
خبر حضور گروهی از «آفریکانرها» (سفیدپوستان آفریکانر زبان از آفریقای جنوبی) در ایالات متحده که توسط دولت ترامپ به عنوان «پناهنده» دعوت شدهاند، نباید تعجبآور باشد. دونالد ترامپ شیفته آفریقای جنوبی است؛ سالهاست که همینطور بوده است. در دهه ۱۹۹۰، وقتی یکی از مشاورانش به او گفت که افراد غیرسفیدپوست میتوانند روزی به اکثریت جمعیت در ایالات متحده تبدیل شوند، ظاهراً گفته بود که این موضوع جرقهای برای انقلاب خواهد بود: «اینجا قرار نیست آفریقای جنوبی شود.»
او در اولین دور حضورش در کاخ سفید، به وزارت امور خارجه دستور داد تا آنچه را که او «تصرف و سلب مالکیت زمینها و مزارع آفریقای جنوبی و کشتار گسترده کشاورزان» مینامید، بررسی کند. همین خیالپردازی دوباره برای توجیه سیاستهای تهاجمی علیه این ملت با اکثریت سیاهپوست در دوره دوم ریاست جمهوریاش مورد استفاده قرار میگیرد.
در ماه فوریه، او با استناد به «تبعیض نژادی ناعادلانه» علیه شهروندان سفیدپوست، دستور اجرایی لغو تمام کمکها به آفریقای جنوبی را صادر کرد. سپس، در ماه مارس، او ابراهیم رسول، سفیر این کشور در ایالات متحده، را اخراج کرد، کسی که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، (بدون هیچ مدرکی) او را «سیاستمداری نژادپرست که از آمریکا و رئیس جمهور متنفر است» نامید. و اکنون، ما شاهد استقبال رسمی از «پناهندگان» سفیدپوست آفریکانر هستیم، در حالی که همزمان بزرگترین عملیات اخراج علیه مهاجران رنگینپوست در حال اجرا است. بیثباتسازی هدف ورود این آفریکانرهای ظاهراً تحت آزار و اذیت، بخشی از نمایش سیاسی برای مخاطبان داخلی اوست، اما همچنین تاکتیکی در یک استراتژی بزرگتر بیثباتسازی علیه آفریقای جنوبی است. دولت ترامپ به دلایل مختلف در تلاش است تا دولت آفریقای جنوبی را تضعیف کند. از جمله این دلایل، این واقعیت است که آفریقای جنوبی دولت اسرائیل را به دلیل نسلکشی و جنایت علیه بشریت در غزه به دادگاه بینالمللی کیفری در لاهه کشانده است. آفریقای جنوبی همچنین روابط صمیمانهای با کشورهایی که دولت ایالات متحده دوست ندارد، مانند کوبا و جمهوری خلق چین، حفظ کرده است. آفریقای جنوبی عضو بریکس است و بنابراین بخشی از یک چالش جدی برای سلطه مالی جهانی ایالات متحده است. و نمیتوان از این واقعیت فرار کرد که جناح راست در ایالات متحده هرگز دولت آفریقای جنوبی را به خاطر پایان دادن به رژیم نژادپرست آپارتاید که از سال ۱۹۴۸ (و قبل از آن با نامهای دیگر) تا ۱۹۹۴ بر آن کشور حکومت میکرد، نبخشیده است. در نهایت، نژادپرستی شخصی ترامپ و دار و دستهاش مطمئناً در این تصویر زشت وارد میشود. ترامپ و متحدان راستگرای او اکنون فکر میکنند که فرصت مناسبی برای حمله به آفریقای جنوبی پیدا کردهاند. در انتخابات ۲۰۲۴، کنگره ملی آفریقا (ANC) که مدتها بر مسند قدرت بود، برای اولین بار از سال ۱۹۹۴ اکثریت پارلمانی خود را از دست داد. بنابراین، ANC مجبور به ائتلافی سنگین و بسیار ناخوشایند با برخی احزاب شد که اگر میتوانستند، بسیاری از پیشرفتهای حاصلشده از زمان پایان آپارتاید را معکوس میکردند. برخی از این بقایای راستگرای طرفدار آپارتاید، از طریق روبیو و دیگر مقامات دولتی و به احتمال زیاد از طریق تکنوفاشیستهای آمریکایی مانند ایلان ماسک و پیتر تیل که هر دو در آفریقای جنوبی تحت حاکمیت سفیدپوستان بزرگ شدهاند، در تماس مستقیم با دولت ترامپ بودهاند. حملهای چندجانبه علیه وحدت آفریقای جنوبی در حال ظهور است که شامل عناصر زیر است و شاید عناصر بیشتری نیز در راه باشد. کمپینی از دروغ و اغراق، مثلاً اینکه یک قانون جدید بسیار میانهرو در مورد سلب مالکیت و توزیع مجدد زمینهای متروکه یا بلااستفاده، حملهای «نژادپرستانه» علیه سفیدپوستان محسوب میشود، و اینکه کشاورزان سفیدپوست، به ویژه آفریکانرها، در آفریقای جنوبی «قتل عام» میشوند. کمپینی، از جمله توسط یک شهروند بریتانیایی ساکن آفریقای جنوبی، برای جدا کردن کیپ غربی این کشور از جایی که شهر زیبای کیپ تاون در آن قرار دارد و آن را به یک کشور مستقل جدید تبدیل کند. به نظر میرسد نکته این است که استان کیپ غربی نسبت بیشتری از مردم سفیدپوست آفریقایی و انگلیسی زبان را نسبت به هر هشت استان دیگر کشور دارد. جمعیت کیپ غربی ۴۲.۱ درصد «رنگینپوست» است که به افرادی با پیشینه نژادی مختلط اشاره دارد که اکثر آنها به زبان آفریقایی صحبت میکنند، ۳۸.۸ درصد سیاهپوست، ۱۶.۴۵ درصد «سفیدپوست» و ۱.۱ درصد «هندی/آسیایی» هستند، در حالی که جمعیت کل کشور ۸۱.۴ درصد سیاهپوست، ۸.۲ درصد رنگینپوست، ۷.۳ درصد سفیدپوست و ۲.۷ درصد آسیایی/هندی است. این یک ترفند دیرینه دولتهای سفیدپوست بود که سعی کنند جمعیتهای سیاهپوست و رنگینپوست را از نظر سیاسی علیه یکدیگر به بازی بگیرند و این ممکن است ادامه داشته باشد. تلاشی برای جدا کردن شهر کوچک «اورانیا» از بقیه کشور وجود دارد. اورانیا پدیدهای عجیب و غریب و نابهنگام در استان کیپ شمالی است. اورانیا که توسط کارل باشاف، داماد هندریک وروورد، رئیس جمهور دوران آپارتاید آفریقای جنوبی، تأسیس شد، به این دلیل شناخته میشود که به هیچ غیرسفیدپوستی اجازه زندگی و کار در محدوده شهر خود را نمیدهد (چرا که در زمان تأسیس، تمام غیرسفیدپوستان محلی را بیرون رانده بود). این شهر به طور خاص برای دور نگه داشتن غیرسفیدپوستان ایجاد شده است تا «میراث» ساکنان سفیدپوست آفریکانر خود را حفظ کند. دولت آفریقای جنوبی، از ماندلا به بعد، ظاهراً تصمیم گرفت این وضعیت عجیب و غریب را تحمل کند، شاید برای آرام کردن روابط نژادی. اما اورانیا مرکز سازماندهی انواع پروژههای راست افراطی، از جمله انجمن آفریفوروم و یک اتحادیه کارگری جعلی به نام «همبستگی» بوده است. اکنون، برخی از راستگرایان در آفریقای جنوبی در حال تلاش برای اعلام اورانیا به عنوان یک نهاد مستقل و غیرپاسخگو به دولت ملی هستند. و جای تعجب نیست که رهبران اورانیا نیز با دولت ترامپ در تماس هستند تا حمایت ایالات متحده را برای جدایی احتمالی از آفریقای جنوبی جلب کنند. 49 “پناهنده” جدید آفریکانر که به فرودگاه دالس در حومه واشنگتن دی سی رسیدند، احتمالاً با ناامیدی بزرگی روبرو خواهند شد. آنها به زودی متوجه خواهند شد که باید آشپزی، باغبانی و نظافت خانه خود را انجام دهند، زیرا مردم عادی اینجا منبع نیروی کار بسیار ارزانی برای انجام این کارها ندارند. در اینجا هیچ مدرسهای به زبان آفریکانس برای فرزندان آنها وجود ندارد. کلیساها یا کاتولیک رومی، پروتستان لیبرال غیر کالوینیستی یا کلیساهای مسیحی انجیلی به همان اندازه غیر کالوینیستی هستند، که با کلیساهای اصلاحشده هلندی کالوینیستی که “پناهندگان” در آفریقای جنوبی به آنها عادت دارند، بسیار متفاوت است. و تقریباً هر جایی که در این کشور بروند، باید با افراد غیر سفیدپوست بر اساس برابری برخورد کنند، علیرغم مسائل نژادپرستی خود ایالات متحده. ورود این “پناهندگان” به ایالات متحده با واکنش خصمانه بسیاری از مردم در هر دو کشور روبرو شده است. رئیس کنگره ملی آفریقا، بزرگترین حزب در ائتلاف حاکم آفریقای جنوبی، گِوید مانتاش، اساساً گفت «خوب شد رفتی». سیریل رامافوسا، رئیس جمهور آفریقای جنوبی، آنها را «بزدلهایی» خواند که به جای کمک به حل مشکلات آفریقای جنوبی، طفره میروند و فرار میکنند. در ایالات متحده، به سادگی خشم وجود دارد، به خصوص از آنجایی که به نظر میرسد هزینه بلیط هواپیما برای «پناهندگان» توسط مالیات دهندگان آمریکایی پرداخت شده است. ترامپ پیشنهاد داده است که به تازه واردان تابعیت فوری ایالات متحده را اعطا خواهد کرد. مورد دوم کاملاً غیرقانونی خواهد بود: برای شهروند ایالات متحده شدن، ابتدا باید اقامت دائم دریافت کرد، سپس، در بیشتر موارد، پنج سال صبر کرد، در آزمون زبان انگلیسی و علوم مدنی قبول شد، توسط یک نماینده مهاجرت مصاحبه شد و هزینه سنگینی پرداخت کرد. وضعیت پناهندگی مبتنی بر نژاد البته، کمپین وحشتناک و چند وجهی ضد مهاجرتی دولت ترامپ نیز وجود دارد. این کمپین نه تنها بر جمعآوری مهاجران بدون مدرک، بلکه بر دانشجویان خارجی که با سیاست خارجی ایالات متحده مخالفت کردهاند نیز متمرکز بوده است. حداقل در یک مورد، مربوط به کیلمار آبرگو گارسیا، مأموران اداره مهاجرت و گمرک ترامپ، یک مرد متأهل و فرزنددار را برخلاف حکم دادگاه از خانوادهاش ربودند و به اردوگاه کار اجباری در السالوادور فرستادند.
قاضی به ترامپ و افرادش گفت که باید آبرگو را برگردانند، اما او و افرادش به سادگی از اطاعت سر باز زدند. علاوه بر این، ترامپ پایان وضعیت حفاظت موقت را برای برخی از آسیبپذیرترین و در معرض خطرترین پناهندگان در کشور، از جمله هائیتیاییها و افغانهایی که در صورت بازگشت به کشورهای مبدا خود به احتمال زیاد کشته خواهند شد، اعلام کرده است. او در حالی که دروازهها را به روی سفیدپوستان اروپایی ممتاز و ثروتمند باز میکند، افراد تیرهپوست و غیراروپایی را آزار و اذیت میکند. آقای رئیسجمهور، چهره خوبی ندارد.
برگرفته از دنیای مردم
سهشنبه ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴