ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت «رویارویی بخش انتصابی حاکمیت ایران که در راس ان آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی قرار دارد با دولت حسن روحانی به این دلیل است که اساسا آرای مردم را قبول ندارند اما بخش انتخابی حکومت با پشتوانه بزرگ اجتماعی باید در مقابل فشارها، برای اجرای قانون اساسی و تضمین حقوق مردم ایستادگی کند.»
به گفته ابوالفضل قدیانی «هرچند ایستادن روی حقوق مردم، هزینه و تنش به دنبال دارد اما رئیس جمهور باید روی اجرای قانون اساسی و حقوق مردم بایستد.» او به کمپین گفت: «بستگی به این دارد که بخش انتخابی حکومت، در واقع آقای روحانی و دولتاش با پشتوانه اجتماعی که دارد و در انتخابات اخیر با رای بالایی انتخاب شده میخواهد در مقابل این فشارها بایستد یا نمیخواهد بایستد. اگر سرش را بیندازد پایین و مثل ۴ سال گذشته، دستورات آقای خامنهای را اجرا کند اعتماد مردم را از دست میدهد – البته ۴ سال گذشته هم تنش و درگیری زیاد بود ولی در عین حال در عمل او تمکین میکرد گرچه در حرف، گهگاهی پاسخ میداد – اگر روی اجرای قانون اساسی که در صدر وظایفاش است و حقوق مردم بایستد که وظیفهاش این است حتما هزینه و تنش به دنبال دارد.»
حسن روحانی، رئیس جمهور فعلی ایران، در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ در حالی برای ۴ سال دیگر به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد که طی هفتههای اخیر آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، انتقادات تندی را در سخنرانیهای عمومی متوجه او کرده است. انتقاداتی که دایره آنها از موضوعات فرهنگی تا توافق هستهای و سند ۲۰۳۰ یونسکو را در برمیگیرد.
آیت الله خامنهای در تندترین سخنانش علیه حسن روحانی در ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۶ گفت نباید تجربه سال ۱۳۵۹ تکرار شود که «رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد.»
اشاره او به ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور ایران است که بعد از طرح عدم کفایت سیاسی و عزل از سوی مجلس، از ایران خارج شد. سایت رهبر جمهوری اسلامی هم ویدیویی درباره روند منجر به عدم کفایت سیاسی آقای بنیصدر در سال ۱۳۵۹ منتشر کرده که که در این ویدئو نسبت به «پیاده شدن افراد از پرواز انقلاب» هشدار داده شده است. بسیاری از تحلیلگران مخاطب این ویدئو و سخنان آیت الله خامنهای را حسن روحانی و نوعی تهدید علیه او ارزیابی کردهاند.
ابوالضل قدیانی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «تهدید میکنند که اتفاق بنی صدر می افتد. به نظر من قیاس مع الفارق است. نمیتوانند آقای روحانی را بنی صدری بکنند چون آقای خامنهای، نه کاریزما و نه جایگاه و نفوذ و پایگاه آقای خمینی را دارد. البته قدرت نظامی و قدرت امنیتی دست او است. از این طرف اما آگاهی مردم خیلی با گذشته متفاوت است. مردم صادقانه با امید به اینکه آقای روحانی به قولها و تعهدات و وظایف اش عمل کند آمدند و رای دادند. روی توان مردم باید حساب کرد. اما سوال این است که آقای روحانی چقدر توان دارد؟ باید یک مقدار منتظر شد و دید ایشان واقعا میخواهد بایستد یا نه؟ روی قانون باید بایستد و قانون اساسی را اجرا کند. من در دولت اقای روحانی توان چندانی نمیبینم اما خود ایشان حرفهایی در انتخابات زد که حقایق را بیان کرد. گرچه برخی طرفداران اش میگویند تند گفته و نباید میگفته اما باید میگفت اینها حقایقی است که باید گفته میشد.»
آقای قدیانی به کمپین گفت: «بخش انتصابی حاکمیت که در راس آن آقای خامنهای باشد اساسا آرای مردم را قبول ندارند. برای اینکه به اصطلاح وهن اسلام نشود یعنی دنیا نگوید که این حکومت مستبد است و حاکمیت اش استبدادی است اجازه برگزاری انتخابات داده میشود و رای مردم را به ظاهر به حساب میآورند ولی حقیقت ماجرا این است همانطور که مکررا گفتهاند افرادی امثال مصباح و احمد خاتمی و دیگران و دیگران بارها گفتهاند که رای مردم را قبول ندارند. همانطور که آقای خامنهای تلویحا اشاره کرده است. اینها رای مردم را به رسمیت نمیشناسند و حقیقت ماجرا این است که ولایت فقیه با جمهوریت جمع ناشدنی است یعنی تناقض است. از یک طرف چطور میشود بگویند حاکم مشروعیتاش را از خدا میگیرد یعنی ولی فقیه منصوب خداوند است کما اینکه گفته میشود مجلس خبرگان باید کشف کند این ولی را که منصوب از طرف خدا است. از یک طرف، مبنای جمهوریت، رای مردم است اینها چگونه قابل جمع است؟ این تناقضی است که وجود دارد و البته در مقاطع مختلف بروز و ظهور متفاوتی پیدا میکند.»
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به کمپین گفت: «۲۴ میلیون رای برای چی به ایشان داده اند؟ بنده نمیگویم با ادبیات من صحبت کند باید بایستد روی قانون و از حقوق مردم دفاع کند و اگر کارشکنی میکنند بیاید به مردم گزارش دهد و بگوید چی می گذرد. به نظر من وظیفه اخلاقی و قانونی اش این است که قانون اساسی را اجرا کند چیزی که مردم از او طلب میکنند. از جمله این که دیدید بیشترین شعار مردم در این رقابت های انتخاباتی چی بود؟ همه شنیدند یا حسین و میرحسین بود. باید بتواند در جهت برداشتن و شکستن حصر گام بردارد اگر نگذاشتند باید بیاید صادقانه با مردم صحبت کند و گزارش دهد. این چه معنایی دارد مردم را بکشانند پای صندوق های رای و بعد بگویند در مقابل رای ولی فقیه ارزشی ندارد؟ این به تمسخر گرفتن مردم و بازی کردن با مردم است.»
آقای قدیانی به تفاوت ادبیات و سخنان علی خامنهای پس از روی کار امدن محمود احمدی نژاد و حالا حسن روحانی اشاره کرده و گفت: «فکر میکرد بودن احمدینژاد به نفعاش است و تمام افکار و عقاید این آقا را اجرا میکند آنجا از او دفاع میکرد اینجا میبیند که با رئیس جمهور در تضاد است چون مردم خواسته هایی دارند و دولتی است که اگر مزاحمت و مانعی نباشد میخواهد به تعهدات و قولهایی که به مردم داده طبق قانون عمل کند. اینجا به ضررش است چون به ضررش است تفسیر و تحلیل دیگری از رای مردم ارائه میدهد.»
آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی روزچهارشنبه ۱۷ خرداد ماه در یک سخنرانی عمومی در تهران با انتقاد از عملکرد فرهنگی دولت حسن روحانی گفت: «گاهی دستگاههای مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی میشوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیمگیری و اقدام کنند.»
«آتش به اختیار» یک موقعیت خاص جنگی و نظامی است که در آن یگانهای مسلح اجازه مییابند، بدون کسب دستور از فرماندهی به سوی دشمن شلیک کنند.
تعدادی از تحلیلگران و چهرههای اصلاحطلب کاربرد این اصطلاح را از سوی رهبری به معنای چراغ سبزی برای حمله به دولت میانهرو حسن روحانی دانستند و برخی چهرههای محافظهکار نیز تلاش کردند تفسیرهای نرمتر و کمتر تهاجمی از سخنان رهبر جمهوری اسلامی ارائه دهند.
ابوالفضل قدیانی در مصاحبه با کمپین گفت: «این شمشیر را از رو بستن و تهدید خیلی زیادی به خرج دادن است. قبلا هم آتش به اختیار بوده توسط نیروهای خودسر و لباس شخصیها و بسیجیها که هرکجا میخواستند به سخنرانیها حمله میکردند اجتماعات را بر هم میزدند و سعی میکردند مخالفان را منکوب کنند و ترس و وحشت ایجاد کنند در افرادی که به هرحال سخنان و انتقاداتی داشتند. قبلا این قضیه بوده و به نظر من الان آقای خامنه ای دارد علنی می کند که طرف مقابل را بترساند و ترس و وحشت بیشتری برای طرف مقابل ایجاد بکند که طرف دست از پا خطا نکند. قبلا هم به اشاره قدرت بوده که افراد به اصطلاح خودسر حمله میکردند. دلیلاش هم این است که هیچ وقت مجازات هم نمی شدند و مشخص هم نمی شد بالاخره چی به چی است و کی به کی است.»