Skip to content
می 20, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • ضربهٔ تعرفه‌ها: رکود ترامپی از راه می رسد
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

ضربهٔ تعرفه‌ها: رکود ترامپی از راه می رسد

سخنان استاد ریچارد ولف[1]

برگردان: مینا آگاه – اختصاصی اندیشۀ نو

اگر نگران نیستید، باید باشید و به نظر می‌رسد که به مسائل توجه نمی‌کنید. اجازه دهید با یک آمار شروع کنم که باید در صفحه اول روزنامه دیروز، دوشنبه، قرار می‌گرفت. بانک فدرال آتلانتا آخرین برآورد خود را درباره آنچه که قرار است در سال ۲۰۲۵ برای تولید ناخالص داخلی ایالات متحده اتفاق بیفتد، منتشر کرد. برآورد قبلی، که چند هفته پیش ارائه شده بود، با این باور عمومی هم‌راستا بود که رشد اقتصادی در حدود ۲ درصد یا کمی بیشتر خواهد بود. اما عددی که دیروز منتشر شد این است که جی دی پی ایالات متحده در سال جاری ۲.۸ درصد کاهش خواهد یافت. این به عنوان یک رکود بزرگ شناخته می‌شود. این پیش‌بینی بانک فدرال آتلانتا است و این اطلاعات تقریبا در مورد همه چیزی که ما می توانیم دربارهٔ آن صحبت کنیم به سمت وخامت بیشتر پیش می رود. نمونهٔ آن تأثیر تعرفه‌ها و جنگ‌ها اقتصادی است که در اروپا در حال افزایش است.

آنچه شاهد آن هستیم، سطحی از اقدامات ناامیدانه است. ناامیدانه تلقی می‌شوند، زیرا با اینکه احتمال موفقیت آن‌ها اندک است، برای همین احتمال اندک از نتیجه ای مطلوب، ریسک‌های عظیمی  پذیرفته می‌شود. و این همان تعریف ناامیدی است.

مثالی بزنم. اروپایی‌ها در حال تماشا هستند.  برای این مردم بسیار مهم است که این موضوع را درک کنند. اروپا برای بیشتر از ۱۵ قرن گذشته، حداقل برای بیشتر ما، مرکز جهان بوده است. جایی است که امپراتوری بزرگ روم بوده، وقتی از قرون وسطی، توسعه انفجاری سرمایه‌داری مدرن، درباره استعمار و اینکه چگونه اروپا بقیه سیاره را به این یا آن شیوه تصرف کرد، صحبت می‌کنیم. در تمام این موارد، ایالات متحده در حد یک موضوع حاشیه‌ای است. آنچه که اکنون ما مشاهده می‌کنیم، این است که مرکز بسیاری از تاریخ جهان، اروپا، به یک داستان فرعی کوچک تبدیل شده و این باید به مردم نشان دهد تغییرات چقدر عمیق هستند.

ما در در دورانی زندگی می کنیم که اروپا به طور کامل در زمینه اقتصاد مدرن کنار گذاشته شده است. اقتصاد جهانی مدرن که اکنون جهانی‌تر از همیشه است، بین دو مرکز قدرتمند تقسیم شده است: ایالات متحده و متحدان آن، به اصطلاح جی ۷ و چین و متحدان بزرگ آن، یعنی چین و کشورهای بریکس. این دو تقریباً برابر بودند؛ به طوری که با افزایش رشد چین، و کاهش رشد اروپا و آمریکا  در حدود سال ۲۰۲۰ به یک سطح برابر رسیدند. از آن زمان، به دلیل اینکه چین و کشورهای بریکس بسیار سریع‌تر از ایالات متحده و اروپا رشد کرده‌اند، دیگر برابر نیستند. جی ۷ در اروپا و آمریکا به‌طور کلی حدود ۲۸ درصد از تولید جهانی را تشکیل می‌دهند، در حالی که چین و کشورهای بریکس ۳۵ درصد از تولید جهانی را تشکیل می‌دهند. آن‌ها اکنون از ما پیشی گرفته‌اند و اگر رکود در سال جاری وجود داشته باشد، در حالی که رشد چین قرار است در حدود ۵ درصد باشد، اوضاع فقط بدتر خواهد شد.

ما در حال تماشای بی‌اهمیت شدن اروپا هستیم. اروپا در این داستان وجود ندارد. قبلاً یک همراه ایالات متحده بود و اکنون آن همراه به حال خود رها شده است. اروپا نمی‌تواند با پیشرفت‌های فناوری سیلیکون‌ولی در ایالات متحده و چین در بقیه جهان همگام شود. آن‌ها بر همه چیز در اقتصاد تسلط دارند و اروپا در هیچ یک از این زمینه‌ها حضور ندارد. به جای آن، رهبران اروپا با سر و صدای زیاد، در حال صحبت درباره افزایش هزینه‌های دفاعی هستند. خانم فون در لاین، مسئول آلمانی اتحادیه اروپا می‌گوید: «ما قرار است هزینه کنیم» و سپس برای تأثیرگذاری مکث می‌کند: « ۶۸۰ میلیارد دلار». و سپس با صدای پایین اضافه می‌کند که این هزینه در طول چهار سال آینده خواهد بود.

۶۸۰ میلیارد دلار در این سطح به جایی نمی رسد. با این عدد، شما هنوز در سطح ابتدایی هستید. این اعداد مهم نیستند و بیشتر آن قرار است برای کمک به اوکراین صرف شود که در حال دور ریختن آن هستند. بنابراین آن‌ها دفاع را تقویت می‌کنند، آن را در اوکراین هزینه می‌کنند و سپس حتی آن را نخواهند داشت. این یک شوخی مضحک است.

این گفته‌ها ممکن است برای افرادی که اشراف ندارند کار کند، اما برای هر کسی که توجه کند، حاکی از این است که اروپا از جایی که به عنوان رهبر غالب تمام چیزها در سطح جهانی بوده است، در حال نزول کردن به مکان  بی‌اهمیتی در جهان است و این نکته‌‌ای حیاتی است. بله، شرکت‌های دفاعی در اروپا ممکن است چند قرارداد بیشتر بگیرند و خوشحال باشند، اما تنها راهی که اروپایی‌ها می‌توانند منابع را به دفاع اختصاص دهند، این است که بودجهٔ سایر قسمت‌ها راکم کنند، در حالی که اقتصاد اروپا در حال حاضر غرق در مشکلات است. قوی‌ترین کشور در اروپا، آلمان است که در حال حاضر در رکود است. آن‌ها مجبور خواهند شد پول را از تمام خدمات اجتماعی که اروپایی‌ها خواستار آن بوده و دولت‌های خود را مجبور به ارائه آن کرده‌اند، بگیرند. خدمات اجتماعی که آمریکایی‌ها حتی نمی‌توانند تصور کنند.

اجازه دهید به شما یادآوری کنم که در فرانسه، کشوری که به خوبی می‌شناسم، وقتی که شما به کار می‌روید و از دبیرستان یا دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوید، کارفرمای شما موظف است هر سال پنج هفته مرخصی با حقوق کامل به شما بدهد. این قانون است و به قرارداد کارگری بستگی ندارد. شما از روز تولد تا روز مرگ بیمه پزشکی برای بیماری یا آسیب دارید. شهریه دانشگاه در فرانسه صفر است. و می‌توانم ادامه دهم. این‌ها اکنون قرار است از بین بروند تا هزینه‌های دفاعی تأمین شود، که همچنان اروپا را از نظر توان نظامی هنوز هم بسیار عقب‌تر از ایالات متحده و به‌طور مشترک از روس‌ها و چینی‌ها قرار می‌دهد. حالا خیلی دیر شده است و آن‌ها نمی‌دانند چه کار کنند و اکنون به سمت دفاع می‌روند، یک اشتباه احمقانه که در سال‌های آینده عواقب بدی خواهد داشت. واقعاً فوق‌العاده است که آن‌ها به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی در موقعیتی نیستند که در آن قرار دارند. روانشناسان این را «انکار» می‌نامند.

ایالات متحده در چه مقیاسی ناامید است؟ آن‌قدر ناامید است که به متحدان خود حمله می‌کند. آن‌قدر ناامید است که می‌خواهد وضعیت خود را بهتر کند. و آنقدر که قرار است با تعرفه‌هایی که امروز صبح به اجرا درآمد، به کانادا و مکزیک آسیب بزند.

فریادی در هواست که اروپا را رها کنید. وقتی کشتی دچار طوفانی هولناک می شود، کشتی برای نجات خود و عبور از طوفان آنچه را دارد به دریا پرت می‌کند، حتی اگر آن چیزها ارزشمند باشند. این چیزی است که ما مشاهده می‌کنیم. و وقتی که به سیاست‌ها نگاه می‌کنید، چه تعرفه باشد و چه خداحافظی با اروپا، آن چیزی که ما می‌بینیم مانند چیزی است که در فوتبال آمریکایی به آن پاس “هیل ماری” می‌گویند. این زمانی است که کوارتر بک، با دانستن اینکه شکست حتمی است، به عقب می‌نشیند و توپ را به سمت جلو پرتاب می‌کند و به هم‌تیمی‌هایش می‌گوید که در آن سمت بدوند و امیدوار است که توپ در هوا بچرخد و در نهایت در دستان کسی از تیمش به جای تیم حریف بیفتد.

مگر می شود؟ بله. آیا این مجموعه‌ٔ اقدامات ناامیدکننده واقعاً وضعیت را نجات خواهد داد؟ آیا ممکن است؟ بله، اما امکان آن به اندازه‌ٔ همان یک پاس هیل ماری است. احتمالش خیلی کم است. این کار معقولی نیست و این کاری نیست که شما انجام دهید مگر از سر ناامیدی.

آمریکایی‌ها باید این را درک کنند وگرنه با هر مرحله از این فاجعه به‌طور جداگانه روبرو می شوند& بدون اینکه فرآیند بزرگ‌تری را درک کنند که اکنون با آن درگیر هستیم. و باور کنید اگر پیش‌بینی بانک فدرال آتلانتا درست باشد و اکثر اقتصاددانان فکر می کنند که درست است، چون آن‌ها در این زمینه سابقه خوبی دارند، پس ما تنها در آغاز مشکلاتی هستیم که قرار است اقتصادمان را در بر بگیرد. سرمایه‌داری هر ۴ تا ۷ سال در هر کشوری که به آن وارد شده، دچار سقوط اقتصادی می شود. ما به همین دلیل درباره رکودهای اقتصادی می‌دانیم و به همین دلیل همه متغیرهایی که بانک فدرال آتلانتا در رایانه خود وارد کرده و محاسبه کرده به این نتیجه رسیده که ما برای یکی دیگر ( سقوطی دیگر) باید آماده باشیم. هر ۴ تا ۷ سال؛ آخرین آن در سال ۲۰۲۰ بود، زمانی که پاندمیک ضربه زد و اکنون پس از ۵ سال، بله، دقیقاً طبق برنامه در برابر ماست. سرمایه‌داری سیستمی است که این اتفاق در آن خواهد افتاد.

اما اگر بحران‌هایی را که هر چند سال یک‌بار تکرار می‌شود با تغییرات تاریخی بلندمدت مانند آنچه در چین و روسیه اتفاق افتاده و تاریخ اروپا که به‌تازگی خلاصه کردیم، ترکیب کنید، آن‌گاه درباره خیلی چیزها صحبت باید کرد که همزمان در حال وقوع هستند. این مانند زندگی شخصی ماست؛ ما می‌توانیم یک بحران را در اینجا مدیریت کنیم و سپس یکی دیگر را در آنجا، اما اگر در محل کار بحران باشد و در زندگی عاشقانه‌تان و با فرزندان‌ تان هم بحران پیش بیاید، همه‌چیز بیش از حد می‌شود. هر یک از آن‌ها را به تنهایی می‌توانستید مدیریت کنید، اما همه را با هم نه. به همین دلیل به نقطه‌ای می‌رسیم که دلیل وجودی آقای ترامپ است. این نه اینکه او عجیب باشد، بلکه این عجیب است که یک فرد عجیب مانند او رئیس‌جمهور کشور باشد. این نشانه‌ای است که همه‌چیز در حال لرزش است.


[1] https://www.youtube.com/watch?v=BaJLp8AOUPk

اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخش‌هایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.

جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳

Continue Reading

Previous: ریشه های روز جهانی زن
Next: هزینهٔ تاریخی ۸۰۰ میلیارد دلاری اروپا برای دفاع
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved