Skip to content
نوامبر 16, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • علوم اجتماعی
  • دیدگاه‌ها
  • Home
  • بازگشت ضدّفاشیسم
  • جهان
  • فرهنگی – ادبی
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

بازگشت ضدّفاشیسم

نقد کتاب «از پرچم تا صلیب: فاشیسم به سبک آمریکایی»، به‌کوشش زاکری‎ ‎اسکلار۱ و مایکل استیون اسمیت۲‎.

نوشتهٔ پل بوهل۳ در روزنامهٔ انگلیسی مورنینگ استار

ترجمهٔ مینا آگاه – اندیشهٔ نو

پل بوهل بر این باور است که در ایالات متحده به یک جنبش مردمی برای ایجاد تغییر نیاز است؛ جنبشی مستقل از ‏سیاست‌های انتخاباتی.‏

تهدید فاشیسم یا نوفاشیسم در ایالات متحده آمریکا، از زمان سقوط نازیسم تا کنون، همواره موضوعی مبهم و مورد مناقشه در درون ‏جریان چپ بوده است. رهبری حزب کمونیست با هشدارهایش تحت عنوان «پنج دقیقه مانده به نیمه‌شب‏»۴ بیش از آنکه ‏به چپ یاری برساند، باعث سردرگمی شد؛ جریانی که پشت سر هنری والاس۵ گرد آمد، اما به‌زودی بی‌رحمانه تحت تعقیب ‏اف‌بی‌آی و دیگر نیروهای سرکوبگر قرار گرفت. اغراق دربارهٔ خطر فوری نیز کمکی به این وضع نکرد.‏

به‌ گمان من، همین وضع از زمان ظهور پیروان ریگان در دههٔ ۱۹۸۰ نیز برقرار بوده است. آیا نژادپرستان سرسخت ‏اورنج کانتی در کالیفرنیا یا ضدّفمینیست‌های آنیتا برایانت- که با تبلیغات آب پرتقالش شناخته می‌شد- نشانه‌ای از تعطیلی ‏قریب‌الوقوع اتحادیه‌ها و آزادی‌های مدنی بودند؟ در واقع نه. برترام گروس۶، کهنه‌کار جریان چپ قدیم، جزوه‌ای با عنوان ‏‏«فاشیسم دوستانه‏‏»۷ نوشت و به‌گونه‌ای تهدید را هم درست و هم نادرست به تصویر کشید. گُلدواتریسم۸ واقعاً فاشیسم نبود، اما ‏آیا راهی به‌سوی فاشیسم می‌گشود؟

امروز این موضوع به‌هیچ‌وجه بی‌اهمیت نیست. جیم لافرتی۹ در مقدمهٔ کتاب نکتهٔ مهمی را در همان آغاز مطرح می‌کند: ترامپِ بخش ‏اول صرفاً هولناک بود، اما ترامپِ بخش دوم چیزی متفاوت و البته بدتر است. من به نویسندگانی گرایش دارم که توضیح ‏می‌دهند کی هستند و از کجا آمده‌اند.‏

کریس هجز، مقاله‌نویس برجسته، برای ما بازگو می‌کند که او فرزند یک کشیش پرسبیتری است و در خانواده‌ای پروتستان بزرگ ‏شده است (ما کنگره‌ای‌ها نمی‌توانستیم از فکر کردن به اینکه آنان طبقهٔ اجتماعی بالاتری از ما دارند جلوگیری کنیم). جیمز لوتر آدامز، استاد ‏راهنمای او در دانشگاه، این امتیاز را داشت که نخستین کسی باشد که در دههٔ ۱۹۸۰ از «فاشیست‌های ‏مسیحی‏»۱۰ نام ببرد. هجز، که در آن زمان دانشجوی الهیات بود و بعدها خبرنگار نیویورک تایمز شد، در دوران ریگان، در ‏جلسه‌های آخرهفته‌ «حق حیات‏»۱۱ و سمینارهای خلقت‌گرایان۱۲ شرکت کرد و به این نتیجه رسید که انسان‌های بی‌قدرت طعمهٔ ‏جناح راست می‌شوند. او پس از مدتی همچنین دریافت که کودتای شرکتی واقعاً در آمریکا به پیروزی رسیده است. پس ‏از حضور در گردهمایی‌های دانشجویی دربارهٔ اسرائیل/فلسطین در یکی دو سال اخیر، او با جوانانی روبه‌رو شد که دریافته ‏بودند سرمایه‌داری «نوعی محیط‌زیست جهانی می‌آفریند… جایی که نسل‌کشی به سلاحی پذیرفتنی بدل می‌شود، به‌ویژه همراه ‏با مهاجرت‌های گستردهٔ ناشی از بحران آب‌وهوایی.»‏

همهٔ مقالات چنین قوی یا چنین شخصی نیستند. برخی از آنها حتی برای خوانندهٔ نکته‌سنج بیشتر شبیه به تبلیغات کتاب‌های ‏پیشین نویسندگانشان به نظر می‌رسند. با این حال، اهمیتی ندارد. کهنه‌کارانی از مبارزات کارگری، مانند داین فیلی۱۳ ‏‏‏(سردبیر باسابقهٔ مجلهٔ «علیه جریان»۱۴‏) بر اساس تجربه سخن می‌گویند؛ دربارهٔ ضرورت «ایجاد یک جامعهٔ جایگزین که بر ‏پایهٔ تأمین حقوق مردم بنا شده باشد، جامعه‌ای جمع‌گرایانه… مبتنی بر همبستگی، نه‌فقط برای خانوادهٔ خودمان، بلکه برای ‏جامعهٔ بزرگ‌تر و محیط‌زیست گسترده‌تری که در آن زندگی می‌کنیم.»‏

بی‌تردید این همان روحیه‌ای است که باید داشت. هنری گیرو۱۵ ‏اشاره می‌کند به ظهور «پردیس امنیت داخلی آمریکایی» و ‏ضرورت بسیج دانشجویان و استادان برای مبارزه در راه حقوق و زندگی‌شان در برابر فشارهای بی‌سابقه. رویدادهای بهار ‏‏۲۰۲۴ هم شجاعت جوانان را آشکار ساخت و هم شدت سرکوب را و همچنین نشان داد که رؤسای دانشگاه‌ها تا چه اندازه ‏آماده‌اند برای راضی نگه‌داشتن طرفداران ترامپ و منافع ریشه‌دار و تثبیت‌شدهٔ دانشگاهی پیش بروند.‏

بیل مولن۱۶ به‌شکلی شیوا دربارهٔ تاریخ مبارزات سیاهان می‌نویسد، مبارزاتی که به دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ و سازمان‌های ‏جبههٔ مردمی مانند «کنگرهٔ حقوق مدنی‏»۱۷ بازمی‌گردد، که سخت تلاش کردند، اما در نهایت در برابر مک‌کارتیسم و ‏نژادپرستی ریشه‌دار شکست خوردند. مارگارت کیمبرلی۱۸‏ (از بنیان‌گذاران «گزارش دستور کار سیاهان»۱۹‏) تأکید می‌کند که ‏باید بفهمیم حمایت نژادپرستانه از سیاست‌های ترامپ واقعی و جذاب است. و از سوی دیگر، حزب دموکرات همچنان سرسختانه‌ حاضر نیست از چارچوب سنتی رویه‌های پارلمانی خارج شود، رویه‌هایی که جمهوری‌خواهان در کنگره آن را ‏حق خدادادی خودشان می‌دانند. یا حاضر نیستند از آرمان‌های برحق حمایت کنند، حتی از آشکارترین آنها، مانند رنج فلسطینیان، زیرا که هرگونه حمایت دموکرات‌های جریان اصلی از آنان حتی امروز نیز به‌مثابهٔ «سیم برق فشار قوی» سیاست ‏تلقی می‌شود که نزدیک شدن به آن ناممکن است.‏

کیمبرلی چنین نتیجه‌گیری می‌کند: «این ما هستیم که باید جنبش‌های مردمی برای تغییر را ایجاد کنیم و این جنبش‌ها باید ‏مستقل از سیاست‌های انتخاباتی باشند.» این دیدگاه به‌نظر می‌رسد همان خط اصلیِ بخش پایانی کتاب باشد، جایی که مقاله‌ای ‏از کشما ساوانت۲۰‏ آمده است. ساوانت، که بیش از یک دهه عضو شورای شهر سیاتل بوده، هم با دموکرات‌های محلی درافتاده ‏و هم با جمهوری‌خواهان. او در حالی‌ که در مورد شکست‌های محتمل برنی سندرز و آلکساندر اُکازیو-کُرتز هشدار می‌دهد، به ‏سوسیالیست‌هایی که مسیر زوهران ممدانی در نیویورک را دنبال می‌کنند، یعنی تلاش برای فعالیت و اثرگذاری در ‏بخش‌هایی از حزب دموکرات، عملاً کمکی نکرده است، به‌رغم اینکه در ابتدای کار ظاهراً به این مسیر اعتماد داشت و آن ‏را فرصت می‌دانست.‏

آیا می‌توانیم از هر گونه فرصت سیاسی برای مداخله‌های مردمی ضدّفاشیستی چشم‌پوشی کنیم؟ من چنین نمی‌اندیشم. با این حال، ‏کتاب «از پرچم تا صلیب» اثری بسیار مفید است و امیدوارم که به‌طور گسترده‌ای خوانده شود.‏


پانوشت‌ها:

۱-‎ ‎زکری‎ ‎اسکلار‎ (Zachary Sklar‎‏) نویسنده، ویراستار، و پژوهشگر آمریکایی است که عمدتاً در حوزهٔ فاشیسم، تاریخ ‏سیاسی آمریکا، و نقد جنبش‌های راست‌گرایانه فعالیت می‌کند.‏
۲-‏ مایکل استیون اسمیت (‏Michael Steven Smith‏) پژوهشگر و ویراستار آمریکایی است که در حوزهٔ مطالعات فاشیسم، ‏راست افراطی، و تاریخ سیاسی آمریکا فعالیت می‌کند‎.‎
۳-‏ پل بوهل تاریخ‌نگار بازنشسته‌ است و همراه با اسکات مولووی پروژهٔ تاریخ شفاهی دربارهٔ کارگران ردهٔ پایین رود آیلند را ‏بنیان گذاشته است.‏
۴-‎ ‎‏«پنج دقیقه مانده به نیمه‌شب» (‏Five Minutes to Midnight‏) نام یک هشدار یا اعلامیهٔ سیاسی است که رهبری حزب ‏کمونیست آمریکا در دهه‌های میانی قرن بیستم منتشر کرد. این سند یا اعلامیه به‌عنوان هشداری دربارهٔ خطر فاشیسم و تهدیدهای ‏داخلی علیه دموکراسی و آزادی‌ها مطرح شد.‏
۵-‏ معاون روزولت
۶-‎ ‎برترا مایرون گروس (‏Bertram Myron Gross)‏ جامعه‌شناس آمریکایی، مقام فدرال، و استاد علوم سیاسی در کالج هانتر ‏بود.‏
۷-‎ ‎مفهوم «فاشیسم دوستانه» (‏Friendly Fascism) ‎را گراس برای توصیف نوعی حکومت اقتدارگرا ‏به‌کار می‌برد که به‌ظاهر دموکراتیک و قانونی است، مردم را به‌طور مستقیم سرکوب نمی‌کند، بلکه از فناوری، تبلیغات، و ‏کنترل اقتصادی برای هدایت کردن جامعه استفاده می‌کند؛ اقتدارگرایی نرم دارد که با پذیرش ظاهری آزادی‌ها و رفاه همراه است، اما ‏نهادهای دموکراتیک را ضعیف می‌کند.‏
۸-‎ ‎گُلدواتریسم (‏Goldwaterism‏) مکتب سیاسی و ایدئولوژیک بریگم گلدواتر، سناتور و نامزد ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ‏‏۱۹۶۴ است. ‎
۹-‎ ‎جیم لافرتی (‏Jim Lafferty‏) فعال سیاسی و نویسندهٔ آمریکایی است که به‌ویژه در حوزهٔ جنبش‌های چپ، ضدّفاشیسم، و نقد ‏سیاست‌های معاصر ایالات متحده شناخته می‌شود.‏
۱۰-‎ ‎‏«فاشیست‌های مسیحی» (‏Christian Fascists‏) به گروه‌ها یا جریان‌هایی گفته می‌شود که ایدئولوژی مسیحی محافظه‌کارانه ‏را با اصول اقتدارگرایانه و فاشیستی ترکیب می‌کنند. معمولاً آنها را با نام مسیحیان بنیادگرا (‏Fundamentalist Christians)‏ یا مسیحیان اوانجلیکال (‏Evangelical Christians)‏ می‌شناسند.
۱۱-‎ ‎در سیاست آمریکا، جنبش «‏Right to Life‏» معمولاً به مخالفت با سقط‌جنین و حمایت از حقوق جنین اشاره دارد.‏
۱۲- سمینارهای خلقت‌گرایان (‏Creationist Seminars‏) جلساتی آموزشی یا تبلیغاتی‌اند که مسیحیان بنیادگرا یا انجیلیکال ‏برگزار می‌کنند و هدفشان ترویج آموزه‌های خلقت‌گرایانه است.‏
۱۳-‏ دایَن فیلی (‏Dianne Feeley‏) فعال کارگری، روزنامه‌نگار، و سردبیر آمریکایی است که سال‌ها در حوزهٔ جنبش‌های ‏کارگری و چپ فعالیت کرده است.‏
۱۴- ‎ Against the Current
۱۵- ‎هنری گیرو‎ (Henry Giroux‎‏) نظریه‌پرداز اجتماعی، محقق تعلیم و تربیت، و منتقد فرهنگی آمریکایی است که به‌ویژه ‏در حوزهٔ آموزش انتقادی، رسانه، فرهنگ جوانان، و سیاست‌های ضدّفاشیستی فعالیت می‌کند.‏
۱۶-‎ ‎بیل مولن (‏Bill Mullen‏) پژوهشگر، نویسنده، و فعال آمریکایی است که تمرکز اصلی‌اش بر تاریخ مبارزات سیاه‌پوستان، ‏جنبش‌های حقوق مدنی، و عدالت اجتماعی است.‏
۱۷-‎ ‎کنگرهٔ حقوق مدنی (‏Civil Rights Congress – CRC‏) سازمانی حقوق بشری و چپ‌گرا در آمریکا بود که در دهه‌های ‏‏۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ فعالیت می‌کرد.‏
۱۸-‏ مارگارت کیمبرلی (‏Margaret Kimberley‏) روزنامه‌نگار، فعال سیاسی، و نویسندهٔ آمریکایی معاصر است که به‌ویژه ‏در حوزهٔ حقوق سیاه‌پوستان، عدالت اجتماعی، و نقد سیاست‌های ایالات متحده شناخته شده است.‏
۱۹-‏ گزارش دستور کار سیاهان (‏Black Agenda Report – BAR‏) وب‌سایت و مجلهٔ تحلیلی آمریکایی است که ‏فعالان و روزنامه‌نگاران سیاه‌پوست اداره می‌کنند و بر مسائل حقوق مدنی، عدالت اجتماعی، و نقد سیاست‌های ایالات متحده ‏تمرکز دارد.‏
۲۰- کشما ساوانت (‏Kshama Sawant‏) فعال سیاسی و سیاستمدار سوسیالیست آمریکایی هندی‌تبار است که بیش از یک ‏دهه عضو شورای شهر سیاتل بوده است. او معتقد است تغییر واقعی از طریق سازمان‌دهی اجتماعی و نه صرفاً انتخابات حاصل ‏می‌شود.‏

Continue Reading

Previous: دربارهٔ اوضاع کنونی کشور، منطقه، و جهان
Next: پشت «طرح ۲۰ ماده‌ای»: تلاش ترامپ برای در اختیار گرفتن نوار غزه
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved