صحبتهای روحانی در این باره، میتواند پیامی جدی برای دولتهای خلیج فارس باشد، مبنی بر اینکه باید متوجه عواقب خطرناک حمایت خود از تصمیم آمریکا علیه ایران باشند و بدانند که این جنون آمریکا میتواند منطقه را به جنگی با نتایج نامعلوم وارد کند.
محمد مصطفى العمرانی در رای الیوم نوشت: تهدیدات ایران در مورد بستن تنگه هرمز، که به تازگی افزایش یافته، واکنش طبیعی به تنش زایی آمریکاست، که هدف آن، به قحطی کشاندن ملت ایران و صفر کردن صادرات نفت این کشور است. از این رو، ایران حق دارد تمام برگهها و گزینههای خود را به کار گیرد. در واقع، هدف ایران از این تهدید، قدرت نمایی و نشان دادن این مساله است که ایران زمام امور را در دست داشته و آمادگی نظامی لازم برای بستن تنگه هرمز را نیز داراست. علاوه بر اینکه صحبتهای روحانی در این باره، میتواند پیامی جدی برای دولتهای خلیج فارس باشد، مبنی بر اینکه باید متوجه عواقب خطرناک حمایت خود از تصمیم آمریکا علیه ایران باشند و بدانند که این جنون آمریکا میتواند منطقه را به جنگی با نتایج نامعلوم وارد کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: اما سوال مهم آن است که آیا ایران نسبت به بستن تنگه هرمز اقدام میکند؟ در این صورت، واکنش آمریکا و دولتهای خلیج فارس چه خواهد بود؟
قطعا توقف صادرات ۱۷ میلیون بشکه نفت در روز، یعنی بیش از یک سوم تولید جهانی نفت، منجر به بروز بحران بزرگی در بازارهای جهانی میشود و واشنگتن و دولتهای خلیج فارس در برابر بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران، بیکار نمینشینند؛ چرا که توقف صادرات نفت خلیج فارس یعنی افزایش وحشتناک قیمتهای نفت، که ایالات متحده بیشترین ضرر را از این مساله میبیند. علاوه بر اینکه دولتهای عربی خلیج فارس نسبت به فلج شدن اقتصاد خود و اثار منفی فراوان بسته شدن تنگه هرمز، بی تفاوت نمیمانند.
سناریوی ایرانی برای پیامدهای بسته شدن تنگه هرمز
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که صادرات نفت ایران هرگز به صفر نمیرسد، اما میتواند به نصف، یعنی حدود ۷۰۰ بشکه در روز برسد. به این دلیل که تمام دولتها از تحریمهای آمریکا تبعیت نمیکنند، همانطور که موضع گیری ترکیه، عراق و چین در این باره، مخالف با تصمیم آمریکا بوده است.
همچنانکه سناریوی مورد انتظار اغلب کارشناسان، در صورت بسته شدن تنگه هرمز آن است که این مساله باعث افزایش شدید قیمت انرژی در بازارهای جهانی، بویژه در آمریکا و اروپا میشود؛ آنچه که واشنگتن و دولتهای اروپایی را به سمت مذاکره با تهران سوق میدهد و این مذاکره میتواند به واسطه عمان یا عراق انجام شود. پیش بینی میشود این مذاکرات منجر به امضای توافقی شود که طی آن، تمام طرفها مجبور به اعطای امتیازهای بزرگی در راستای اجابت خواستههای ایران، مبنی بر رفع یا تخفیف تحریمها شوند. این در حالی است که درگیریهای نظامی بین نیروهای نظامی آمریکا و ایران در مورد تنگه هرمز-در صورت وقوع-هرگز به طول نخواهد انجامید؛ چرا که دولتهای متعددی برای توقف این جنگ دخالت میکنند، تا نتایج فاجعه بار جنگ دامن گیر دولتهای منطقه، که در اولویت انها عربستان و امارات قرار دارند، نشود.
قطعا هر توافقی، حق صادرات نفت ایران را به آن باز میگرداند و در نتیجه، تنگه هرمز هم برای همه قابل استفاده خواهد بود.
آیا اهداف آمریکا از تحریم ایران محقق میشود؟
هدف اصلی تحریمهای آمریکا، معامله آمریکایی جدیدی با ایران است، که موجب امضای توافق هستهای تازهای شود، به نحوی که در بردارنده تفاهمهای آمریکایی ایرانی در مورد مسائل منطقه و حتی شامل شروطی باشد که وزیر خارجه آمریکا برای امضای یک توافق هستهای جدید تعیین نمود. اما ایران اجرایی شدن شروط پومپئو را محال میداند؛ از این رو با انجام دیدارهایی با چین، اروپا، روسیه و هند، به دنبال ایجاد یک جبهه بین المللی مخالف تحریمهای آمریکا علیه ایران است. تلاشهای این کشور تا چه اندازه موفق میشود؟ تلاشهای واشنگتن چطور؟
در روزهای آینده پاسخ این سوالات مشخص میشود، اما ایران هرگز از نفوذ و منافع خود در منطقه چشم پوشی نکرده و محور مقاومت را رها نمیکند. پیش بینی میکنیم که در نهایت، تلاشهای ایران برای ایجاد یک جبهه جهانی مخالف تحریمهای آمریکا علیه تهران موفق شده و بتواند آغازی باشد برای شکسته شدن هیمنه ایالات متحده بر دولتهای جهان.
مترجم: مریم نصرالهی