
عکس انتخابِ «اندیشهٔ نو» است
انفجار و دود و آتش خانمانسوز در بندر آغشته به سود و آزمندی سرمایه تن و جان و زندگی و روان کارگران و زحمتکشان را میسوزاند!
۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
سایهٔ جنگی ناخواسته، بنا بر خواست سردمداران جهانِ سرمایهداری و سودای ایدئولوژیکی نظام سرمایهداری در ایران، همه را تهدید میکند!
فقر دامنگستر هر روز چهرهٔ عبوستری از محرومیت و استیصال را در جایجای کشور ما نشان میدهد و به موازات آن ثروتاندوزی الیگارشی سرمایهداران تحتالحمایه استبداد حاکم بیهیچ افسار و بازدارندگی قانونی و هیچ کوششی از سوی رهبران پرمدعا و ریاکار حاکم ادامه مییابد!
کارگران و زحمتکشان، فرودستان حاشیهنشین، و اقشار متوسط فرودست شده در معرض و آستانهٔ افتادن به تلهٔ فقر مطلق هر روز پُرشمارتر میشوند!
حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی پایمالتر از پیش، از راه سرکوب، شکنجه، زندان، و اعدام، همچنان نادیده گرفته شده و حق تعیین سرنوشت از راه مشارکت سازمانیافتهٔ کارگران و زحمتکشان همچنان سلب شده و بهرغم آنهمه اعتراضات و قیامها و جنبشهای اجتماعی، امکان دادخواهی ستمدیدگان از جور استبداد و برآمدن شکوه آزادی برای برابری و علیه تبعیض نهادینه در زیست ایرانیان هنوز در دسترس نیست!
با این همه، و با وجود و استمرار بسیاری دیگر از تحدیدها و تهدیدها، باز هم با یادآوری تاریخی روزجهانی کارگر و با فرارسیدن این روز نور دیگری از امید در دل و شور دیگری از مبارزه برای آزادی و برابری در سرِ شوریدگان راه آزادی و برابری جان میگیرد.
با این همه، کارگران، از زن و مرد، روشنفکران، از استاد و دانشجو، نویسندگان و شاعران و هنرمندانِ مبارز علیه سانسور و مدافع آزادی بیان، زنان پیشتاز در مبارزات ضدّتبعیض و نابرابریهای موجود، حقمداران، از وکلای مبارز و موکلین سیاسی دربند آنها در زندانهای سراسر ایران و دیگر مردمان تحت ستم و حقجو از اقشار و گروههای اجتماعی متفاوت، هر روزی از تاریخ مبارزات که نشان تداوم حقجویی و آزادیخواهی را در خود دارد گرامی میدارند و اکنون در آستانهٔ روز جهانی کارگر، خواستهای برحق مردمان تحت ستم را تکرار میکنند.
ما نیز در اتحاد سراسری کارگران و بازنشستگان ایران1 نیز به این وسیله اعلام میداریم :
۱ـ ضمن مخالفت با هر گونه جنگ و تجاوز نظامی به هر بهانه به خاک کشورهای مختلف جهان از سوی کشورهای قدرتمندِ جنگطلب یا وابستگان آنها، و مخالفت با هر گونه تنشافزایی و جنگافروزی در هر نقطه از جهان و منطقه خاورمیانه، بهویژه خطراتی ناشی از سیاستهای نادرست و بهغایت مداخلهگرانه در امور کشورهای دیگر، حمایت خود را از مذاکرات بین دولتهای ایران و آمریکا برای صلح و رفع سایهٔ شوم جنگ از سر مردم ایران اعلام و خواهان برچیدن هرگونه رفتاری هستیم که موجب تهدید و تحریم علیه مردم شده است. ما برای صلح و در مخالفت با هرگونه تهدید نظامی و تروریستی از جانب هر کشوری، از هر اقدام بشردوستانه حمایت میکنیم.
۲ـ اگر با وقایع دردناک و خونبار ساختمان پلاسکو، متروپل آبادان، و آتش در کمپ ترک اعتیاد تا فاجعه پرواز ۷۵۲ و آتش در زندان اوین و جنایت در دانشگاه شریف و دهها فاجعهٔ دیگر با هر یک از مسببان این فجایع برخورد قانونی و متکی بر حقوق اساسی مردم (نه ملاحظات حفظ قدرت به هر قیمت) میشد، امروز مردم ایران شاهد سوختن بندر عباس، قربانی و خاکستر شدن دهها انسان بیگناه و صدها مجروح در آتشی که منفعتطلبان در برپایی آن نقش دارند نبودیم. ما خواهان شناسایی عوامل اصلی و واقعی این فاجعه و برخورد قانونی متکی بر عدالت واقعی با آن عوامل هستیم.
۳ـ حوادث ناشی از نبود مراقبتهای بهداشت و ایمنی سالیان سال جان بسیاری از کارگران ایران را گرفته است. نمونهٔ معدن زمستان یورت و معدن طبس و هر کارخانه و کارگاه مبتلا به نبود ایمنی استاندارد بیانگر بیدفاعی کارگران و آسیبپذیری آنهاست . سرمایهداران برای کاهش هزینهها و افزایش دامنهٔ سود و انباشت از تعهدات قانونی خود برای ایمنسازی محیطهای کار خودداری میکنند و دولت و مسئولین مربوطه در ادارات کل و وزارت کار با کاهش یا حذف و فرمالیته کردن امر بازرسی و نظارت بر ایمنسازی کار، در عمل به فرار سرمایهداران و نمایندگان آنها از تعهدات قانونی در ایمنسازی محیطهای تولید یاری رساندهاند. ما خواهان برقراری نظام بازرسی و از طریق آن اجبار کارفرمایان به رعایت قانون و امکان نظارت سازمانهای کارگری بر اجرای این تعهدات و پیگرد قانونی و محاکمه کارفرمایان متخلف هستیم.
۴ـ هر ساله نمایش برگزار شدهٔ سهجانبهگرایی برای تعیین حداقل دستمزد نتایجی جز سرکوب دستمزدها نداشته است. تنها تشکل صاحب اختیار و امضا در این نمایش مزدی نمایندگان کانون عالی شوراهای اسلامی کار بودهاند. کانون عالی انجمنهای صنفی و مجمع عالی نمایندگان نیز نقش سیاهی لشکر را در این بازی بر عهده دارند. نقش شورای عالی کار، با توجه به دو برابری آرای دولت کارفرمایی و کارفرمایان خصوصی بهنسبت آرای نمایندگان کارگری، در عمل راه را برای هر گونه نقش آفرینی این نمایندگان در مصوبات مزدی بسته است. این کاریکاتورسازی از سهجانبه گرایی نه تصادفی و نه از سر ناآگاهی است و دقیقاً برای فریب کارگران و سرکوب مزدی است، در عین حال، این شورا برای حقوق و مزایای بازنشستگان نیز تعیین تکلیف میکند. به همین خاطر، ما خواهان تغییر در شرایط آرای تصمیمگیرندگان و ایجاد برابر حقوقی کارگران و بازنشستگان در مقابل دولت و کارفرمایان و تصویب هر نتیجهٔ چانهزنی با نظرداشت آرای اکثریت در این کارزار مزدی هستیم.
۵ـ اجرای قراردادهای یکطرفه و فاقد اعتبار بهدلیل پنهانسازیهای عمدی این قراردادها و عدم ارائهٔ نسخهٔ دوم و سوم به کارگر و وزارت کار یا تشکیلات کارگری موجود راه را برای گنجاندن موارد غیرقانونی و تحمیلی در قرارداد و اخذ تعهدات با دریافت سفته از کارگران باز گذاشته است. با تحمیل این روشهای غیرقانونی، هر گونه امتیاز و امکان پیگیری قانونی از کارگر طرف قرارداد گرفته میشود. ما خواهان کنترل و نظارت دستگاههای بازرسی و تشکلهای کارگری بر تنظیم درست و قانونی قراردادها و اجرای دقیق مفاد آنها هستیم.
۶ـ یکی از شیوههای فراهمسازی امکان بهرهکشی و استثمار کارگران بخشهای دولتی و رفع مسئولیت دولت از انجام تعهدات خود نسبت به آنها به بهانهٔ کوچکسازی و چابکسازی برقراری نظام پیمانکاری و جایگزینی پیمانکاران در روابط کار بهعوض خود [دولت] با کارگران بخش دولتی، مانند معلمان و آموزگاران یا سایر کارگران و ابواب جمعی دولت در سایر دستگاههای دولتی است. به این ترتیب، کارکنان رسمی دولت که تا کنون از یک رویّهٔ استخدامی و دستمزد و مزایای یکسانی برخوردار بودهاند تحت مدیریت پیمان تابع مقررات ناشی از قانون کار میشوند و با توجه به نقض قوانین و نبود ضمانتهای قانونی و اجرایی در این بخش، پیمانکاران نیز همان راههای تخطّی و تخلّف در بخش خصوصی را بر این دسته از کارگران تحمیل میکنند. همچنین، برای تأمین مناسبات بازار در مناطق آزاد تجاری و اقتصادی مقررات ویژهای را برای بازار کار در این مناطق تنظیم و تصویب کرده است. با این تغییرات آنچه تا کنون اتفاق افتاده بالا رفتن شدت استثمار در این بخشها وکاهش و سرکوب دستمزدها در اینگونه روابط و مناسبات کار بوده است. ما خواهان حذف پیمانکاران از روابط کار و برقراری مناسبات دستمزدی عادلانه و برخورداری از استانداردهای حقوق کارِ به رسمیت شناختهشده در روابط کار برای همهٔ کارگران ایران، اعم از دولتی و خصوصی هستیم.
۷ـ بهداشت و درمان کارگران ایران با گسترش مؤسسات بیمهٔ تکمیلی، که نسخهٔ خصوصیسازی تأمین اجتماعی و فربهسازی سرمایهداران بیمهگر است، سالها اعتبار سازمان تأمین اجتماعی را از بین برده و متولیان مرتبط با بیمههای تکمیلی را، چه در سازمان تأمین اجتماعی و چه در کانونهای بازنشستگی، و بیمهگران بخش خصوصی را بر سر سفرهٔ کارگران و بازنشستگان نشانده است. موضوع درمان و بهداشت رایگان که حق مسلّم کارگران بیمهشده و بازنشستگان است حذف شده و بهجای آن کمترین درصد در پرداخت هزینههای درمان به سازمان تأمین اجتماعی اختصاص داده و سایر هزینهها، مستقیم و غیرمستقیم، بر دوش بیمهشدگان گذارده شده است. ما خواهان برچیده شدن مناسبات بیمهای خصوصی از زندگی بیمهپردازان سازمان تأمین اجتماعی و برقراری بهداشت و درمان رایگان در شرایط اشتغال و بازنشستگی هستیم.
۸ـ کارگران شاغل و بازنشسته حق دارند بدون دخالت دولت و کارفرمایان هر نوع تشکل صنفی را آزادانه ایجاد کنند. خود خطمشی و اساسنامهٔ مقررات آن را تدوین و در مجمع عمومی به تصویب رسانند. کانونهای بازنشستگی و تشکلهای سهگانهٔ کارگری موضوع قانون کار فاقد چنین اختیاراتی است. به همین خاطر، این تشکلها نه برای کارگران، بلکه ابزاری برای رانتخواریاند و به خدمت دولت و سرمایهداران درآمدهاند . مخالفت با این شیوه تشکلییابی و برپایی تشکلهای مستقل از سوی کارگران همواره با پیگرد و سرکوب و اتهامات واهی و در نهایت با حبس و زندان توسط دستگاههای امنیتی و قضایی همراه بوده است. کارگران و بازنشستگان امکان تغییر در مناسبات این تشکلها را ندارد. ما خواهان رفع محدودیتهای قانونی و فراقانونی در ایجاد تشکلهای صنفی هستیم.
۹ـ سیاستهای بهغایت نادرست اقتصادی دولتها و ناکارآمدی نظام تصمیمگیری کشور تأثیرات بیواسطهای در بیارزش شدن پول ملی، افزایش لحظه به لحظهٔ قیمتها، و روند روزافزون تورم و گرانیِ کمرشکن شده است. در کنار آن، سرکوب دستمزدها همراه با نبود امنیت شغلی ناشی از عقد قراردادهای اسارتبار، بیکاری مزمن موجود و سوءاستفاده از بازار آشفتهٔ عرضه و تقاضای نیروی کار موجب گسترش دامنهٔ فقر گردیده است. داشتن مسکن مناسب به رؤیای دست نیافتنی بهویژه برای جوانان بدل شده است. فرار مغزها و سرمایههای معنوی از هر نوع تخصص در میان دانشآموختگان نتیجهٔ همین نابسامانیهای اقتصادی و بیتوجهی مفرط دولتمردان و حکمرانان است. ما خواهان اصلاح مناسبات اقتصادی بهسود اکثریت مردم و در راستای توزیع ثروت و ایجاد موقعیت بهرهمندی عادلانه از شرایط بهسود همگان هستیم.
۱۰ـ خصوصیسازی و مولدسازیها ابزار و شیوههای توجیهی واگذاری منابع ملی و همگانی و صنایع و معادن و سپردن آنان به سرمایهداران است. این سیاست ضدّملی و ضدّمردمی تا کنون لطمات جدی بر جهتگیری اقتصاد کشور به بار آورده و هر گونه امکان رشد و توسعهٔ پایدار و مردمی را از میان برداشته است. ایجاد حلقههای فامیلی قدرتمند اقتصادی که به الیگارشی معروفاند یکی از نتایج زیانبار این حاکمیت طبقهٔ سرمایهدار بر زندگی اجتماعی-اقتصادی در ایران است. بهتبع ایجاد چنین طبقات ویژهٔ سرمایهداری در ایران، سیاستهای مخرب مافیایی زندگی مردمان زحمتکش را درمعرض انواع تهدیدهای ملی و منطقهای و حتی جهانی قرارداده است. ما خواهان ملی کردن دوبارهٔ همهٔ منابع و ثروتهای عمومی کشور، ملی کردن بانکها و نهادها و مؤسساتی که در اختیار سرمایهداران مالی-نظامی قرار گرفتهاند هستیم.
۱۱ـ نظام آموزش و بهداشت در ایران سالهاست گرایش به کالایی شدن دارد. تبعات کالایی شدن آموزش در افزایش بیسوادی و رانده شدن کودکان، کارگران و زحمتکشان، و فرودستان در بازار کارهای سیاه است. همچنین، کالایی شدن بهداشت به کاهش نرخ سلامت انجامیده است. در کنار این کالایی شدنها، مردم محروم چاره را در فروش اعضای بدن خود یافته و چنین بازارهایی با این گونه کالا چنان گسترش یافته که اطلاعیههای فروش اعضای بدن چهرهٔ خیابانها را به نمایش خشونت بر بدن برای بقا تبدیل کرده است . کمترین اقدام مؤثر برای تغییر این زشتیها از جامعهٔ انسان ایرانی رعایت اصولی است که در قانون اساسی وجود دارد و باید این حقوق و اصول از جانب حاکمیت بهرسمیت شناخته شود. ما خواهان رعایت حقوق مردم برای زندگی انسانی و برقراری رفاه و امنیت روانی و جانی مردم در مقابل زراندوزان و نوکران سرمایه هستیم.
شکوفا باد همبستگی همهٔ کارگران و زحمتکشان
زنده باد روز جهانی کارگر
زنده باد آزادی. زنده باد عدالت
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
- تأکیدها در متن بیانیه از اندیشهٔ نو است ↩︎