شما میدانید که کشور روسیه 400 میلیارد دلار واردات و صادرات دارد و از این رقم، تنها 40 میلیارد دلار محصولات غذایی و کشاورزی وارد میکند. ما در این 40 میلیارد دلار، سهم 400 میلیوندلاری داریم؛ اما مغبونیم و غبن فاحش داریم. در حالی که ما به چین 15 میلیارد دلار صادرات انجام میدهیم که این رقم برای عراق شش تا هفت میلیارد دلار است
هفته نامه تجارت فردا-سال 96 با یک دیدار بینالمللی ارزشمند برای بخش تجارت و اقتصاد ایران آغاز شد؛ کشوری که تا به حال، هشتبار مذاکرات رو در رو در عالیترین سطح را با ایران انجام داده تا از همه جوانب، سطح روابط خود را با ایران ارتقا دهد؛ روحانی به مسکو رفت تا بار دیگر، برگی دیگر از روابط اقتصادی ایران را با این کشور همسایه ورق زند که اثراتش حتماً برای اقتصاد ایران پربار خواهد بود. در سفری که 14 موافقتنامه در آن امضا شد اما، خوشحالیها و گلایههایی از سمت بخش خصوصی است و آن هم اینکه، سهم بخش غیردولتی ایران از کیک پروتکلهای ایرانی- روسی، تنها یک تکه کوچک بود. حال اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه اگرچه این رویداد را یکی از اتفاقات مثبت سال 96 برای اقتصاد و فعالان اقتصادی میداند، اما گلایهمند است که چرا فقط به صورت تشریفاتی، بخش خصوصی در سفرها همراه با دولتمردان میشود. او البته چشمانداز روابط اقتصادی ایران و روسیه را بسیار مساعد میداند.
سفر اخیر رئیسجمهور به روسیه در موقعیت فعلی چقدر حائز اهمیت است؟
سفر رئیسجمهور ایران به روسیه نقاط مثبت و منفی داشت. اولین نقطه منفی سفر آقای روحانی به روسیه این بود که وی در این سفر بخش خصوصی واقعی را به بازی نگرفت و همراه خود نبرد و یک نفر به صورت سمبلیک به نمایندگی از بخش خصوصی همراه با وی شد که رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بود. ولی در تمام مذاکرات، هیچ بحثی راجع به عملکرد بخشهای مختلف روسیه با بخش خصوصی ایران مطرح نبود، تنها یک پروتکل امضا شد که مربوط به اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه با اتاق بازرگانی سن پترزبورگ بود که قرار بود بنده به عنوان رئیس اتاق بازرگانی مشترک دو کشور به امضا برسانم، اما خواسته شد و من نیز موافقتم این بود که آقای شافعی که در درجه اولی قرار داشتند، آن را به امضا برسانند. تنها در این پروتکلها و موافقتنامهها، یک پروتکل به بخش خصوصی ایران اختصاص یافت که نمادین و تشریفاتی است و عملکرد و کاربردی ندارد. در مقابل 14 پروتکل و موافقتنامه و قرارداد میان بخش دولتی دو کشور امضا شد. نکته منفی من نسبت به این سفر این است که چرا رئیسجمهور همواره اصرار دارد که کار به دست دولتیها پیش رود؛ درست همان انتقادی که ما همیشه فریاد زدهایم که 80 درصد اقتصاد ایران در دست بخش دولتی قرار دارد و این بس است و از زمان دولت سوم و چهارم و پنجم تاکنون، 11 دولت داشتهایم که همه قول دادهاند بخش خصوصی را در کنار صحنه بازی مشارکت در اقتصاد قرار میدهند ولی هیچ وقت در این دوران از 20 درصد، بالاتر نرفت. بنابراین بدنه دولت، بخش خصوصی را قبول ندارد یا دوست ندارد. این سفر ولی سفر بسیار مهمی بود و از رئیسجمهور تشکر میکنیم که به این سفر رفتند، ولی این نکته منفی را دارد که تمامی کارها مجدد به دست دولت داده شده است. هر چه موافقتنامه در حوزههای مختلف از راهآهن گرفته تا پتروشیمی در این سفر به امضا رسیده است، همه میان دولت دو کشور به امضا رسیده است؛ یعنی طرف خریدار دولتی است و این اشکال این سفر است ولی در عین حال از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سفر بسیار مهمی بود. البته این هشتمین دیدار روسای جمهور دو کشور است که البته برخی از 9 دیدار هم روایت میکنند که حائز اهمیت است. هیچگاه سابقه نداشته که یک رئیسجمهور ایران، ظرف چهار سال دولتش، با رئیسجمهور یک کشور این میزان دیدار داشته باشد. این ملاقات از این نظر حائز اهمیت است که با رئیسجمهور یک کشور قدرتمند صورت گرفته است و یک کشور عادی نیست. روسیه کشور بزرگی است و سومین کشور جهان به لحاظ نظامی و سیاسی به شمار میرود. دومین کشور دنیا به لحاظ اقتصادی است. دیدار این دو رئیسجمهور از این نظر برای ایران اهمیت دارد. بعد از دیداری که چهار ماه قبل با حضور پوتین در ایران رخ داد، نقطه عطفی در روابط دو کشور به وجود آمد که برای روسیه در سال 2017 و برای ایران در سال 1396 میتواند آغازگر روابط بسیار مطلوبی باشد؛ پس باید از دیدار چندساعته این دو رئیسجمهور، نهایت استفاده را برد و برنامههای 2017 و 1396 را طراحی و اجرایی کرد و تفاهم بیشتر با روسیه به لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی را رقم زد.
البته من نمیخواهم به لحاظ همکاریهای نظامی دو کشور وارد بحث شوم، چراکه در تخصص من نیست، اما به هر حال ما شهروند این کشور هستیم و آنچه در اطرافمان میگذرد، باید مورد توجه قرار گیرد. روابط روسیه با ایران، طی هزار سالی که با ما همسایه است، نوسانات زیادی داشته است و جزر و مدهای بسیاری را تجربه کرده، به نحوی که در 200 سال اخیر، هیچگاه روابط نزدیکی با هم نداشتهایم تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی، دو کشور بنا را بر این گذاشتند که روابط حسنهای را آغاز کنند که این روابط هر روز رو به رشد است؛ یعنی اراده دو کشور بر این قرار گرفت که با همسایگان از جمله روسیه، ارتباط مساعدی برقرار شود؛ بنابراین دیدار روحانی و ولادیمیر پوتین، بسیار حائز اهمیت است.
همکاریهای تهران مسکو، بیشتر سیاسی است یا اقتصادی؟
این دیدار، برنامههای حضور ما در خاورمیانه در سوریه، لبنان، افغانستان و عراق را نشان میدهد که در مورد آن نیز در این سفر، بحث صورت گرفته است. آنچه ایران در سوریه میخواهد، اراده مردم این کشور است و همینطور چنین رویکردی را هم، در عراق، افغانستان و سایر کشورهای همسایه دارد و ایران کشورهای همسایه را کشورهایی بیدغدغه و بدون حضور و تجاوز بیگانگان میخواهد. تروریستها تحت عناوین مختلف در این کشورها فعالیت دارند که باید حذف شوند. ما هم کمک روسیه را در عراق و سوریه مشاهده کردیم و به این کمکها اهمیت دادهایم و میخواهیم که ادامه پیدا کند تا زمانی که این نقطههای چرکین منطقه که از سوی عوامل غرب به ویژه رژیم صهیونیستی تقویت میشود، برطرف شود. اما از نظر اقتصادی که برگردیم، شما میدانید که کشور روسیه 400 میلیارد دلار واردات و صادرات دارد و از این رقم، تنها 40 میلیارد دلار محصولات غذایی و کشاورزی وارد میکند. ما در این 40 میلیارد دلار، سهم 400 میلیوندلاری داریم؛ اما مغبونیم و غبن فاحش داریم. در حالی که ما به چین 15 میلیارد دلار صادرات انجام میدهیم که این رقم برای عراق شش تا هفت میلیارد دلار است و حتی برخورد اقتصادی ایران با کشوری مثل امارات که نه تولیدی دارد و نه خود مصرفکننده عام به شمار میرود و واسطه و ترانزیت را مدنظر دارد، در مرز 15 تا 16 میلیارد دلار است که سهم بیشتر را صادرات کالاهای ایرانی دارد. پس چرا با روسیه نمیتوانیم چنین تعاملات تجاری داشته باشیم و تنها تا در حد دو میلیارد دلار روابط تجاری باقی ماندهایم که از این رقم، 5 /1 میلیارد دلار مرتبط با روسیه و 500 میلیون دلار مرتبط با صادرات ایران است. این نقطهای است که باید دولت ایران، شورای عالی صادرات که مسوولیت آن با معاون اول رئیسجمهور است، اتاقهای بازرگانی و اتاقهای مشترک در این راه پیشگام شوند. البته بخشی از این غبن، مرتبط با اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه است که باید جبران شود.
چه مشکلاتی پیش روی ایران و روسیه قرار دارد که بهرغم روابط بسیار مطلوب سیاسی، نمیتوانیم سطح مبادلات تجاری را افزایش دهیم؟
پیش روی روابط تجاری ایران و روسیه، سه تا چهار مشکل وجود دارد؛ به این معنا که اگر این مشکلات برطرف شود، حتماً روابط در سطح مطلوبی پیش خواهد رفت. یکی از این مشکلات مسائل بانکی است. به این معنا که روسیه هنوز تبعیت بیضابطه از غرب در مسائل بانکی دارد که باید حل شود و رئیسکل بانک مرکزی ایران نیز در این سفر مذاکراتی را با مقامات بانک مرکزی روسیه داشتند که بهتر است اعلام کنند؛ البته ما از بخشی از این مذاکرات باخبر هستیم، اما بهتر است که اعلان عمومی شود؛ ولی به هر حال امیدواریم این مذاکرات نتیجهبخش بوده و ظرف ماههای آینده، ثمرات آن در اقتصاد ایران و تبادلات تجاری با روسیه قابل لمس باشد. مشکل دوم، مسائل مالی است که ایران و روسیه دارند.
به این معنا که همه جای دنیا رسم است که اگر یک کشور بخواهد کالایی به کشور دیگر بفروشد، به خریداران اعتبار میدهد؛ همانطور که روسها به خریداران ایرانی کالاهای خود، یک میلیارد دلار اعتبار دادهاند؛ در حالی که طرف ایرانی این اعتبار را در اختیار خریداران روسی کالاهای خود قرار نداده است و بانک مرکزی ایران به صادرکنندگان ما و خریداران روسی که از این صادرکنندگان کالا بخرند، هیچ اعتباری اختصاص نمیدهد؛ در نتیجه صادرکننده ما باید به اتکای وضع مالی خود، با خریدار خود بسازد و کالا را بفروشد و پول آن را دریافت کند. در این میان مشکل دیگری هم وجود دارد و آن اینکه چون روابط بانکی میان دو کشور وجود ندارد، باید به اعتماد اکتفا کرده و کالا را بفرستیم و خریدار روس، کالا را تحویل گرفته، بفروشد و پول آن را به طرف ایرانی بدهد. این نوع خرید و فروش در روابط تجاری در سطح بینالمللی، خطاست. در حالی که باید روابط بانکی وجود داشته باشد؛ در حالی که بین ما و روسیه روابط بانکی السیدار وجود ندارد. سومین اشکال، حملونقل ایران است. حملونقل ریلی ایران در خدمت صادرات نیست. حملونقل دریایی نیز بسیار ضعیف عمل میکند و در نهایت، حملونقل جادهای و کامیونی است که تعداد کامیونهای یخچالدار ایرانی نیز کم است. در عین حال صادرکنندگان ایرانی باید کامیون روس با راننده روسی کرایه کنند که بار را جابهجا کند، چرا که راننده ایرانی باید از منطقهای به نام چچن یا داغستان عبور کند که به دلیل مسائل امنیتی، به رانندگان ایرانی ویزای بلندمدت نمیدهند. اشکال حملونقل هم وجود دارد و حتی هواپیمای کارگو نداریم که این بار را جابهجا کند؛ در حالی که در میدان گل مسکو، صبح به صبح از شیلی، آمستردام، آفریقای جنوبی هواپیمای گل به روسیه میآید و تا شب به فروش میرسد. از همه جای دنیا میوه تازه به مسکو میآید در حالی که ایران در ارسال خیار صادراتی به این کشور مشکل دارد. چهارمین اشکال ما روادید است. صادرکنندگان ایرانی اگر بخواهند به آلمان سفر کنند، میتوانند به سفارت رفته و ویزای شنگن دریافت کرده و سه سال ویزای سفر به دفعات در اختیار بگیرند، البته ابتدای کار، سختگیری بسیاری میشود؛ ولی وقتی صادرکننده شناختهشده باشد، کار با سرعت پیش میرود. اگر بخواهیم به روسیه برویم، یک ماه باید بدویم و دعوتنامه بیاوریم و ویزای یکماهه دریافت کنیم. ما معتقدیم که باید برای همه کارآفرینان کشور با ارائه معرفینامه اتاق بازرگانی، ویزای سفر به دفعات یکساله داده شود. آلمان و انگلیس به تجار ایرانی ویزاهای سهساله و پنجساله میدهند. چرا که با این کشورها معامله دارند. این مشکلات اگر حل شود، کار تجارت را به شدت تسهیل میکند. البته مشکلات زیادی در این رابطه وجود دارد که بارها به مقامات دو کشور گفته شده و به نظر میرسد یکبار برای همیشه باید جمع شود. همه دولتیها معتقدند که باید این مشکلات حل شود، ولی این اتفاق رخ نمیدهد؛ در نتیجه، روابط ایران با روسیه، این تنشهایی را دارد که بیجهت و بیمعناست. بنابراین سفر رئیسجمهور باارزش است، اما گلایه ما این است که بخش خصوصی نباید تشریفاتی در سفرها همراه شود. سوال ما این است که چرا یکی از این قراردادها نباید با بخش خصوصی امضا میشد؟
آیا بخش خصوصی این ظرفیت را دارد که این قراردادهای بزرگ را امضا و البته آن را اجرایی کند؟
بله، دولتیها پولشان را از بانکها وام میگیرند؛ در حالی که بخش خصوصی نمیتواند وامی از بانک بگیرد؛ این در شرایطی است که منابع بانکها، تماماً از سپردهها و پول مردم است در حالی که به خود مردم داده نمیشود و به پروژههای دولتی اختصاص مییابد. وزارت جهاد کشاورزی، شرکتهای زیادی دارد که میخواهد از مردم گندم بخرد، پول پرداختی به این گندمکاران از منابع مالی مردم که در بانکها سپرده شده، تامین میشود؛ البته این پول با سود 22درصدی از مردم گرفته میشود و با سود 18درصدی به دولتیها وام میدهد؛ یعنی بانک حاضر است که ضرر تحمل کند، اما پروژه دولت را تامین مالی کند. اما این شرایط برای بخش خصوصی وجود ندارد. اکنون دولت، مشغول ساخت راهآهن است و در بودجه سالانه خود منابعی برای این پروژه ندیده است، پس از منابع فاینانس استفاده میکند که یا از بانک خارجی یا ایرانی دریافت میشود؛ در حالی که این فاینانس باید همراه با ضمانت دولتی باشد و به همین خاطر، در اختیار بخش خصوصی قرار نمیگیرد؛ چراکه بانک مرکزی حاضر نیست این طرح را برای بخش غیردولتی تضمین کند. بخش خصوصی بازی گرفته نمیشود و یک بازی تشریفاتی به راه افتاده است. فقط برای تعارف، بخش خصوصی را در سفرها با خود همراه میکنند.
سهم ایران از ۴۰ میلیارد دلار واردات مواد غذایی از سوی روسیه، تنها ۴۰۰ میلیون دلار است.
بسیاری بر این باورند که تجار ایران و روسیه هنوز شناخت دقیقی از هم ندارند و به همین دلیل، نمیتوانند از پتانسیلهای دو طرف بهرهگیری کنند. اصولاً اقتصاد ایران و روسیه، مکمل هم هستند؟
به نظر من اینطور نیست. باید مشکلات را حل کرد. سر راه توسعه روابط ایران و روسیه مشکلاتی نهفته است که باید حل شود، در حالی که وقتی یک سرمایهگذار روس میخواهد در ایران سرمایهگذاری کند، به او اجازه داده نمیشود؛ چراکه روبل و ریال هر دو دچار مشکل هستند. در حالی که مقامات ایرانی از سرمایهگذاران این کشور میخواهند که با دلار سرمایهگذاری انجام دهند؛ در حالی که نمیتوان آنها را مجبور کرد که گران سرمایهگذاری کنند. بانک مرکزی ما باید بین ریال و روبل ارتباط کافی و تضمینی برقرار کند تا سرمایهگذاری صورت گیرد. یک ایرانی هم اگر بخواهد در روسیه سرمایهگذاری کند، باید روبل بخرد، ریال فایدهای ندارد و خیلیها هم البته میخرند. امکانات ما در این زمینه کافی نیست. البته پتانسیلهای خیلی خوبی داریم و میتوانیم با تسهیل مقررات و حل مسائل و مشکلات مالی و بانکی، کار را پیش ببریم. متاسفانه باید گفت که دولت ما همچنان نگاه به غرب دارد و باید روابط با روسیه را در اولویت قرار داد. این نگاه به غرب باید برداشته شود، غرب با ما خوشحساب نیست و تا این نگاه وجود دارد، تصورات اینطور است که ما دو طرف را نمیشناسیم. روس ارز ندارد که در ایران سرمایهگذاری کند، ارز در اختیار او روبل است که اجازه سرمایهگذاری به روبل در ایران را ندارد. این اولین جایی است که سرمایهگذاری با مشکل مواجه میشود. اگر حتی یورو هم به ایران بیاورد، آن را به ریال تسعیر میکنیم و این خود مشکل بزرگی است. هنوز بستهبندی کالاهای صادراتی ایران مشکل دارد. یعنی صادرکننده با طرف مقابل خود، کاملاً صادق نیست. این کار، حضور کالاهای ایرانی را در این کشور با مشکل مواجه میکند؛ در حالی که بازار روسیه برای حضور یکدفعهای نیست. در صادرات، اول کیفیت، دوم خوشقولی و سوم رقابت حرف اول را میزند که باید در روسیه نیز رعایت شود تا کالای ایرانی بتواند خودنمایی کرده و با دیگران رقابت کند. نمیتوان توقع داشت که خریداران روس چون با ایران همسایه هستند، این موارد را نادیده بگیرند.
چه چشماندازی پیش روی روابط ایران و روسیه است؟
در سال 96 چشمانداز خوبی پیش رو داریم چراکه ملاقاتها اثر خوبی در روابط تجاری و سیاسی ایران خواهد گذاشت، ضمن اینکه به دلیل بارندگیهای اخیر، وضعیت تولید محصولات کشاورزی ایران بینظیر است، بنابراین احتمال میرود 130 تا 140 میلیون تن محصول کشاورزی در سال جاری تولید شود که اگر یک میلیون تن به روسیه صادر شود، کار بزرگی صورت گرفته است.