این نوع “ثروت آفرینی” انگلی، یعنی عملا دزدی از جیب مردمی که برای کسب مزد و حقوق کار می کنند ، به یک روند مسلط و “جهانی شده” مبدل گشته است. در ایران هم نمونه این روند “ثروت آفرینی” بدون نظارت، به همراه سیاستگذاران و اقتصاددانان و تحلیل گران حامی آنها بسیار فراوان دیده می شوند.
امروز 16 فروردین یکباره توجه رسانه های جهانی متوجه یک روزنامه آلمانی بنام “سود دویچه سایتونگ” شده است که مدعی است با بررسی بیش از 11 میلیون سند و صد ها شرکت کاذب ثبت شده در “بهشت های مالیاتی”، یک لیست طولانی از فعالیت های پولشویی و فرار مالیاتی را افشا کرده است.
“بهشت های مالیاتی” مناطق “آزادی” اند که عملا هیچگونه قوانین نظارت کننده و منجمله پرداخت مالیات در آنها وجود ندارند. ثروتمندان و شرکت های تجاری می توانند در “بهشت مالیاتی” بصورت “آزادانه” ثروت های خصوصی و سرمایه های خود را پنهان نمایند.
با افشا شدن اسناد محرمانه شرکت خدمات حقوق مالی “موساک فونسکا” مستقر در پاناما و برملا شدن جزئیات شرکت های کاذب در “بهشت های مالیاتی” به مانند “بریتیش ورجین آیلند” که یک جزیره تحت قیمومیت بریتانیا است، فهرستی از مشتریان شرکت “موساک فونسکا” انتشار یافته است. این فهرست شامل طیف وسیعی از چهره های سرشناس ورزشی، سیاسی و سرمایه داران است و از امروز صبح دائما به این فهرست طولانی افزوده می شود. شرکت “موساک فونسکا” تمام اتهامات را رد کرده است و هنوز هیچکدام از مشتریانش واکنشی نشان نداده اند. باید دید که ادعای روزنامه آلمانی تا چه حد صحت دارد چون چهره های بسیار مهم سیاسی حساسی را مورد هدف قرار داده است.
به هر حال، در 30 سال گذشته، فرار مالیاتی بوسیله ثروتمندان و سرمایه گذاران کلان به یک عرف مرسوم “ثروت آفرینی” تبدیل گشته است و بعنوان یک رفتار قابل قبول در سیستم اقتصادی جهان رایج و تشویق میشود. ریشه این نوع ثروت آفرینی های نجومی و سریع، عموما به فعالیت های اقتصادی مالی-تجاری و املاک مربوط می شود که از طریق رانت و داشتن روابط در سطوح حکومتی با همکاری بورکرات های دولتی هایی فراهم می شود. این بوراکرات ها در مقام سیاستگذاران بنوبه سریعا به سرمایه داران و میلیونر ها نوپایی تبدیل می شوند و سیاست های اقتصادی کشورشان را بر محور آزادی و امنیت سرمایه، خصوصی سازی سرمایه های اجتماعی و کاهش مالیات شرکت ها جلو می برند.
توجیه کنندگان این نوع “ثروت آفرینی” که ثروت آفرینان را تا حد قهرمانان سرمایه داری معرفی می کنند، مدعی اند که باید دست و بال سرمایه داران و ثروتمندان را باز گذاشت که آنها “نوآوری” کنند و سرمایه های خود را بکار اندازند و “کارآفرینی” کنند. اما تجربه نشان داده است که عملا عکس این روند انجام می شود و آنها ثروت جامعه را می مکند و به مانند دزدان دریایی در این جزیره های “بهشت مالیاتی” پنهان می نمایند و جامعه خود را بسوی فقر و ورشکستگی سوق می دهند. این نوع “ثروت آفرینی” و انباشت سرمایه، تنها ویژه کشور های عقب مانده نیست و در کشور های پیشرفته نیز بسیار رایج است. اتفاقا با استفاده از مدرن ترین ابزار مالی “ثروت آفرینی” می کنند و سود و سرمایه هایشان را پنهان می کنند.
قابل توجه است که حتی شرکت هایی به مانند گوگل و اپل و برندهای بسیار مشهور بصورت علنی سودهای صد ها میلیارد دلاری را با پرداخت مالیات ناچیز در “بهشت های مالیاتی” ذخیره می کنند و سیاستگذاران نه تنها از حقوق مردم در برابر این شرکت ها دفاع نمی کنند در بسیاری موارد با آنها همکاری می کنند.
در قرن 21، این نوع “ثروت آفرینی” انگلی، یعنی عملا دزدی از جیب مردمی که برای کسب مزد و حقوق کار می کنند، به یک روند مسلط و “جهانی شده” مبدل گشته است. در ایران هم نمونه این روند “ثروت آفرینی” بدون نظارت، به همراه سیاستگذاران و اقتصاددانان و تحلیل گران حامی آنها بسیار فراوان دیده می شوند.
نیما پاکزاد
اندیشه نو