
نوشته اندرو موری فعال سیاسی چپ
منبع: مورنینگ استار
“حرامزاده ها”، بنا بر گزارش ها، یک مقام انگلیسی بی نام به تلاش های چشمگیر هفته گذشته دولت ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ اوکراین از این عنوان استفاده کرد. اشاره این مقام به رهبران ایالات متحده بود.
همانطور که اسکار وایلد در مورد «مرگ نل کوچولو» نوشت، «برای نخندیدن به قلب سنگی نیاز دارید.»، به نظر می رسد “رابطه خاص” نیاز به بازبینی دارد.
دولت بریتانیا به قدری مطیع واشنگتن است که حتی با ترس به توییتهای ایلان ماسک اجازه میدهد تا عناصر سیاست داخلی را دیکته کند، در حالی که در امور خارجی مطلقاً از کوچکترین انتقاد از هرگونه افراط ترامپی مضحک خودداری میکند ،( ضمیمه کردن کانادا، حمله به گرینلند و یا فلسطینی ها را بیرون کنید.) و حالا مانند یک عاشق ژولیده ایستاده است و رُزهای پژمرده را زیر باران چنگ زده است. در حالی که معشوقش با دیگری فرار می کند.با این حال، می تواند در این وضعیت به دنبال آرامش باشد.
کل تشکیلات حاکم در سراسر جهان ناتو تحت تأثیر رویکرد دونالد ترامپ به ولادیمیر پوتین برای پایان دادن به جنگ در اوکراین پس از سه سال که برای همه طرف های درگیر فاجعه آمیز بوده است ، قرار گرفته است.
چرا آنها اینقدر شوکه شده اند یک راز است.
هنگامی که پیت هگست، مجری فاکس نیوز که در حال حاضر در پنتاگون مشغول خدمات رسانی است ، به اروپا سفر کرد تا این پیام را بدهد که «دیگر کافی است» ، احتمالاً برای اولین بار در زندگی اش عاقلانه صحبت کرد.
«اوکراین نمی تواند مرزهای 2014 خود را با ابزار نظامی بازگرداند. همچنین به عضویت ناتو نخواهد رسید، زیرا هیچ توافق صلحی بر این اساس امکان پذیر نیست.»
به رسمیت شناختن این واقعیت ها چیزی است که چینی ها آن را جستجوی حقیقت از روی حقایق، یا اعلامیه استقلال ایالات متحده حقیقت بدیهی می نامند. با این حال، اینها حقایقی است که میانه روهای بلند پایه از تصدیق آنها خودداری کرده اند، گویی با بستن چشمانشان واقعیت ناپدید می شود. آنها سبک مذاکره ترامپ را دوست ندارند. آنها زمان زیادی برای شروع کار خود داشتند، در حالی که بایدن هنوز ظاهراً مسئول بود، یا حداقل فیلمنامهای را که مدیرانش در فواصل زمانی شفاف پیش روی او گذاشته بودند، می خواند. با این حال، آنها ترجیح دادند خود را با شعارها راحت کنند، یک کناره گیری با عواقب دنیای واقعی به دلیل ریختن خون و پول در درگیری که با وجود برتری اخیر روسیه در میدان نبرد، هنوز بن بست را فریاد می زند.
“هیچ چیزی در مورد اوکراین بدون اوکراین”، یکی از این شعارها بود و عدالت آن را نمی توان انکار کرد. اما در مورد اوکراین چه اتفاقی می افتاد؟
دولت زلنسکی نمیتوانست هیچ برنامهای برای پیروزی در جنگ یا پایان دادن به آن ارائه دهد. به نظر میرسد که منتظر چیزی یا کسی است تا ظاهر شود، اما خوشبینی غیر واقعی اثر خود را زمانی از دست میدهد که شخص دیگری صورتحساب اهمال کاری را برمیدارد. رئیسجمهور اوکراین نیز با اختصاص دادن فرصت در هفته گذشته برای اعلام تحریمهای تنبیهی جدید علیه مخالفان سیاسی خود، از جمله سلف خود، پیوتر پوروشنکو، هیچ لطفی به خود نکرد.
زمانی که طرح بازاریابی شما به عنوان تنها شک و تردید بین اروپای دموکراتیک و اقتدارگرایی پوتینی است، چندان خوب نیست.
اگر صلح در اوکراین برای قهرمانان هژمونی جهانی فراآتلانتیک دردسر ایجاد می کند، چنین اندوه هایی نه به تنهایی بلکه در یگان های نظامی در هفته گذشته رخ داد. زیرا هگست به همین جا بسنده نکرد. او با ملایمت به ساتراپهای اروپایی که هنوز معتقدند بهعنوان «متحدان» به حساب میآیند توصیه کرد که ایالات متحده دیگر چندان علاقهای به دفاع از اروپا ندارد. بعد از آن جی.دی ونس بود که به حضار که از قبل مست شده بودند، گفت که مشکل آنها هستند، نه روس ها. همانطور که سیاستمداران در لحظات شوک انجام می دهند، شنوندگان کلیشه های مورد علاقه خود را نادیده گرفتند.
ماکرون فرانسوی می گوید اکنون زمان آن است که اروپا گام بردارد و مسئولیت دفاع خود را به عهده بگیرد، در حالی که دولت بریتانیا مدعی است که هنوز هم می تواند “پلی” بین اروپا و ایالات متحده باشد.
روی اتفاق افتادن هر دو شرط بندی نکنید. ترامپیها، خواهان 5 درصد تولید ناخالص داخلی برای هزینههای نظامی هستند، رقمی که آنقدر با شرایط بودجه در تضاد است که تنها در صورتی میتوان به آن نزدیک شد که در اولین گام، همه معاملهگران اوراق قرضه روی کره زمین بدون دسترسی به تلفن یا اینترنت محبوس شوند.
چشم اندازی خوشایند، اما خارج از محدوده چیزی که ما می توانیم با به کارگیری کلیشه های خود، توازن فعلی نیروهای طبقاتی بنامیم.
در مورد پل لندن، همانطور که در آهنگ گفته میشود، پیش میرود، البته از طریق پایههای فرسوده به جای سنگینی ترافیک عبوری. بریتانیا از سختگیریهای ونس در امان نماند، تعرفه ها و سایر مشکلات به احتمال زیاد در راه است.
آنچه ترامپ، ونس و هگست می خواهند به هیچ وجه مبهم نیست. شواهد روزانه ظاهر می شود. حتی زلنسکی نیز با درخواست واشنگتن مبنی بر تسلیم فوری نیمی از منابع معدنی اوکراین به منافع ایالات متحده در مقابل امکاناتی که قبلاً برای ادامه جنگ با روسیه فراهم شده بود، بدون هیچ گونه تضمین امنیتی در مقابل، به شورش کشیده شد. همانند طرح ناپسند پاکسازی قومی ترامپ برای غزه، جایگزینی فلسطینیها با زمینهای گلف و مجتمعهای مسکونی – پیشنهادی که در واقع نشان میدهد رئیسجمهور وقت خود را در ارتفاعات اسکاتلند گذرانده است، جایی که پاکسازی مردم برای ایجاد فضا برای اقدامات سودآورتر سابقهای دارد – این وقاحت نفسگیر است.
اوکراین ممکن است رهن دادن حاکمیت خود به واشنگتن را نسبت به مسکو مطلوبتر بداند، اما قیمت آن همچنان چشمگیر است.
و موارد بیشتری وجود دارد. کاخ سفید با اعلام اینکه دیگر قوانین ضد رشوه در ایالات متحده را اجرا نخواهد کرد، گفت: «امنیت ملی به آمریکا و شرکتهایش بستگی دارد که مزیتهای تجاری استراتژیک در سراسر جهان به دست آورند.»
ونس با نادیده گرفتن بیانیه هوش مصنوعی که در پاریس امضا شد، این منطق را بیان کرد: «دولت ترامپ تضمین خواهد کرد که قدرتمندترین سیستمهای هوش مصنوعی با تراشههای طراحی و ساخت آمریکا در ایالات متحده ساخته میشوند.»
موضوع روشن است. عمو سام منابع شما را میخواهد، بازارهای شما را با قلاب یا اگر نگوییم کلاهبردار، در حالی که هر زمان که حفظ برتری ایالات متحده ایجاب کند شما را از ایالات متحده خارج میکند. اگر خود را متحد تصور میکنید، یا جزو دستههای سیاستمدارانی هستید که تمام حرفه خود را حول رقصیدن با آهنگ ایالات متحده ساختهاند، ترامپ فقط سه کلمه برای شما دارد: «آن را بمکید.»
رویکردی نیست که بتواند به طور جهانی کار کند. هنوز هیچ حسی وجود ندارد که دولت جدید روی رویکرد خود در قبال چین تصمیم گرفته باشد، فراتر از اینکه تشخیص دهد که تهدید واقعی برای هژمونی ایالات متحده وجود دارد، از سوی یک رقیب سوسیالیست نه سرمایه داری.
بدون شک، ترامپ از تعهدات اروپایی خود خارج میشود تا در آنجا تمرکز کند، اما تا به حال خود را برای یک پیروزی در نظر نگرفته است. حتی دیوید لامی، وزیر خارجه بریتانیا، صدای مخالف خود را در مورد نزدیک شدن به بسته شدن آژانس USAid بلند کرد – به این دلیل که این کار، جای خالی کمک چین را برای پر کردن آفریقا باقی میگذارد.
این امکان وجود دارد که حداقل بخشی از منطق پشت چشم انداختن پوتین این باشد که او را از چین دور کند و با پیشنهاد دسترسی مجدد روسیه و الیگارشی مسلط به بازارهای غربی و قایقهای بادبانی و آپارتمانهای خالی نایت بریچ در لندن، او را از چین دور کند.
اینجا دنیای درگیری قدرت های بزرگ، حوزه های نفوذ، تقسیم و تقسیم مجدد است، ابتدا از طریق تعرفه ها و سپس از طریق توپخانه. البته ما قبلا اینجا بودیم. اما این دنیای جدیدی برای همه کسانی است که در دوران تک قطبی ایالات متحده و یا در دوران جنگ سرد قبلی مطرح شده اند.
چپ باید پاسخهایی را بیان کند، زیرا جوجههای بیسر در صدارتخانههای اروپا و مغزهای درهم ریخته در اتاقهای فکر لیبرال سانتریسم مطمئناً هیچ پاسخی ندارند.
برای شروع، بریتانیا باید خواستار دیپلماسی شود که از توهمات نسلکشی و تهدیدهای بیسابقه آمریکا و ترامپ رها شود، در حالی که نوعی از ترتیبات امنیتی همهجانبه برای اروپا را بپذیرد، دست به سوی جنوب جهانی دراز کند، چین را به عنوان یک دوست و نه رقیب ببیند و خلع سلاح هستهای را ترویج کند.
استارمر، نخست وزیر بریتانیا به آن سمت نخواهد رفت، اما پس از آن ایالات متحده هیچ انحصاری بر «حرامزاده ها» ندارد و ما باید قبل از هر چیز به نزدیکان بپردازیم.