زمستان سال ۷۸ دادگاه رسیدگی به حوادث کوی دنشگاه تهران برای خاطیان انتظامی تشکیل شد و در کمال تعجب و بهت افکار عمومی سردار نظری جانشین فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ که در گزارش شورای امنیت ملی، عدم تدبیر و قصور او بارها مورد تاکید قرار گرفته بود از اتهامات وارده تبرئه شد.
قانون-18 تیر و حمله به کوی دانشگاه؛ حادثهای که 19سال قبل در فضای سیاسی ایران تبدیل به یکی از مهمترین وقایع عصر اصلاحات شد. تا سالها پس از این حادثه، همچنان این روز و حواشی آن یکی از مجادلهبرانگیزترين مسائل میان جناحهای سیاسی در ایران بوده است. بازیگران و موثرین در این واقعه از دانشجو گرفته تا مهاجمان لباسشخصی، از مدیران وزارت کشور و وزارت علوم دولت اصلاحات گرفته تا فرماندهان وقت نیروی انتظامی، اکنون بیست سال پیرتر شدهاند. دانشجویان فعال در قضیه کوی دانشگاه امروز مرز چهلسالگی را گذرانده و فعالان سیاسی موثر در این واقعه شصتساله شدهاند.
اما بهرغم گذشت این زمان طولانی هنوز چند و چون واقعه کوی دانشگاه تهران در شب ۱۸تیر ۱۳۷۸به درستی روشن نشده است. شاید یکی از مهمترین منابع در شناخت دقیق واقعه کوی دانشگاه تهران، گزارش کمیته منتخب شورای عالی امنیت ملی درباره این حادثه است. این کمیته با حضور اعضای متنوعی از جناحهای سیاسی به بررسی وقایع شب ۱۸تیر در کوی دانشگاه و نه وقایع روزهای بعد پرداخته است.
این کمیته که به سرپرستی علی ربیعی در دبیرخانه شورای امنیت ملی تشکیل شد، شامل افراد ذیل بودهاست: آقايان ابراهيم رييسي، رييس سازمان بازرسي كل كشور 2ـ مرتضي رضايي، رييس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 3ـ عباسعلي فراتي، دادستان دادسراي نظامي استان تهران 4ـ احمد وحيدي، رييس اداره اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 5ـ غلامرضا ظريفيان، نماينده وزير فرهنگ و آموزش عالي 6ـ مصطفي تاجزاده و غلامحسين بلنديان (به تناسب موضوع) از وزارت كشور 7ـ جمال شفيعي، نماينده وزارت اطلاعات». در گزارش پیشرو میکوشیم با بازخوانی گزارش این کمیته، وقایعی درباره حادثه ۱۸تیر۷۸ را مرور کنیم.
ماجرا از کجا شروع شد؟
چند روز قبل از ۱۸تیردر روز ۱۵تیر ۱۳۷۸، روزنامه سلام قدیمیترین ارگان مطبوعاتی نیروهای اصلاحطلب که تریبون مجمع روحانیون مبارز محسوب میشد و مدیرمسئولش، موسویخوئینیها، یکی از نزدیکترین افراد به رییسجمهور دوره اصلاحات بود، تیتر یک خود را به جملهای جنجالی اختصاص داد: «سعید اسلامی پیشنهاد تغییر قانون مطبوعات را داده است».ماجرا از این قرار بود که در آن روزها که مجلس پنجم آخرین سال خود را میگذراند، اصولگرایان اکثریت این مجلس قصد داشتند با اصلاح قانون مطبوعات زمینه را برای سختگیری به مطبوعات فراهم آورند. در آن روزها، روزنامههای مختلفی ذیل نام روزنامههای دوم خردادی منتشر میشدند و اقبال به مطبوعات در بین مردم بالا رفته بود. درست در روزی که کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس در دست بررسي بود، روزنامه سلام نامهای به ظاهر محرمانه را منتشر کرد که نشان میداد سعید اسلامی(امامی) پیشنهاداتی برای تغییر در قانون مطبوعات داده بوده است. نام سعید امامی آن روزها برای افکار عمومی تداعیگر واقعه قتلهای زنجیرهای و دخالت معدودی عناصر«خودسر و کجاندیش» نهادهای امنیتی در قتل نویسندگان و فعالان سیاسی بود. انتشار این نامه، افکار عمومی را نسبت به اصلاح قانون مطبوعات بیش از پیش حساس کرد اما روزنامه سلام که از ابتدای دهه هفتاد منتشر میشد، توقیف شد.
هیجدهم تیرماه سال ۱۳۷۸، در روزهایی که بسیاری از دانشجویان در کوی دانشگاه تهران واقع در خیابان کارگرشمالی(امیرآباد) مشغول آماده شدن برای امتحانات پایان ترم بودند، اطلاعیههایی در تابلوهای اعلانات نصب شد که از دانشجویان میخواست برای اعتراض به توقیف روزنامه سلام در محوطه کوی دانشگاه دست به تجمع بزنند. تجمع در داخل کوی دانشگاه در ساعات شب بیسابقه نبود. موارد مختلفی در آن سالها تجمع صنفی یا سیاسی گزارش شده بود که دانشجویان در محوطه خوابگاههای خود دست به تجمع میزدند و بعد از تجمع در برابر در اصلی کوی دانشگاه در خیابان امیرآباد، به داخل بازمیگشتند.
دانشجویان ساعت ۹ شب تجمع خودشان را آغاز کردند. در گزارش رسمی شورای امنیتملی در خصوص چگونگی آغاز این تجمع آمده است: «در پي تصويب لايحه اصلاح قانون مطبوعات در مجلس، همزمان با آن، توقيف روزنامه سلام با حكم دادسراي ويژه روحانيت، در حوالي ساعت 30/21 پنجشنبه مورخ 17/4/78 اطلاعيهاي مبني بر حضور دانشجويان در تابلوي اعلانات نصب ميگردد.(فردي كه اقدام به نوشتن اطلاعيه دستنويس و نصب آن نموده بود از دانشجويان براي تجمع دعوت مينمايد) نويسنده اطلاعيه به اتاقهاي دانشجويان مراجعه و درخواست حضور در تجمع و راهپيمايي را مينمايد، از ساعت 22 هسته اول شامل حدوداً 15 نفر از دانشجويان همراه با نامبرده ساير دانشجويان را ترغيب و تشويق به راهپيمايي نمودهاند، اين حركت با توجه به ويژگي ساختمان شماره 22 كوي دانشگاه (استقرار بيش از 600 نفر دانشجو و دارا بودن بيشترين تمركز دانشجويي) از اين ساختمان آغاز و با شعارهايي از ساكنان ساختمان مذكور ميخواهند به جمع آنها ملحق شوند. در واكنش به اين درخواست بعضي از ساكنان امتناع نموده و تعدادي به اين افراد ميپيوندند و به همين ترتيب دانشجويان مذكور از مقابل ساختمانهاي (18-19-21) حركت كرده و ساكنان آنها را جهت پيوستن به خود ترغيب مينمايند. به اين شكل در ساعت 30/22 با نزديك شدن به درب اصلي كوي، با شعار نگهبان در را باز كن، جمعيتي درحدود 150نفر از در كوي خارج شده و مرحله اول ماجراي كوي دانشگاه را شكل دادند».
تجمع خیابانی و آغاز درگیری
ساعت دهوسی دقیقه شب نزدیک به دویست دانشجو در برابر در اصلی کوی دانشگاه جمع شده بودند. دانشجویان از کوی دانشگاه به داخل خیابان امیرآباد آمدند. این اتفاق عجیب نبود. معمول بود که دانشجویان از کوی بیرون بیایند و بعد نیروهای انتظامی آنها را به داخل هدایت کنند. آن شب نیز دانشجویان از کوی بیرون آمدند و مطابق با گزارشی که بعدها کمیته منتخب شورای عالی امنیت ملی منتشر نمود، دست به تجمع در بیرون کوی زده و تا برابر دانشكده فنی در تقاطع اتوبان جلال آل احمد پایین آمدند. شرکت در چنین تجمعی برای برخی دانشجویان آنقدری طبیعی بوده که برخی از ایشان با دمپایی و لباس راحت در تجمع حاضر بودهاند. بعد از بازگشت جمعیت به داخل کوی، هنوز برخی دانشجویان در برابر کوی ایستاده و از رفتن به داخل امتناع میکردهاند.
در اینجا، حضور جانشین فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ سردار نظری در محل حادثه، و اضافه شدن نیروهای گارد ضدشورش به نیروهای کلانتری حاضر در محل، اوضاع را تغییر میدهد. در گزارش شورای امنیت ملی در این باره که در تابستان همن سال از صداوسیما نیز قرائت شد، چنین آمده است:« جانشين منطقه مركزي ناحيه تهران بزرگ كه از طريق يگان مربوط در جريان موضوع قرار داده شده بود، حدود ساعت 45 دقيقه بامداد با لباس شخصي به محل ميرسد. وي قبل از رسيدن به محل و بررسي منطقه درخواست نيروي كمكي از كلانتريهاي مختلف مينمايد. به محض ورود ايشان با لباس شخصي، يگانهايي از نيروي انتظامي نيز به محل ميرسند. وي بعد از ورود با دانشجويان محاوره نموده و اين گفتوگو نتيجهاي در بر ندارد. در همين حين مدير كل خوابگاه كوي دانشگاه كه توسط حراست مطلع شده بود، در كوي حاضر ميگردد و در محل با فرمانده مذكور به مذاكره ميپردازد. وي درخواست پنج دقيقه مهلت به منظور آرام نمودن دانشجويان را از فرمانده ياد شده مينمايد و از نيروهاي جديد انتظامي كه وارد منطقه شدهاند، تقاضاي ترك منطقه را مينمايد، نهايتاً اين مذاكره بيحاصل مانده و به مشاجره لفظي فرمانده مذكور با مديركل خوابگاه منجرميشود. طبق بررسيهاي حاصله بين دانشجويان و نيروي انتظامي درگيري ايجاد ميشود كه دانشجويان نيز با پرتاب اشيا دم دست با آنها به مقابله ميپردازند. يكي از سربازان در اين نزاع پايش با جدول خيابان برخورد كرده به زمين برخورد ميكند و توسط دانشجويان دستگير و مورد هجوم برخي دانشجويان قرار ميگيرد. پس از انتقال نامبرده به كيوسك دراصلي دانشگاه دقايقي بعد آزاد ميشود.از اين مرحله درگيريها وضعيت جديدي پيدا ميكند و مواضع و شعارهاي دانشجويان به تندي ميگرايد.د رگيريها كماكان ادامه مييابد و بار ديگر نيروي انتظامي به دانشجويان حمله برده و آنان را به عقب ميراند.
در اين شرايط اجتماع دانشجويان به 500 الي 600 نفر افزايش مييابد و نيروي انتظامي نيز به توان و استعداد خود ميافزايد.فضاي داخل كوي در اين مرحله كاملاً احساسي ميشود. سنگپراني از سوي دانشجويان و در طرف مقابل از سوي لباس شخصيهاي همراه نيروي انتظامي آغاز ميگردد.بر اثر سنگپراني دانشجويان ساعت جلو در دانشگاه و شيشههاي مهدكودك روبهروي خوابگاه شكسته ميشود. دو تن از دانشجويان در اين مرحله توسط نيروي انتظامي دستگير ميشوند». گزارش شورای امنیت ملی در خصوص علت حوادث در این مرحله، به نقش منفی نیروهای حاضر در محل پرداخته است: « بعد از حضور جانشين منطقه مركزي ناحيه تهران بزرگ و رفتارهاي غيرمدبرانه ايشان، درگيريها، به طور پلكاني رو به اوج نهاده است. در اين ميان به نظر ميرسد تعدادي از افراد كه مايل به خاتمه اين وضعيت نبودهاند از اين فضا استفاده نموده و بر شدت آن افزودهاند….برخوردهاي نامناسب نيروهاي انتظامي از يكسو، عصبانيت دانشجويان و اقدام به فحاشي نسبت به پرسنل ناجا و پاسخ متقابل از سوي نيروهاي شخصي و بازداشت موقت يكي از سربازان توسط دانشجويان از سوي ديگر، بر التهاب و عصبانيت طرفين بهخصوص ناجا افزوده و زمينه را براي تصميمات غيرمدبرانه فراهم ميسازد…. نتايج تحقيقات نشان ميدهد كه جانشين منطقه مركزي ناحيه تهران بزرگ با توجه به وجود آثار عصبانيت در رفتار ايشان، فاقد تدابير لازم در حل ماجرا بوده و بيتدبيريهاي نامبرده موجب انعقاد نطفه ناآرامي گرديده است.
همچنين به نظر ميرسد عدم رعايت دستورالعملهاي موجود در اينگونه موارد و رفتار متناسب با سلايق ازجمله علل به وجودآورنده حادثه كوي بوده است… حضور برخي از افراد شخصي به عنوان گروه فشار از قبيل (…) در اين مقطع محرز بوده و حضور اين افراد در تشديد درگيريها مؤثر بوده است».
حمله به داخل کوی دانشگاه
به این ترتیب تجمع دانشجویان در نیمههای شب تبدیل به جنگ وگریز با نیروی انتظامی شد اما این همه ماجرا نبود. در ادامه درگیری با حضور نیروهای لباس شخصی در برابر کوی دانشگاه و ادامه سنگپراکنی میان دانشجویان و پلیس و لباس شخصیها، سرانجام به حمله نیروهای انتظامی به همراه لباسشخصیها به داخل کوی دانشگاه تهران و سرکوب دانشجویان میانجامد. در گزارش شورای امنیت ملی در این باره چنین آمده است: « از ساعت 3:25 دقيقه به تدريج جمعيت دانشجويان به طور چشمگيري افزايش مييابد و پرتاب سنگ از سوي دانشجويان ادامه دارد.
در همين اثنا يك شيء مشتعل (كوكتلمولوتف نبوده است) به سقف ايستگاه اتوبوس داخل خيابان كارگر پرتاب ميشود. عوامل نيروهاي انتظامي به نزديك در خوابگاه حمله برده و مجدداً عقبنشيني ميكنند. الفاظ ركيك عمدتاً از سوي دانشجويان گزارش ميگردد و متعاقباً نيروهاي شخصي و برخي سربازان پاسخ ميدادهاند. از نظر روحي وضع دو طرف بسيار ملتهب گزارش شده است. در همين زمان به تدريج نيروهاي شخصي افزايش مييابند. برخي فرماندهان ناجا اظهار ميدارند نيروهاي شخصي ناجا را تشويق به حمله نموده و با الفاظي زشت مانند… آنها را به خاطر عدم حمله و كوتاهي در برخورد با دانشجويان مورد سرزنش قرار ميدادند. فرمانده يادشده معتقد است بدين ترتيب فشار رواني از دو سو (دانشجويان و نيروهاي شخصي) به ناجا وارد ميشده است….يكي از مسئولان ناحيه انتظامي تهران بزرگ با يك دستگاه خودرو به سوي مجتمعين در مقابل دركوي رفته و با بلندگو اعلام مينمايد:دانشجويان عزيز! ما قصد نداريم با شما برخورد كنيم وليكن از شما ميخواهيم هرچه سريعتر منطقه را ترك كرده و به كوي برگرديد و ما موظف هستيم اگر شما به حضورتان در منطقه ادامه دهيد برخورد كنيم و به شما مهلت ميدهيم….پس از اتمام ضربالاجل، سرپرست ناحيه انتظامي تهران بزرگ دستور پيشروي را صادر ميكند. در اين مرحله حجم استفاده از گاز اشكآور و روشن بودن آتش و سر دادن شعارهايي عليه نيروهاي انتظامي كاملاً مشهود بود…در اين شرايط و با مقاومت دانشجويان جنگ و گريز بين نيروهاي انتظامي و دانشجويان براي لحظاتي در مقابل در انجام مييابد….بر اساس گزارشهاي رسيده، نيروهاي انتظامي كه اسامي فرماندهان آنها مشخص شده است، به دنبال پاكسازي خيابان وارد كوي ميشوند.
در اين مرحله سنگپراني از داخل خوابگاه به سوي نيروي انتظامي و از سوي نيروهاي شخصي به سمت كوي دانشگاه شدت ميگيرد…مجموعه گزارشهاي رسيده و اظهارات بيان شده در كميته تحقيق نشانگر آن است بين 25 الي 30 نفر نيروي شخصي غيروابسته به نيروي انتظامي از فرصت استفاده كرده و وارد كوي شدهاند. سرپرست ناحيه انتظامي تهران بزرگ اظهار ميدارد اين افراد از در دانشكده فني وارد گرديدهاند».با ورود نیروهای لباس شخصی و انتظامی به داخل کوی دانشگاه، فاجعه رخ میدهد و بخش زیادی از امکانات کوی دانشگاه تخریب و تعداد زیادی از دانشجویان مضروب میشوند.
مطابق با گزارش رسمی شورای امنیت ملی حجم تخریبها و آمرین آنها به شرح ذیل بوده است: « در اين حادثه به 10 ساختمان خوابگاه، 13 اتاق نگهباني كوي و يك سلف سرويس به شرح ذيل خسارت وارد شده است: یکم: ورود خسارت كلي و جزيي به 290 در اتاق و 92 در كمد. دوم: شكسته شدن 690 جام شيشه در متراژهاي مختلف. سوم: شكسته شدن 5 دستگاه يخچال.چهارم: شكسته شدن 6 دستگاه لوازم صوتي از قبيل كامپيوتر، تلويزيون و…تخريب انجام شده توسط گروههاي زير صورت گرفته است:«نيروهاي در اختيار ناحيه انتظامي تهران بزرگ، نيروهاي پليس شخصي، نيروهاي شخصي غيررسمي حاضر در صحنه، گروههايي از ميان دانشجويان به منظور (روشن كردن آتش جهت خنثي نمودن حجم آلودگي گاز اشكآور، ايجاد مانع و مقابله با نيروها)» .
نقش نیروهای لباس شخصی
کمیته شورای عالی امنیتملی درباره نقش نیروهای لباس شخصی در حوادث کوی نقطهنظرات مهمی را منتشر کرد. در بخشی از این گزارش آمده است: « ورود نيروهاي شخصي غيررسمي و ضرب و شتم دانشجويان توسط اين افراد بر هيجانات و عصبانيت دانشجويان فوقالعاده افزوده است.حضور آقاي (…) از افراد شاخص وابسته به گروههاي شناخته شده غيررسمي، در محوطه كوي با توجه به شناخته شدن وي نزد دانشجويان محركزا بوده است».
در این گزارش آمده که: «يافتههاي كميته حاكي است نيروهاي شخصي غيررسمي از ساعت 2 بامداد به بعد به مرور از طريق يك نظام ارتباطي هماهنگ، درمحل حاضر شدهاند. در ميان اين نيروها افراد شناخته شدهاي ازقبيل آقايان (…) مشاهده شدهاند. به نظر ميرسد نيروي انتظامي ميبايست برخورد قاطعتري براي جلوگيري از دخالت اين افراد در مجموعه ماجرا و به خصوص ورود به كوي به خرج ميداده است…. كميته اعتقاد دارد ضرب و شتم و تخريب، صرفاً توسط ناجا صورت نپذيرفته است و نيروهاي شخصي غيررسمي نيز در ضرب و شتم دانشجويان دخالت داشتهاند».
در بخش دیگری از این گزارش در خصوص لباسشخصیها آمده است: «بررسي مجموعه گزارشات رسيده و تحقيقات انجام شده براي اعضاي كميته، وجود افرادي با لباس شخصي و غيروابسته به نيروهاي انتظامي در ماجراي كوي دانشگاه و درگيريهاي آن مسلم شده است…. وجود اين افراد از ساعت 2 بامداد جمعه مورخ 18/4/78 آغاز شد و به تدريج به تعداد آنان افزوده شده است. آمارهاي متناقض در خصوص تعداد اين افراد به كميته ارائه گرديد. لكن بررسيهاي دقيق مشاركت آنها در سنگپراني متقابل به كوي، درگيري با دانشجويان و ورود به كوي را نشان ميدهد». در بخشی دیگر در خصوص عناصر لباس شخصی آمده: « ناجا فهرستي هفت نفره از اين افراد را كه در درگيريها مشاركت داشتهاند به كميته ارائه نمود. كميته اسامي افراد ياد شده را با هماهنگي قضايي مورد نياز به معاونت ويژه وزارت اطلاعات ارجاع نمود. تعدادي از اين افراد تاكنون بازداشت شده و حضور خود را در كوي و خوابگاه پذيرفتهاند، لكن هرگونه مشاركت در ضرب و شتم و تخريب را انكار نمودهاند» . بهرغم معرفی و بازداشت لباسشخصیها در قضیه کوی دانشگاه، هیچکدام از این افراد در دادگاه محکوم نشدند.
تیراندازیها و قتل عزت ابراهیمنژاد
با سرکوب وسیع دانشجویان از صبح جمعه ۱۸تیرماه ۱۳۷۸، التهاب و درگیری تهران را فرا گرفت. موضوع مهم در آنجا بود که مطابق با گزارشها در شب حمله به کوی دانشگاه تهران، کسی به قتل نرسید اما تیراندازیهای صورت گرفته در حوادث کوی دانشگاه مورد توجه گزارش رسمی شورای امین ملی بوده است. در این گزارش در خصوص تیراندازیها آمده: «با توجه به اينكه موضوع تيراندازي از جمله موارد ابهامزا و پراهميت براي روشن شدن ابعاد قضيه بود، كميته بخشي از فعاليتهاي خود را معطوف به شناسايي عوامل و عناصر مرتبط نمود. بررسيها نشان ميدهد در ماجراي كوي، سه بار تيراندازي مشكوك رخ داده است.
اما به هر حال در شب حادثه هيچ فردي از دانشجويان كشته نشده است. در يك مورد در حدود ساعت چهار صبح در ماجراي ورود به كوي، 3 تير شليك شده است. و در مورد دوم آقاي (…) از نيروهاي شخصي حاضر در صحنه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و در مورد سوم در روز جمعه يك افسر پليس مضروب و ليسانس وظيفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مصدوم و پس از انتقال به بيمارستان فوت مينمايد. در مورد اول در بررسي فيلمهاي واصله به كميته چهره شخصي كه يك كلت در دست دارد و سه تير شليك مينمايد، مشخص گرديد معاونت اطلاعات ناجا در كميته حاضر شده و فيلمهاي يادشده همراه با درخواست پيگيري به ايشان اعلام ميگردد. بنا به گزارش رسيده از ناجا تصوير فرد يادشده از فيلم استخراج و نهايتاً فرد مذكور در ماجراي يك سرقت مسلحانه بازداشت ميگردد. نامبرده فردي است به نام آقاي (…) كه به همراه سه نفر بازداشت ميشوند. تحقيقات نشان ميدهد جملگي اين افراد در ماجراي ورود به كوي شركت داشتهاند.گفتني است اين شليك منجر به مبهم شدن فضا و تحريك بيشتر دانشجويان شده است.
نامبرده اكنون براي تحقيقات بيشتر در بازداشت نيروي انتظامي به سر ميبرد.در مورد دوم با توجه به اينكه آقاي (…) از نيروهاي شخصي حاضر در صحنه كه مضروب شده است، فردي را به عنوان ضارب معرفي نموده است و فرد ضارب نيز پس از مدتي متواري شدن، دستگير ميگردد. در ابتدا ضارب اين عمل را انكار مينمايد، لذا مقرر گرديد هر دو فرد مضروب و ضارب توسط معاونت ويژه وزارت اطلاعات بازداشت و تحقيقات لازم در اين زمينه صورت پذيرد. گفتني است با توجه به سوابق آقاي (…) كه در ماجراي درگيري با دو تن از وزراي دولت داراي سابقه بوده و سپس به عنوان عنصر جداشده از يك گروه شناختهشده معروف شده است، در صورت كشته شدن وي قطعاً موضوع بسيار پيچيده ميگرديد». افسر وظیفهای که در جریان تیراندازی به قتل رسید کسی نبود جز عزت ابراهیمنژاد و نیروی بریده از لباسشخصیها نیز که در جریان حوادث کوی دانشگاه جان به در برد کسی نبود جز کیانوش مظفری یکی از نیروهای موسوم به لباس شخصی که در جریان حمله به دو وزیر دولت هفتم در نمازجمعه تهران نقش داشت و بعدها از جریان لباس شخصی جدا شد. او در شب کوی دانشگاه با گلوله یاران سابقش زخمی شد اما زنده ماند.
بیتوجهی به گزارش شورای امنیتملی
این گزارش مفصل که توسط عالیترین نهاد امنیتی کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی تهیه شده بود، هم برخی وقایع کوی دانشگاه را روشن میکرد و هم برخی دیگر از این وقایع را مبهمتر میساخت. با این وجود در این گزارش امنیتی، اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی مختلفی به عنوان آمرین و عاملان مقصر در حمله به کوی دانشگاه و مقصر در حوادث بعدی از میان نیروهای انتظامی و همچنین نیروهای لباسشخصی نام برده شده و این افراد به دادگاه معرفی شدند.
از جمله در خصوص مقصران و خاطیان در نیروی انتظامی در این گزارش آمده که: « كميته پس از بررسيهاي لازم مقصران را به طور مشترك و با هماهنگي بازرسي ناجا شناسايي نموده و افراد ذيل را به مراجع قضايي ذيصلاح معرفي مينمايد. سرپرست ناحيه انتظامي تهران بزرگ، فرمانده يگان ويژه ناحيه انتظامي تهران بزرگ، فرمانده نوپو و نيروي پليس شخصي يگان ويژه، جانشين فرمانده نوپو، دو تن از فرماندهان گروهان از يگان ويژه ضداغتشاش، جانشين ناحيه انتظامي منطقه مركزي (صرفاً به علت بيتدبيري و تصميم، لكن در ضرب و شتم مشاركت نداشته است)، نيروهاي كادر نوپو و ساير افراد كه توسط بازرسي ناجا مشخص گرديدهاند.»
زمستان سال ۷۸ دادگاه رسیدگی به حوادث کوی دنشگاه تهران برای خاطیان انتظامی تشکیل شد و در کمال تعجب و بهت افکار عمومی سردار نظری جانشین فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ که در گزارش شورای امنیت ملی، عدم تدبیر و قصور او بارها مورد تاکید قرار گرفته بود از اتهامات وارده تبرئه شد. اما در برابر عزت ابراهیمنژاد، تنها مقتول حوادث کوی به روایت رسمی، تحت اتهام اقدام علیه امنیت ملی به دادگاه فراخوانده شد که به دلیل فوت وی، پرونده کیفری او مختومه اعلام شد.