زماني كه ما مذاكرات را با آمريكاييها به صورت محرمانه با اجازه حضرت آقا شروع كرديم، مذاكره بر اساس خواست آمريكاييها محرمانه بود و ما در شرايطي نبوديم كه بياييم و اعلام كنيم كه چنين مذاكراتي انجام ميشود، لذا آن زمان ما هيچوقت صحبتي از مذاكره با آمريكاييها نداشتيم. فقط بعد از انتخابات و آمدن آقاي دكتر روحاني بود كه آمريكاييها نخستينبار آمدند و اين مساله را در مطبوعات بيان كردند،
یکی از مباحثی که در فضای سیاسی اخیرا بار دیگر مورد توجه قرار گرفته است در ارتباط با یکمین سالگرد توافق نامه اتمی موسوم به برجام بین ایران و کشورهای 5+1 می باشد. این مناسبت موجب گردیده است از منظرهای گوناگون این موضوع مورد بحث و نقد قرار بگیرد. در اینجا بحث بر سر نتایج این توافق نامه نیست بلکه نقطه مرکزی در این بحث رونمایی از ادعاها و گزافه گویی هایی است که ما به کرات از سوی دولتمردان می شنویم، بخصوص آن جایی که صحبت های علی خامنه ای در قامت رهبری و ولی فقیه ایراد می شود.در این میان اظهارات صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و یکی از اعضای تیم مذاکره کننده و همچنین وزیر سابق خارجه در دولت احمدی نژاد، با اینکه کمابیش قبلا هم انتشار یافته است اما با این حال خالی از لطف نیست. نکته ای که در این رابطه باید روی آن انگشت گذاشت این است که چه در قبل و در در حال حاضر فعالان سیاسی در داخل و خارج از کشور این توهم را پدید آورده اند که مذاکرات اتمی که منجر به توافق برجام گردید به دلیل انتخاب روحانی به ریاست جمهوری بوده است. نکته دیگر اینکه،علی خامنه ای در قامت رهبر و ولی فقیه رژیم، مرتب با هیاهوی بسیار در صدد القای این دروغ است که وی یک فرد “انقلابی” است و ضدآمریکا” هم می باشد و مذاکرات اتمی با بی میلی وی انجام گرفته است. در این رابطه باید اضافه کرد، کسانی که کمترین آشنایی با مسایل سیاسی ایران داشته باشند آگاه هستند که در اصلی ترین و حیاتی ترین مسایل سیاسی، حرف اول و آخر را رهبری خواهد زد و دیگران نقشی بیشتر از یک اجرا کننده ندارند. این بخصوص در رابطه با مذاکرات اتمی جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد
خبرگزاری مهر، 28 بهمن 1392، به نقل از خامنه ای نوشت:” تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آنها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم.
وی در جایی دیگر اضافه کرد:” نشانه های خوشبین نبودن، اکنون در حال آشکار شدن است و دلیل بارز آن هم، اظهارات سخیف و توهین آمیز سناتورها و مقامات آمریکایی بر ضد ملت ایران است.”
یکسال و اندی پس از این سخنان در نهایت ما شاهد امضای توافقی بودیم که هم اکنون به برجام معروف است. اینکه نتایج این توافق به کجا می انجامد هنوز هم مورد بحث و مناقشه است اما علیرغم اظهارات بالا این توافق نامه امضا گردید و علی خامنه ای در مقابل آن سکوت معنا داری کرد. اما در این میان موضوع مذاکرات مخفی، جزو برجسته روندی بود که سال ها به طول انجامید و همواره با انکار مقامات ایرانی مواجه بود.
سایت کلمه، که به بدون شک امکان اطلاعات زیادی را از درون حکومت دارد روز یکشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۳۸۸ ، با عنوان،” ادعای نگرانکننده منابع غربی درباره سازش دولت برای خروج اورانیوم در بی خبری افکار عمومی؟”نوشت:اگرچه از جزئیات این معامله هسته ای اخباری را به بیرون درز نداده است. اما منابع غربی ادعا می کنند ارسال سریع اورانیوم غنی شده ایران و یک سال انتظار برای تبدیل اورانیوم به میله سوخت از فرازهای مهم توافق هسته ای ایران با غرب محسوب می شود.” گزارش کلمه که مربوط به سال 88 می شود و هم اکنون می توان صحت و درستی آن را تا حدود زیادی تایید کرد، سند دیگری است که نشان می دهد اتفاقا دولت احمدی نژاد و بیت رهبری که مرتب اظهارات ضد آمریکایی می کرده و می کنند و در رابطه با برنامه اتمی شعار عقب نشینی از سوی هر جریان و فردی را به شدت محکوم می کردند در پسا پرده به نوعی به زد و بند با “شیطان بزرگ” مشغول بودند.
جالب اینکه بعد از انتخاب حسن روحانی و قبل از آغاز به کار رسمی دولت روحانی، روزنامه تعطیل شده بهار 23 تیر ماه 92،نوشت:”واشنگتن آماده مذاکره با تهران است؛ مستقیم و رودررو. به ادعای روزنامه والاستریتژورنال تدارک انجام این مذاکره هم دیده شده است. ماموریت برقراری ارتباط بین دو کشور هم بر عهده مذاکرهکننده ارشد هستهای گروه 1+5 است؛ کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، برعهدهگرفتن سرپرستی چندیندور مذاکره هستهای به نمایندگی از گروه 1+5 این ظرفیت را برای کاترین اشتون به وجود آورده است که به پل ارتباطی جمهوریاسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا تبدیل شود. البته فعلا در حد حرف است و غیررسمی. به گزارش والاستریتژورنال یک مقام ارشد کاخسفید مدعی شد که دولت باراک اوباما به دنبال برقراری ارتباط با رییسجمهوری جدید ایران و خواهان مذاکرات مستقیم درباره برنامه هستهای این کشور در هفتههای آتی است. این سخنان در حالی مطرح شده که قرار است نمایندگان کشورهای 1+5 سهشنبه هفته جاری در بروکسل با یکدیگر ملاقات و درباره برنامه هستهای ایران گفتوگو و برنامههای خود را در قبال دولت جدید ایران هماهنگ کنند. مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 برای آخرینبار در ایستگاه آلماتی متوقف شد بدون آنکه دوطرف در این مذاکرات دستاوردی داشته باشند. پس از آن ادامه مذاکرات رویکارآمدن دولت جدید در جمهوریاسلامی ایران موکول شد؛ دولتی که هنوز سر کار نیامده امیدهای تازهای زنده کرده است؛ چه در داخل و چه در خارج. والاستریتژورنال در همین رابطه نوشت: حسن روحانی از زمان انتخابش به عنوان رییسجمهوری منتخب ایران در ماه ژوئن سیگنالهای مثبتی به جامعه بینالمللی بهویژه درباره مسئله هستهای ارسال کرده است. حسن روحانی در جریان رقابتهای انتخاباتی تاکید کرده بود که برای حل مناقشه هستهای، تعامل را در اولویت قرار خواهد داد. او همچنین به نحوه مذاکرات هیات مذاکرهکننده جمهوریاسلامی ایران به سرپرستی سعید جلیلی با هیات مذاکرهکننده گروه 1+5 انتقادات جدی داشت. بر همین اساس مقامات آمریکایی اعلام کردند کاخسفید مشتاق است به سرعت روحانی را محک بزند تا ببیند که آیا در دوره او یک روند دیپلماتیک میتواند جان تازهای بگیرد یا خیر.”
با اینکه این گزارش به نقل از یک روزنامه در خارج از کشور انتشار یافت اما روح حاکم بر آن بر این اساس استوار بود که اذهان عمومی را برای ماه های آینده آماده سازند. این آماده سازی از آن رو مهم بود که قبلا مذاکرات مخفی بین فرستادگان علی خامنه ای و نمایندگان دولت آمریکا در عمان قبلا صورت گرفته بود و وجود دولت روحانی تنها به این دلیل بود که کارهای اجرایی آن به سرانجام برسد. سخنان صالحی که با روزنامه آرمان کرده روشن تر از هر موقع دیگر ادعاهای پوچ خامنه ای که شعار مبارزه با استکبار و آمریکا را می داد و هم اکنون هم بعضا همان ادعاها و شعارها را در شکل و قالب های گوناگون تکرار می کند ، اثبات می کند.
روزنامه آرمان، 26 تیر این مصاحبه را که به مناسبت یکمین سال امضای توافق اتمی موسوم به برجام انتشار داده، به نقل از صالحی، می نویسد:” استارت اوليه مذاكره با آمريكا در زمان سكانداري وي در وزارت امور خارجه زده شد؛ مذاكرهاي كه آمريكايي ها اصرار بر محرمانه بودنش داشتند. او امروز ميگويد:« برخي عزيزان فكر ميكردند مسير مذاكره با كشورهاي ۱+۵ كافي بود و ديگر ضرورتي نداشت كه مسير مذاكره با آمريكا داشته باشيم و اين اختلافنظر وجود داشت كه ميتوان گفت طبيعي هم بود.» وي ادامه داد:«اما در خصوص مذاكراتي كه با كشورهاي گروه ۱+۵ انجام داديم متاسفانه اين مذاكرات راه به جايي نبرد لذا بنده آن زمان كه وزارت خارجه بودم فكر كردم بايد راه ديگري را باز كنيم و آن مذاكره با آمريكاست. قبل از آن هم از عمان به ما اعلام شده بود آمريكاييها تمايل به مذاكره مستقيم با ايران درخصوص فعاليتهاي هستهاي دارند، ما ديديم فرصت مناسبي است و خدمت حضرت آقا رفتيم و اين اجازه را گرفتيم و اين مسير باز شد.» صالحی باز در اشاره به موافقت حامنه ای در این ارتباط اشاره می کند و می گوید:”… دوستاني بودند كه نظرشان مخالف باز شدن اين مسير بود البته چون حضرت آقا اجازه فرموده بودند خوشبختانه اين مسير ادامه يافت و به نتيجه هم رسيد. … استراتژي ما همان راهبردي بود كه مقام معظم رهبري تعيين فرموده بودند. طرف مقابل مجبور شد از ديدگاه خود مبني بر توقف كامل غنيسازي در ايران دست بردارد و ما هم يك مقدار انعطاف نشان داديم و مسير براي تفاهم هموار شد.»
سخنان صالحی در آنجا با اهمیت است که اعتراف می کند این مذاکرات بر اساس خواسته مقامات ارشد صورت گرفته که منظور خامنه ای هم می باشد و باید به این نتیجه رسید که تیم مذاکره کننده دستور گیرنده و مجری این برنامه بوده است. وی در این ارتباط افزود:” اين اقدام در چارچوب تصميمات مسئولان ارشد و نهادهاي نظام صورت پذيرفت. از همه مهمتر اينكه مذاكرهكنندگان و شخص آقاي دكتر ظريف بدون اطلاع مذاكره نميكردند، ايشان در يك چارچوب مذاكره ميكرد و ما هم در خدمت ايشان در مسير مشخص شده مذاكره ميكرديم.” صالحی در جایی دیگر اعتراف می کند و اذعان می دارد که این مذاکرات قبل از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری شروع شده بود و بعد از انتخابات علنی شد. صالحی در این ارتباط می گوید:” زماني كه ما مذاكرات را با آمريكاييها به صورت محرمانه با اجازه حضرت آقا شروع كرديم، مذاكره بر اساس خواست آمريكاييها محرمانه بود و ما در شرايطي نبوديم كه بياييم و اعلام كنيم كه چنين مذاكراتي انجام ميشود، لذا آن زمان ما هيچوقت صحبتي از مذاكره با آمريكاييها نداشتيم. فقط بعد از انتخابات و آمدن آقاي دكتر روحاني بود كه آمريكاييها نخستينبار آمدند و اين مساله را در مطبوعات بيان كردند، البته نه به صورت رسمي بلكه گفتند ما با ايران مذاكرات محرمانه داشتهايم. و بعد حضرت آقا در سخنرانيشان در مشهد مقدس براي نخستينبار فرمودند اين مذاكرات در دولت سابق آغاز شده بود.” جالب تر اینکه صالحی در این مصاحبه به نقش جلیلی به عنوان مذاکره کننده ارشد اتمی و مذاکرات موازی و مخفیانه که در این ارتباط در حال انجام بود اشاره دارد و می نویسد:”…ما دو مسير مذاكره داشتيم. يك مسير مذاكرات ۱+۵ بود كه آقاي دكتر جليلي عهدهدار آن بودند و مسئوليت داشتند كه آن مذاكرات در فضاي عمومي و با اطلاع افكار عمومي و رسانهها پيش ببرند. يك مذاكره محرمانه بود و قرار بود كسي متوجه آن نشود.”
اظهارات صالحی به روشنی نشان می دهد که هیاهویی که هم اکنون روحانی به راه انداخته و ادعا می کند که دولت وی مبتکر و آغاز کننده مذاکرات اتمی بوده است با اعترافات یکی از مذاکره کنندگان اصلی عاری از واقعیت است. از طرف دیگر مخالفان برجام در ایران هم هجمه های خود را متوجه روحانی و تیم مذاکره کننده معطوف کرده اند اما خود آنها هم واقف هستند که سرنخ اصلی تمامی این روندها در بیت رهبری می باشد منتها به دلیل اینکه مستقیما قادر به مخالفت با ولی فقیه نیستند، مواضع خود را به طور غیر مستقیم با حمله به روحانی و تیم مذاکره کننده بیان می کنند. علی خامنه ای چندی پیش در اظهاراتی روشن در رابطه با سخنان دونالد ترامپ و دیگر مخالفان برجام گفت اگر آنها توافق برجام را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم. این اظهارات نشان می دهد که نگرانی مقامات حکومتی نه از مخالفان داخلی بلکه متوجه نیروهای قدرت مندی است که در هیئت حاکمه آمریکا دارای نفوذ هستند. یک سال پس از توافق برجام مردم ایران با بیم و هراس روندهای در پیش رو را دنبال خواهند کرد اما نتایج تاکنونی این فرآیند در برگیرنده این واقعیت است که رونمایی از ادعاهای پوچ علی خامنه ای در مقام ولی فقیه رژیم بیش از پیش ماهیت شعارها و ادعاهای وی را نزد افکار عمومی آشکار می سازد.
البته صالحی در این رابطه وارونه سازی زیادی کرده کرده است. این که، “آمریکایی بیشتر بر مذاکرات مخفی اصرار داشتند”، و یا اینکه، “بنده آن زمان كه وزارت خارجه بودم فكر كردم بايد راه ديگري را باز كنيم و آن مذاكره با آمريكاست”، می تواند بر عکس آت بیشتر صحیح باشد. صالحی قبلا هم کمابیش چنین اظهارات مشابهی کرده است و این اظهارات دوباره به روشنی نشان می دهد که عزم مسئولان دولتی و بخصوص رهبری رزیم بر این اساس استوار است که این مذاکرات