طبقه کارگر و سایر نیروهای طبقاتی در این گروه وجود داشت.
این تنشها در طول اعتصاب گسترده معدنچیان در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید. در نتیجه، جناحهای «بورژوازی مترقی» در درون سازمان عقبنشینی کردند.
این حزب میگوید: «[اعتصاب] ۱۹۴۸ همچنان نقطه عطفی درخشان در مبارزات اجتماعی مردم زحمتکش قبرس است.»
آکل در بیانیهای در ماه آوریل به مناسبت هفتادمین سالگرد قیام ضد استعماری ۱۹۵۵، به کسانی که برای آزادی خود جنگیدند و جان باختند، ادای احترام کرد: این حزب اعلام کرد: «ما به فرزندان قبرس که جان خود را در میدانهای نبرد، در شکنجه و روی داربست فدا کردند، ادای احترام میکنیم.»
با این حال، این حزب همچنین محدودیتهای مبارزه مسلحانه به رهبری EOKA ملیگرا را مورد انتقاد قرار داد، که اگرچه قهرمانانه بود، اما به دلیل تاکتیکهای تفرقهانگیز و دستکاری تنشهای قومی بین قبرسیهای یونانی و ترک توسط بریتانیا، در دستیابی به اهداف خود شکست خورد.
آکل با تأکید بر تعهد خود به بسیج گسترده اکثریت به جای مبارزه مسلحانه منزوی، تأکید کرد: «وحدت مردم، انتخاب استراتژی مبتنی بر شرایط عینی – اینها قطبنمای مبارزه امروز هستند.»
عزم این حزب در سال ۱۹۷۴ مورد آزمایش قرار گرفت، زمانی که کودتای خونتای فاشیست یونان و جناحهای راست افراطی قبرس باعث حمله ترکیه شد. اعضای آکل از اولین کسانی بودند که مقاومت کردند و در خیابانها از دموکراسی دفاع کردند.
اما کودتا موقتاً موفق شد، تا اینکه ترکیه پنج روز بعد به جزیره حمله کرد و ۳۷درصد از قبرس را تصرف کرد و ۱۷۰،۰۰۰ قبرسی یونانی را به سمت جنوب آواره کرد، در حالی که ۵۰،۰۰۰ قبرسی ترک به سمت شمال حرکت کردند. امروز، ۴۰،۰۰۰ سرباز ترکیه در شمال باقی ماندهاند، در حالی که ترکیه شمال اشغالی را با مهاجران پر میکند و «بافت جمعیتی جزیره را از بین میبرد». این حزب استدلال میکند.
آکل هرگز در خواست خود برای یک «فدراسیون دو منطقهای و دو جامعهای» تحت پارامترهای سازمان ملل – کشوری واحد با حقوق سیاسی و انسانی برابر برای همه قبرسیها – تردید نکرده است. استفانوس استفانو، دبیرکل آکل و عضو مجلس نمایندگان قبرس، میگوید: «راه حل باید خروج نیروهای اشغالگر، حقوق پناهندگان و پایان دادن به ضمانتهای خارجی را تضمین کند.»
در طول سالها، این حزب تلاش کرده است تا فرهنگ ضد فاشیستی پرشور و مردمی را، که ریشه در اتحادیههای کارگری، ورزش و باشگاههای محلی دارد، پرورش دهد. به لطف این ابتکار، این حزب توانسته است ارزشهای همزیستی همه قبرسیها از هر دو طرف اختلاف – همراه با تعهد به تحول سوسیالیستی جامعه – را در هواداران خود القا کند.
کار اتحادیه کارگری PEO» که وابسته به حزب است «همچنین عامل بزرگی برای ارتباط حزب با تودههای طبقه کارگر بوده است.»
از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳، دمتریس کریستوفیاس از آکل به عنوان رئیس جمهور قبرس خدمت کرد. دوران ریاست جمهوری او شاهد پیشرفت تاریخی در مذاکرات اتحاد مجدد و پیشبرد سیاستهای طرفدار کارگران – جلوگیری از ریاضت اقتصادی اجباری اتحادیه اروپا و دفاع از مراقبتهای بهداشتی و آموزش عمومی – بود.
اما کریستوفیاس با حملات بیوقفه سرمایهداران قبرسی و قدرتهای امپریالیستی روبرو شد و به دنبال انتخاب مجدد نبود. دولتهای راستگرای بعدی قبرس، ریاضت اقتصادی وحشیانهای را از جمله «نجات» سال ۲۰۱۳ که پساندازهای مردم عادی طبقه کارگر را مصادره کرد، دوباره اعمال کردند.
امروزه، آکل رهبری مخالفت با حفاری غیرقانونی ترکیه در «منطقه اقتصادی انحصاری» دریایی قبرس و تلاش آن برای تقسیم «دو کشور» را بر عهده دارد. این حزب همچنین پایگاههای نظامی ناتو در این جزیره – که برای حمله به یمن و حمایت از جنگ نسلکشی اسرائیل در غزه استفاده میشوند – را محکوم میکند و خواستار برچیده شدن آنها است.
علیرغم تلاشهای نیروهای امپریالیستی در خارج از کشور برای ایجاد تفرقه و درگیری قومی، آکل همچنان به ایجاد پلهایی بین قبرسیهای یونانی و ترک ادامه میدهد و اصرار دارد که نزدیکی و آشتی کلید صلح عادلانه است.
آکل به عنوان حزب طبقه کارگر از بدو تأسیس با هدف وحدت کارگران قبرسی، صرف نظر از ریشههای اجتماعی آنها، خطاب به همه مردم قبرس بوده است. هدف سیاست آشتی، ترویج آشتی، همدلی و درک متقابل میان مردم قبرس است که در طول سالها به دلیل «خشونتهای بین فرقهای، جنایات شوونیستی، لفاظیهای ناسیونالیستی و اشغال مداوم جزیره توسط ترکیه» آسیب دیدهاند.
آکل قصد دارد بین مردم عادی از هر دو طرف اختلاف پلهایی ایجاد کند. روابط مردم عادی میتواند کاتالیزوری برای… اتحاد مجدد قبرس و مردم آن باشد.
آکل با نزدیک شدن به صدمین سالگرد تأسیس همچنان مورد اعتمادترین نیروی قبرس برای طبقه کارگر، برای اتحاد مجدد، حقوق کارگران و حاکمیت ملی است. از کنوانسیون اسکارینو در سال ۱۹۴۱ تا مبارزات امروز علیه اشغال و ریاضت اقتصادی مداوم، میراث این حزب گواهی بر قدرت مبارزه سازمانیافته و اصولی کارگران است.