Skip to content
جولای 16, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • دیدگاه‌ها
  • Home
  • تبدیل انسان به سوژه: تحلیل فوکو از پیچیدگی‌های سوژگی در مدرنیته ‏
  • فلسفی

تبدیل انسان به سوژه: تحلیل فوکو از پیچیدگی‌های سوژگی در مدرنیته ‏

Recently updated on ژوئن 7th, 2025 at 04:13 ب.ظ

تهیه و تنظیم از الف. هوش‌یار‎۱

پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۴

سوژه (‏Subject‏) در اندیشهٔ میشل فوکو نه به‌معنای فاعل خودبنیادِ عصر روشنگری، بلکه به‌مثابهٔ محصولی تاریخی-‏گفتمانی است که در شبکه‌های قدرت، دانش، و روابط اجتماعی شکل می‌گیرد. این ایده هستهٔ مرکزی نقد فوکو به مدرنیته و ‏اومانیسم است. ‏
‏۱. مرگ سوژهٔ استعلایی: نقد دکارت و کانت ‏
فوکو با رد مفهوم «سوژهٔ استعلایی» دکارتی («می‌اندیشم، پس هستم») و سوژهٔ خودمختار کانتی استدلال می‌کند که انسان نه ‏خالق دانش و قدرت، بلکه اُبژه‌ای است که سازوکارهای تاریخی آن را ساخته است:‏
‏«انسان اختراع تازه‌ای است… و گویا به انتهای خود نزدیک می‌شود. ما امروزه در حال ناپدید شدن او هستیم.» ‏
این اعلام «مرگ انسان» پس از «مرگ خدا»ی نیچه نشان‌دهندهٔ فروپاشی تصور سنتی از سوژه به‌عنوان مرکز معناست. ‏
‏۲. سوژه‌سازی (‏Subjectivation‏): از فاعلیت به مفعولیت‏
فوکو فرآیند «سوژه‌سازی» (‏Assujettissement‏) را تحلیل می‌کند:‏
‏- نهادهای انضباطی (زندان، مدرسه، بیمارستان) بدن‌ها و ذهن‌ها را از طریق نظارت و طبقه‌بندی به ابژه‌های رام تبدیل ‏می‌کنند.‏
‏- گفتمان‌های دانش (پزشکی، روان‌شناسی، جرم‌شناسی) با تعریف «هنجار» و «ناهنجار»، سوژه‌ها را طبقه‌بندی و کنترل ‏می‌کنند.‏
فوکو تأکید می‌کند:‏
‏«سوژه ساختهٔ گفتمان یا روابط قدرت حاکم بر زمانه است، نه سازندهٔ آنها. افراد صرفاً کارگزارانی‌اند که افکار جامعه در ‏زبانشان جاری است.»‏
‏۳. قدرتِ مولّد: دوگانگی تسلط و مقاومت
برخلاف تصور رایج از قدرت به‌عنوان ابزار سرکوب، فوکو قدرت را مولّد سوژگی می‌داند:‏
‏- قدرت از طریق «فناوری‌های خود» (مثل مناسک اعتراف در مسیحیت یا روان‌کاوی) افراد را وادار به بازگو کردن امیال ‏و هویت خویش می‌کند.‏
‏- این فرایند هم‌زمان هم سوژه می‌سازد و هم امکان مقاومت می‌آفریند. سوژه‌ها می‌توانند با بازتعریف هویت خود، در برابر ‏گفتمان‌های مسلط ایستادگی کنند.‏
‏۴. نقد اومانیسم: توهّم آزادی در عصر مدرن ‏
فوکو اومانیسم مدرن را فریبنده می‌خواند، زیرا که آزادی صوری انسان‌ها پوششی برای کنترل نامرئی است:‏
‏- جامعهٔ مدرن با شعار «آزادی فردی» سوژه‌ها را در شبکه‌ای از انضباط‌های درونی (مثل وجدان اخلاقی) محبوس می‌کند.‏
‏- قدرت در عصر مدرن نه با زور، بلکه با درونی‌سازی هنجارها کار می‌کند: «شهروندان خود پلیس خویش می‌شوند.»‏
‏۵. راه‌های گریز: هنرِ وجود و مقاومت
فوکو علی‌رغم تصویر تاریک از سوژگی، راه‌های رهایی را پیشنهاد می‌کند:‏
‏- اخلاق به‌مثابهٔ زیبایی‌شناسی وجود (‏Ethics as Aesthetics of Existence‏): بازآفرینی خود از طریق سبک‌های ‏زندگی رهایی‌بخش، مانند تجربه‌های مرزی در جنون یا عشق.‏
‏- شکستن گفتمان‌های مسلط: با آشکارسازی تاریخ‌مندی حقیقت (مثلاً در تاریخ جنسیت یا زندان) می‌توان فضایی برای مقاومت ‏گشود.‏
نتیجه‌گیری: میراث فوکو در فهم سوژهٔ مدرن
فوکو با تحلیل سوژه به‌مثابهٔ محصول روابط قدرت-دانش، توهّم خودمختاری انسان مدرن را برمی‌افکند. اما این نقد نفی ‏عاملیت نیست، بلکه دعوتی است به:‏
‏«اندیشیدن به آنچه هستیم» و جست‌وجوی اشکال جدید سوژگی در فراسوی محدودیت‌های گفتمان‌های حاکم.‏
این دیدگاه بنیان‌های علوم انسانی و روان‌شناسی و سیاست را به چالش کشیده و امکان بازخوانی انتقادی مفاهیمی چون ‏‏«آزادی» و «هویت» را فراهم می‌کند.‏

۱. این مطلب با کمک هوش مصنوعی تهیه شده است.‏

منابع: ‏
‏- فوکو، میشل؛ مراقبت و تنبیه: تولد زندان (۱۹۷۵)‏
‏- فوکو، میشل؛ تاریخ جنسیت (۱۹۷۶)‏
‏- تحلیل‌های سوژه‌سازی در آثار متأخر فوکو

Continue Reading

Previous: هنر جنگ از دیدِ سون تزو
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved