علاوه بر طرح شیوعشناسی که تاکنون دو بار در مدارس انجام گرفته و اکنون در مرحله سوم قرار دارد، آمارهای متفاوتی از سوی ستاد مبارزه با موادمخدر یا ارگانهای دیگر ارایه میشود که معمولاً نیز این آمارها مورد انکار وزارت آموزشوپرورش قرار ميگيرد.
شهروند: ديدن دانشآموزان معتاد يا حرفزدن در مورد اين پديده از اين حيث كه همين بچهها قرار است فرداي اين جامعه را بسازند؛ متاثركننده است. اینکه اکنون در ارتباط با اين موضوع در کدام نقطه ایستادهایم و آموزشوپرورش و خانوادهها در مقابل این موج اعتیاد (هرچند که کمارتفاع باشد) چه باید بکنند، موضوعی است که با آمار و ارقام و تقسیمبندی و کشف موضوعات مختلف علل وابستگی به موادمخدر قابل بررسی و انجام است اما آیا آمار و ارقام و تحقیق و پژوهشی وجود دارد؟
بهجز طرح شیوعشناسی مواد مخدر که تاکنون دو بار در مدارس انجام گرفته و اکنون در مرحله سوم قرار دارد، آمارهای متفاوتی از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر یا ارگانهای دیگر ارایه میشود که معمولاً این آمارها نيز مورد انکار وزارت آموزشوپرورش قرار میگیرد و این مسأله نشان میدهد رویکرد واحدی در این زمینه وجود ندارد.
از سويي ديگر آماري درخصوص دانشآموزان معتاد وجود دارد كه به گفته طاها طاهری قائم مقام سابق ستاد مبارزه با موادمخدر مربوط میشود. وي در سال ٩٢ اعلام کرد کمتر از نیمدهمدرصد دانشآموزان کشور معتاد هستند، همچنين در آخرین اظهارنظرها اواخر فروردینماه سال جاری، جزینی؛ قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر فعلی اعلام کرد یکدرصد دانشآموزان کشور موادمخدر مصرف میکنند و در حوزه پیشگیری موفقیت خوبی در آموزشوپرورش مشاهده نمیشود.
مصرف موادمخدر در جامعه ما یکی از معضلات اجتماعی است که همواره محل نگرانی مردم و مسئولان بوده و برای حل آن بحثهای مختلفی صورت گرفته و راهکارهای متفاوتی اندیشیده شده است اما یکی از مسائل پیرامون موادمخدر که چندین سال است حاشیهساز شده و حرف و حدیثهای زیادی پیرامون آن زده میشود و نگرانیهای زیادی را موجب شده، بالارفتن آمار اعتیاد در میان دانشآموزان است.
شروع مصرف ٦٠درصد معتادان در دوره دانشآموزی
از آنجاکه بیش از ٧٠درصد از نوجوانان ١٠ تا ١٩ ساله کشور در حال تحصیل هستند و مدرسه محیطی است که آنها پس از محیط خانواده بیشترین وقت خود را در آنجا سپری میکنند و تأثیر زیادی از آن محیط میپذیرند، بررسی میزان مصرف دخانیات بهطورکلی و اعتیاد بهطور خاص در میان دانشآموزان اهمیت زیادی دارد.
همچنین، برخی از گزارشها حاکی است که سن اعتیاد به ١٣سال کاهش یافته و این به معنای بازشدن پای اعتیاد به مدارس است و از آنجاییکه دانشآموزان در سنی هستند که بیشترین تأثیر را از گروه همسالان خود میپذیرند، قرار گرفتن آنها در معرض خطر اعتیاد، اهمیت بیشتری پیدا میکند. از سوی دیگر، طبق آمارهایی که ارایه شده است، شروع مصرف بیش از ٦٠درصد افرادی که موادمخدر مصرف میکنند از دوره دانشآموزی بوده است که این مسأله نیز ضرورت توجه هر چه بیشتر به این حوزه را نمایان میسازد.
اجراي طرح شیوعشناسی
اعتیاد در میان دانشآموزان
بههمین منظور ستاد مبارزه با موادمخدر با همکاری وزارت آموزش و پرورش طرح شیوعشناسی مصرف مواد مخدر در جمعیت دانشآموزی را در دستور کار قرار دارد تا آخرین تغییرات در زمینه گرایش به مصرف موادمخدر را در میان دانشآموزان رصد کند.
مرحله اول این طرح در سال ٨١ انجام شد. در آن مقطع سوءمصرف مواد مخدر در دانشآموزان سوم راهنمایی تا چهارم دبیرستان رصد و مشخص شد که شیوع مصرف در میان این دانشآموزان نیمدرصد است.
تحقیقات شیوعشناسی دوم در سال ٩٠ و در میان دانشآموزان سوم راهنمایی و چهارم دبیرستان انجام گرفت و براساس آن مشخص شد سوءمصرف مواد در دانشآموزان از نیمدرصد به یکدرصد رسیده است. این تحقیق همچنین نشان داد میزان مصرف مواد در گروه سنی ١٥ تا ١٩ سال؛ ١٣,٥٦ درصد، ٢٠ تا ٢٤ سال؛ ١٦.٨٣درصد و ٢٥ تا ٢٩ سال؛ ١٤.٣٢درصد است و باقیمانده این رقم به گروههای سنی ٣٠ تا ٦٤سال اختصاص دارد. صرامی؛ مدیرکل تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر سال گذشته درخصوص شیوعشناسی سال ٨١ و ٩٠ اعلام کرد طبق نتایج به دست آمده، رشد ١٠٠درصدی شیوع اعتیاد بین کودکان زیر ١٨سال را داشتیم. در جمعیت عمومی ما نیز ٣درصد از معتادان بین ١٥ تا ١٩سال هستند.
طبق گفته صرامی، سومین مرحله شیوعشناسی در جمعیت دانشآموزی از اوایل آذرماه سال ٩٣ در ٣١ استان کشور آغاز شده و پیشبینی میشود تا اوایل خردادماه سال ٩٤ این دادهها از سراسر کشور جمعآوری و نتایج به دستآمده بهطور رسمی اعلام شود.
تكذيب آمارها توسط وزرای آموزشوپرورش
علاوه بر طرح شیوعشناسی که تاکنون دو بار در مدارس انجام گرفته و اکنون در مرحله سوم قرار دارد، آمارهای متفاوتی از سوی ستاد مبارزه با موادمخدر یا ارگانهای دیگر ارایه میشود که معمولاً نیز این آمارها مورد انکار وزارت آموزشوپرورش قرار ميگيرد. بهعنوان مثال در زمان تصدی محمود فرشیدی بر سمت وزارت آموزشوپرورش، ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرد که ٣٠هزار دانشآموز معتاد در کشور وجود دارد و تازه این آمار فقط مربوط به گروهی از دانشآموزان است که به صورت خودمعرف به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کردهاند اما بسیاری از دانشآموزان نیز بهصورت تفننی موادمخدر استعمال میکنند. این در حالی بود که مدیران دولتی با این آمار مخالف بودند و اعلام میکردند تنها بین ٢ تا ٣هزار محصل درگیر اعتیاد هستند.
این رویکرد انکار آمار رسمی در میان مدیران وجود داشته و بهجای اتخاذ تدبیری برای حل مسأله، پاککردن صورتمسأله را در دستور کار خود قرار دادهاند. استدلال حمیدرضا حاجیبابایی؛ وزیر سابق آموزشوپرورش این امر را به خوبی نشان میدهد؛ جایی که وی در پاسخ خبرنگاران در رابطه با آمار دانشآموزان معتاد گفته بود: «من اگر آمار دانشآموزان معتاد را هم داشته باشم، ارایه نمیکنم. اگر از رئیس یک مجموعه بپرسند بین شما چند معتاد وجود دارد، آیا رئیس اعلام خواهد کرد که چند نفر معتاد دارد»؟!
وجود ٤٥هزار دانشآموز معتاد در کشور
بهمنماه سال ٩٣ نیز سردار بیگدلی؛ معاون سپاه محمد رسولالله از آمار ٤٥هزار نفری دانشآموزان معتاد ١٥ تا ١٩ ساله خبر داد و گفت: «٥٢هزار نفر از دانشآموزان نیز سال گذشته برای نخستین بار موادمخدر را امتحان کردهاند.»
اما با توجه به این آمارهای متفاوت و احیانا متضادی که از سوی ارگانهای مختلف ارایه میشود، به نظر میرسد رویکرد درستی در این زمینه وجود ندارد. برخی از این مسأله به خلأ آمارهای دقیق در کشور برمیگردد که البته این خلأ آماری به معنای عدمتوجه به این امر و نبود برنامهریزی در این حوزه نیست. بلكه نشاندهنده از همگسيختگي نهادهايي است كه در اين رابطه فعاليت ميكنند و هر كدام برنامهاي را به صورت جداگانه اعمال ميكنند كه اين امر ميتواند باعث به نتيجه نرسيدن در رابطه با پيشگيري از اعتياد و حتي درمان آن شود.
یکی از مسائل پیرامون موادمخدر که چندین سال است حاشیهساز شده و حرف و حدیثهای زیادی پیرامون آن زده میشود و نگرانیهای زیادی را موجب شده، بالارفتن آمار اعتیاد در میان دانشآموزان است.
برخی از گزارشها حاکی است که سن اعتیاد به ١٣سال کاهش یافته و این به معنای بازشدن پای اعتیاد به مدارس است و از آنجاییکه دانشآموزان در سنی هستند که بیشترین تأثیر را از گروه همسالان خود میپذیرند، قرار گرفتن آنها در معرض خطر اعتیاد، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
این رویکرد انکار آمار رسمی همواره در میان مدیران وجود داشته و همواره بهجای اتخاذ تدبیری برای حل مسأله، پاککردن صورتمسأله را در دستور کار خود قرار دادهاند.