در زمان بیدادگری قوه قضاییه، از کنشگران سیاسی و مدنی اعم از اصلاحطلبان و تحولخواهان انتظار میرود که دادخواه اعتصابیون و سایر زندانیان عقیدتی و سیاسی باشند و برای آزادی ایشان فعالانه بکوشند. همچنین در زمانی که به گفته فرزندان آقای میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد، در مداوای ایشان تعلل میشود، از طیف وسیع اصلاح طلبان و تحول خواهان انتظار میرود که به طور یکپارچه و پیگیرانه خواهان شکستن حصر شوند. حسن روحانی و دولتش نیز بایستی خلف وعده را کنار بگذارند و در اجرای وظایف خود تعلل نکنند.
مدتی است که مهدی خزعلی در زندان انفرادی در اعتصاب غذای خشک به سر میبرد و همچنین رضا شهابی و هنگامه شهیدی اقدام به اعتصاب غذا کرده اند. سؤال این است که جرم این زندانیان در حال اعتصاب غذا و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی نظیر نرگس محمدی، عبدالفتاح سلاطانی و اسماعیل عبدی چیست که این چنین استبداد بر آنان تاخته است و آزادی را از ایشان ربوده است؟ البته پاسخ روشن است. از منظر استبداد دینی حاکم بر این آب و خاک، ایشان مرتکب جرمی سنگین و نابخشودنی شده اند. هریک از اینان از منظر خود و با منش خویش از حقوق مغفول و منکوب ملت دفاع کرده اند. کسانی از ایشان سپر بلای حقوق بشر بوده اند، بعضی از حق معلمان سخن گفته اند، برخی درد کارگران را بلند فریاد کرده اند، جمعی هم ظلمی که بر زنان و دختران این مرز و بوم میرود را تاب نیاورده اند.
استبدادی که معترضان به نقض حقوق اساسی مردم را به بند و زنجیر میکشد البته حقوق اولیه زندانیان سیاسی را نیز مراعات نمیکند. این چنین است که علی شریعتی و آرش صادقی از بیداد استبداد چنان به ستوه بیایند که بیش از هفتاد روز اعتصاب غذا را به جان بخرند و از آسیب ناشی از آن هنوز هم رنجور و بیمار باشند. تأسف انگیزتر اینکه عوامل استبداد هنوز هم در درمان این دو زندانی سیاسی کوتاهی و مانع تراشی میکند تا رنج زندان ظالمانه را بر ایشان دو چندان کنند.
متاسفانه خبرها حاکی است که جان آقای خزعلی و همچنین سلامت آقای شهابی و خانم شهیدی در معرض خطر است و تعلل ناجوانمردانه استبدادخواهان و اقتدارطلبان در اجابت خواستههای مشروع (و البته حداقلی) ایشان ممکن است آسیبهای جسمی جبرانناپذیر و حتی برای آنان به همراه داشته باشد. انتظار دادگری و رعایت عدل و انصاف از دستگاه قضایی که وابسته و فرمانبر مستبد ایران است بیهوده خواهد بود، اما در نهایت آقای خامنهای و دستگاه بیدادگر قضایی در خدمت سوداهای او مسئول هر اتفاقی است که برای ایشان بیفتد.
در زمان بیدادگری قوه قضاییه، از کنشگران سیاسی و مدنی اعم از اصلاحطلبان و تحولخواهان انتظار میرود که دادخواه اعتصابیون و سایر زندانیان عقیدتی و سیاسی باشند و برای آزادی ایشان فعالانه بکوشند. همچنین در زمانی که به گفته فرزندان آقای میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد، در مداوای ایشان تعلل میشود، از طیف وسیع اصلاح طلبان و تحول خواهان انتظار میرود که به طور یکپارچه و پیگیرانه خواهان شکستن حصر شوند. حسن روحانی و دولتش نیز بایستی خلف وعده را کنار بگذارند و در اجرای وظایف خود تعلل نکنند.
والسلام من اتبع هدی
ابوالفضل قدیانی
۲۸ مرداد ۱۳۹۶