جامعه ایرانی امروز از توهم انتخابات فرمایشی گذر کرده است و به جد می خواهد با عدم مشارکت و تحریم این مهندسی ها یک «نه» بزرگ بگوید که بزرگترین اهرم فشار بر سیستم استبدادی و فساد نهادینه شده حاکم خواهد بود و وظیفه همه فعالین سیاسی، کارگری اجتماعی و مدنی کشور حمایت قاطع از این اراده نجیبانه و آگاهانه مردم می باشد.
انتخابات در نظام اسلامی که رهبران آن همیشه خود به صراحت اعلان کرده اند حکومت اسلامی با دمکراسی هیچ سنخیتی ندارد، هرگز مشروعیتی در حوزه روندهای دمکراتیک نداشته و لاجرم حضور و مشارکت در آن توجیه عقلانی، اخلاقی و سیاسی نخواهد داشت. انتخابات «ریاست جمهوری ۱۴۰۰» با توجه به تجارب تاریخ چهار دهه گذشته و آنچه امروز در جامعه ایران می گذرد با توجه به اراده قدرت پنهان و نهادهای حاکمیتی که حتی دیگر بسیاری از محارم نظام را هم به بازی نمی گیرند یک نقطه عطف تاریخی در وضعیت موجود است. این به اصطلاح انتخابات نه به دلیل گزینش هفت کاندیدای بی اعتبار و شارلاتان از سوی شورای نگهبان که اصولا بخاطر ماهیت و ذات غیردمکراتیک و مهندسی کردن آن در خدمت تداوم وضع موجود و ادامه سیاست های ضدمردمی همان ساختار حاکم فاقد مشروعیت ذاتی است.
چه با این هفت نفر و چه با یک فوج افراد وابسته به نظام حاکم که این دوره رد صلاحیت شده اند قرار نبود و نیست، هیچ تغییری در تداوم وضع موجود و روند استبدادی ساختار حاکم ایجاد کند. بعد از چهار دهه تجربه سیاسی ـ اجتماعی و بخصوص پس از اعتراضات دی ماه نودو شش و جنبش آبان ماه نود و هشت دیگر بهانه انتخاب بین «بد» و «بدتر» که ماحصل سیستم دیکتاتوری، فساد سیستماتیک، برنامه های رانتی ـ نئولیبرالی حاکم بوده است و امروز هم که بهانه دفاع از «جمهوریت» به آن اضافه شده که اصولا از همان اوایل دهه شصت پنبه جمهوریت نظام به دلیل تثبیت حکومت اسلامی زده شد، فاقد هرگونه توجیه سیاسی و حقوقی خواهد بود.
این نمایش مضحک انتخاباتی یک سناریوی برنامه ریزی شده در راستای تداوم و تثبیت همین روند معمول حکومت اسلامی است که هر چند به زعم سناریوسازان برای یکدستی بیشتر ساختار قدرت دنبال می شود، اما این نمایشات در اصل معادلات هیچ تغییری ایجاد نکرده و شکاف های درون ساختار با مقاومت مردم هم چنان به بقای خود ادامه خواهد داد. کسانی چون امثال «فرخ نگهدار» متاسفانه در این مقطع تاریخی هم چنان به توهم اصلاح ساختار حاکم ادامه داده و با استفاده ابزاری از نام فدایی خلق به اعتبار این جنبش به شدت آسیب می زنند. کسانی که هنوز در چارچوب دوقطبی سازی های کاذب در رقابت بین باندهای مافیایی درون ساختار، مردم را با نفی مبارزه طبقاتی و مبارزات دمکراتیک دعوت به رای «سلبی» می کنند در خوشبینانه ترین حالت متوهم و اگر بدبینانه بخواهیم قضاوت کنیم دروغگو و به دنبال منافع خویش می باشند. طبق اولین اصل همان دمکراسی بورژوایی و صندوق رای، مردم حق تحریم انتخابات را دارند.
در شرایط کنونی که همه راه های اصلاح درون ساختاری بسته شده است و حتی افرادی چون «میرحسین موسوی» نیز به صراحت می گویند به جای حمایت از این نمایشات مسخره در کنار مردم ناراضی قرار دارد، هرگونه دعوت به مشارکت در انتخابات فرمایشی توهین به شعور مردم و مخالفت با خواست مشروع اکثریت مردم کشور خواهد بود. اینکه امروز اکثریت مردم کشور مرعوب این نمایشات و سناریوهای تحقیر ملی نمی شوند را باید ارج گذاشت. جامعه ایرانی امروز از توهم انتخابات فرمایشی گذر کرده است و به جد می خواهد با عدم مشارکت و تحریم این مهندسی ها یک «نه» بزرگ بگوید که بزرگترین اهرم فشار بر سیستم استبدادی و فساد نهادینه شده حاکم خواهد بود و وظیفه همه فعالین سیاسی، کارگری اجتماعی و مدنی کشور حمایت قاطع از این اراده نجیبانه و آگاهانه مردم می باشد.
اردشیر زارعی قنواتی
۱۴۰۰/۳/۲۳