سفر “دونالد ترامپ” در روز شنبه ۲۰ ماه مه به عربستان سعودی که در معیت هیات های خانوادگی رئیس جمهوری آمریکا، وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی، ابرشرکت های اقتصادی – نظامی، موسسات مالی و حتی شرکت های خصوصی در امور آموزش انجام گرفت، یک نقطه عطف در روابط دوجانبه بین واشینگتن و ریاض خواهد بود. هم چنین در این دیدار و در جریان نشست های سه گانه قرار است دونالد ترامپ با رهبران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و نشست با حضور سران حدود ۴۰ کشور اسلامی شرکت کند. از هم اکنون تحلیلگران و سیاستمداران منطقه و جهان در یک نکته همگی متفق القول می باشند و آن اینکه دیدار ترامپ از عربستان در راستای یک تصمیم استراتژیک بین دولت واشینگتن و کشورهای عربی منطقه خاورمیانه است که می تواند وضعیت این منطقه پرآشوب را در مسیر تشدید رقابت ها و منازعات بیشتر، تحریک کند. در طی همین سفر تاکنون توافقات اقتصادی حدود ۲٨۰ میلیارد دلاری و موافقت های نظامی برای عقد قراردادهایی به میزان ۱۱۰ میلیارد دلار تنها با عربستان سعودی به امضای دو طرف رسیده است. بنا بر گزارش خبرگزاری العربیه وابسته به عربستان یکی از مقامات آمریکایی نزدیک به کاخ سفید گفته است “کاخ سفید قصد دارد، توافقنامههایی به ارزش ۱۱۰۰ میلیارد دلار با پادشاهی عربی سعودی امضاء کند”. وقتی که به ریز قراردادهایی که قرار است بین دو طرف و هم چنین دولت ریاض با ابرشرکت های آمریکایی امضاء شود، به درستی نگاه شود به خوبی می توان پی برد که واشینگتن از کیک عربستان نه تنها برای چپاول اقتصادی ثروت این کشور که حتی یک آرایش نظامی – امنیتی جدید در زیر چتر فرماندهی واشینگتن موسوم به “ناتوی عربی” برای مبارزه با ایران نیز توجه ویژه یی دارد. چنانچه “رکس تیلرسون” وزیر امور خارجه آمریکا درباره این قرارداد ها به صراحت می گوید “این قراردادها به امنیت بلند مدت عربستان سعودی و منطقه خلیج (فارس) کمک میکند و به خصوص قراردادهای تسلیحاتی مشخصا برای جلوگیری از نفوذ بدخواهانه و تهدیدهای مرتبط با ایران در سراسر مرزهای عربستان سعودی است”.
هم اکنون دونالد ترامپ که در واشینگتن به شدت از سوی کنگره و نهادهای قضایی بخاطر بعضی مسائل مرتبط با امنیت ملی این کشور زیر فشار قرار دارد با انتخاب عربستان به عنوان اولین سفر خارجی رئیس جمهوری جدید قصد دارد توان خود را برای تحرک بخشیدن به عرصه اقتصاد داخلی و بازسازی قدرت هژمونیک آمریکا در خاورمیانه به عنوان اهرم فشار و قدرت بازدارنگی در مقابل مخالفان خود استفاده کند. انتخاب عربستان برای اولین سفر رئیس جمهوری که از اهمیت نمادین هم برخوردار است بسیار زیرکانه و هوشمندانه از سوی تیم ترامپ دنبال شده است چرا که شیوخ عربی منطقه خلیج فارس و به خصوص رهبران ماجراجویی ریاض برای تقابل و تشدید رقابت ها با ایران، حاضر به پرداخت هر صورت حساب سنگینی خواهند بود. در راس این سیاست چپاول صدها میلیارد دلاری از ثروت مرتجع ترین و ثروتندترین کشور عربی خاورمیانه، کارتل های نظامی و نفتی قرار دارند که لابی های آنان کنترل کامل حزب “جمهوریخواه” را در دست دارند و این خدمت بزرگ ترامپ به آنان می تواند یک سپر حفاظتی برای وی در تلاطم های سیاسی امروز واشینگتن به حساب آید. قول عربستان برای سرمایه گذاری ۱۱۰۰ میلیارد دلاری در صنایع آمریکا به خصوص در حوزه نفت و گاز، هم شغل های بسیاری را ایجاد می کند و هم به رکود سال های اخیر در جذب سرمایه گذاری خارجی به آمریکا پایان می دهد که بدون تردید در نظام نئولیبرالی آمریکا هیچ کس نمی تواند آن را نادیده بگیرد. به همین دلیل طعم شیرین برش های این کیک برای مقامات آمریکایی آن چنان خوشمزه بوده است که تیلرسون به صراحت در جواب خبرنگاران می گوید که بخشی از تسلیحات فروخته شده به عربستان قرار است در خدمت ارتش این کشور در جنگ با یمن مورد استفاده قرار گیرد. وعده ترامپ برای تاکید بر گفت و گو حول دفاع از حقوق بشر در جریان سفر به عربستان تا روز دوم محدود به سخنان وزیر امور خارجه وی در محکوم کردن نقض حقوق بشر (البته در ایران) شد و با عدم پاسخگویی به سوال خبرنگاران برای حقوق بشر در عربستان، سالن کنفرانس مطبوعاتی را بلافاصله بدون هیچ اشاره یی به آن ترک کرد.
دیدار دونالد ترامپ از عربستان فصل جدیدی را در ژئوپلتیک خاورمیانه رقم می زند که لبه تیز شمشیر آن متوجه ایران و متحدین آن در منطقه خواهد بود. در چنین شرایطی با توجه به راهبردهای کلان در سطح منطقه یی و بین المللی که به خصوص در جریان این سفر از تصویر آن رونمایی شد، هرگونه توهمی نسبت به ترمیم مناسبات تهران – ریاض و تهران – واشینگتن در کوتاه مدت تنها یک توهم محض خواهد بود. مقامات ایرانی در چنین شرایطی ضمن اینکه در چارچوب سیاست تنش زدایی می بایست با جدیت بیشتری حرکت کنند اما این واقعیت را هم نباید نادیده بگیرند که منافع ملی آنان هنوز در بسط و گسترش روابط دوگانه با محور شرقی و اروپا خواهد بود. در منطقه خاورمیانه بعد از این سفر ترامپ به عربستان، فصل روابط محور عربی – آمریکا وارد یک فاز تهاجمی و تقابل آمیزتر وارد مرحله جدیدی می شود که تنها عامل بازدارنده آن برای تهران سیاست تنش زدایی، تعمیق روابط با پیمان های موسوم به جاده ابریشم و شانگهای و هم چنین استفاده درست از شکاف موجود بین بروکسل – واشینگتن می باشد. آرایش ژئوپلتیکی که هم اکنون واشینگتن در پیش گرفته است مانع از نشستن روی دو صندلی توسط محور رقیب خواهد شد و به همین دلیل “نقشه راه” ضروری برای محور به رهبری ایران استفاده درست از فضای چندقطبی ایجاد شده در معادلات بین المللی و منطقه یی است. دونالد ترامپ با سفر به عربستان و عقد قراردادهای چند صد میلیارد دلاری با این کشور در قبال امتیازات سخاوتمندانه یی که کسب کرده است بدون تردید با نشان دادن چراغ سبز به رهبران ریاض دست آنان را برای اقدام به ماجراجویی های جنونانه بیشتر باز می گذارد و امروز خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری خطرناک و آبستن تولد فرزندان فجایع جدید خواهد بود. به تعبیری ساده سفر ترامپ به ریاض را می توان یک حمله بزرگ به امنیت و ثبات منطقه یی به حساب آورد که خاکریزهای آن بین تهران – ریاض تدارک دیده شده است. برای اجتناب از فروغلتیدن در این دام و مهلکه بهترین سیاست اجتناب از تشدید منازعه در حوزه خارجی و گسترش روند دمکراتیزاسیون در داخل خواهد بود که ایران باید به آن توجه ویژه یی داشته باشد. در کنار این سیاست راهبردی، باید فرصت ها و تمامی امکانات ژئوپلتیک – ژئواکونومیک در دسترس برای تعمیق مناسبات با نیروهای آلترناتیوی رقیب این گروهبندی جنگی، مدنظر قرار گرفته و به صورت فعال از حالت یک بازیگر منفعل به سمت بازیگری قدرتمند در راستای حفظ منافع ملی در چارچوب رقابت – همکاری با رعایت قواعد بین المللی حرکت کرد.