Skip to content
ژوئن 1, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • چین قدرت مسلطه در آینده خواهد بود؛ آمریکا از دور خارج خواهد بود
  • جهان
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

چین قدرت مسلطه در آینده خواهد بود؛ آمریکا از دور خارج خواهد بود

نوشتهٔ کایل چن، پژوهشگر دانشگاه پرینستون و کارشناس سیاست‌های صنعتی چین، در نیویورک تایمز، ۱۹ مه ۲۰۲۵ (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴)

ترجمهٔ حبیب مهرزاد – برای اندیشهٔ نو

جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴

سماجت کوته‌بینانهٔ ترامپ بر راه‌حل‌های موقتی مانند وضع تعرفه‌ها (عوارض گمرکی بر واردات)، در حالی که هم‌زمان پایه‌های ‏قدرت آمریکا را ضعیف می‌کند، فقط باعث تسریع سلطهٔ چین بر جهان خواهد شد.‏ نبرد برای سلطه در هوش مصنوعی میان آمریکا و چین نخواهد بود، بلکه ‏میان شهرهای پیشرفته‌ای مانند شنژن و هانگژو در چین خواهد بود.

سال‌هاست که نظریه‌پردازان از آغاز «قرن چینی» سخن گفته‌اند: جهانی که در آن چین سرانجام از توان و ظرفیت عظیم اقتصادی ‏و فناورانه‌اش بهره‌برداری می‌کند، از آمریکا پیش می‌افتد، و قدرت جهانی را حول محوری بازآرایی می‌کند که از پکن می‌گذرد.‏
شاید این قرن از هم‌اکنون آغاز شده باشد. وقتی که تاریخ‌نگاران به عقب نگاه می‌کنند، ممکن است ماه‌های ابتدایی دور دوم ‏ریاست‌جمهوری ترامپ را نقطه‌عطفی بدانند که در آن چین پیش افتاد و آمریکا را پشت سر گذاشت.‏
مهم نیست که دولت‌های آمریکا و چین در جنگ تجاری ترامپ به آتش‌بسی موقتی و بی‌نتیجه رسیده‌اند. رئیس‌جمهور آمریکا ‏بلافاصله آن را پیروزی خواند. اما همین نکته نشان‌دهندهٔ مشکل اساسی دولت ترامپ و کشور آمریکا است: تمرکز کوتاه‌بینانه بر ‏درگیری‌های بی‌اهمیت در حالی که جنگ بزرگ‌تر با چین را قطعاً دارند می‌بازند.‏
ترامپ در حال تخریب پایه‌های قدرت و نوآوری آمریکاست. عوارض گمرکی او دسترسی شرکت‌های آمریکایی به بازارها و ‏زنجیره‌های تأمین جهانی را به خطر می‌اندازد. او بودجهٔ پژوهش دولتی را کاهش داده، دانشگاه‌ها را ضعیف کرده، و پژوهشگران ‏بااستعداد را وادار به مهاجرت به کشورهای دیگر کرده است. او می‌خواهد برنامه‌های مربوط به فناوری‌هایی مانند انرژی پاک و ‏ساخت نیم‌رساناها را عقب براند. در نتیجه، قدرت نرم آمریکا را در بخش وسیعی از جهان از بین می‌برد.‏
اما مسیر چین کاملاً متفاوت است.‏
چین در حال حاضر در تولید جهانی بسیاری از رشته‌های صنعتی پیشتاز است: در تولید فولاد، آلومینیوم، کشتی‌سازی، باتری‌ها، ‏انرژی خورشیدی، خودروهای برقی، توربین‌های بادی، پهپادها، تجهیزات جی‌فایو (‏G5‎‏)، لوازم الکترونیکی مصرفی، مواد اولیه ‏دارویی، و قطارهای پرسرعت. ‏
پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۳۰ تقریباً ۴۵درصد- یعنی تقریباً نیمی- از تولید جهانی را چین در اختیار داشته باشد. دولت چین ‏همچنین بر دست بالا داشتن در آینده متمرکز است: در ماه مارس، دولت چین یک صندوق سرمایه‌گذاری ملی به ارزش ‏‏۱۳۸میلیارد دلار راه‌اندازی کرد که در فناوری‌های پیشرفته‌ای مانند محاسبات کوانتومی و روباتیک سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت ‏خواهد کرد. همچنین، بودجهٔ تحقیق و توسعهٔ دولتی را نیز افزایش داده است.‏
نتایج رویکرد چین شگفت‌انگیز بوده است.‏
زمانی که استارت‌آپ چینی دیپ‌سیک (‏DeepSeek‏) در ژانویهٔ امسال چت‌بات هوش مصنوعی‌اش را راه‌اندازی کرد، بسیاری از ‏آمریکایی‌ها ناگهان دریافتند که چین می‌تواند در حوزهٔ هوش مصنوعی رقابت کند. اما این فقط یکی از لحظات «اسپوتنیک» چین ‏بوده است.[اصطلاح «لحظهٔ اسپوتنیک» به رویداد یا نقطه‌عطفی تاریخی اشاره دارد که مانند زنگ‌خطر عمل می‌کند و یک کشور ‏یا سازمان را به اقدام فوری در حوزه‌های علمی، فناوری، و نوآوری وامی‌دارد. این عبارت از پرتاب اسپوتنیک-۱ اتحاد جماهیر ‏شوروی در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ الهام گرفته شده است که اولین ماهوارهٔ مصنوعی جهان بود.]‏
شرکت خودروسازی برقی بی‌وای‌دی (‏BYD‏) که ایلان ماسک، متحد سیاسی ترامپ، زمانی آن را به تمسخر گرفته بود، سال گذشته ‏در فروش جهانی از تسلا پیشی گرفت، در حال ساختن کارخانه‌های جدید در سراسر جهان است، و در ماه مارس امسال ارزش آن ‏در بازار بیشتر از مجموع ارزش بازار فورد، جنرال موتورز، و فولکس‌واگن شد. چین در کشف داروها، به‌ویژه درمان‌های ‏سرطان، پیشتاز است. چین در سال ۲۰۲۳ بیش از مجموع همهٔ کشورهای دیگر روبات صنعتی نصب کرد. در حوزهٔ نیم‌رساناها- ‏کالای حیاتی این قرن و نقطه‌ضعف دیرینهٔ چین- این کشور در حال تکمیل زنجیرهٔ تأمین خودکفایی است که پیشرفت‌های اخیر ‏شرکت هواوی در پیشاپیش آن قرار دارد. قدرت چین در این فناوری‌ها و دیگر فناوری‌های مرتبط چرخه‌ای مثبت ایجاد کرده است، ‏به‌طوری که پیشرفت در یک حوزه باعث پیشرفت در حوزه‌های دیگر می‌شود.‏
با همهٔ اینها، ترامپ همچنان بر تحمیل عوارض گمرکی تمرکز کرده است. او حتی به نظر نمی‌رسد که مقیاس تهدید چین را درک ‏می‌کند. پیش از اعلام توافق دو کشور برای کاهش تعرفه‌های (عوارض گمرکی) تجاری در هفتهٔ گذشته، ترامپ نگرانی‌های ‏ابرازشده دربارهٔ اینکه عوارض گمرکی بسیار سنگین او می‌تواند قفسهٔ فروشگاه‌های آمریکا را خالی کند نادیده گرفت. او گفت که ‏مردم آمریکا می‌توانند با کمتر خریدن عروسک‌ برای فرزندانشان کنار بیایند؛ توصیفی از چین به‌عنوان کارخانهٔ تولید اسباب‌بازی ‏و اجناس ارزان‌قیمت که اکنون کاملاً کهنه و منسوخ شده است.‏
آمریکا باید درک کند که نه اعمال عوارض گمرکی و نه فشارهای تجاری دیگر باعث نخواهد شد که چین رویکرد اقتصادی ‏دولتی‌محورش را که تا این اندازه موفق بوده است کنار بگذارد و ناگهان سیاست‌های صنعتی و تجاری‌ای را بپذیرد که آمریکا آنها ‏را «منصفانه» می‌داند. برعکس، دولت چین بیشتر از گذشته بر این الگو پافشاری خواهد کرد و با تمرکز مشابه با پروژه منهتن، ‏در پی سلطه بر صنایع پیشرفته خواهد بود. [پروژهٔ منهتن یک برنامهٔ سرّی تحقیقاتی و توسعه‌یی بود که آمریکا در جنگ جهانی ‏دوم برای ساختن اولین بمب اتمی اجرا کرد.]‏
البته چین با چالش‌های جدّی خودش نیز روبه‌روست. رکود طولانی‌مدت در بازار مسکن همچنان مانع رشد اقتصادی است، هرچند ‏نشانه‌هایی از بهبود در این بخش دیده می‌شود. چالش‌های بلندمدت‌تری نیز وجود دارد، مانند کاهش نیروی کار و پیر شدن جمعیت. ‏اما آنهایی که در پیشرفت چین تردید داشته‌اند سال‌ها اوج‌گیری و سقوط قریب‌الوقوع چین را پیش‌بینی کرده‌اند که هر بار اشتباه از ‏آب درآمده است. توانمندی پایدار نظام دولتی چین که می‌تواند به‌دلخواه جهت عوض کند، سیاست‌ها را تغییر دهد، و منابع را برای ‏تقویت قدرت ملی بلندمدت بسیج کند، اکنون انکارنشدنی است، چه طرفداران بازار آزاد آن را بپسندند یا نه.‏
سماجت کوته‌بینانهٔ ترامپ بر راه‌حل‌های موقتی مانند وضع تعرفه‌ها (عوارض گمرکی بر واردات)، در حالی که هم‌زمان پایه‌های ‏قدرت آمریکا را ضعیف می‌کند، فقط باعث تسریع سلطهٔ چین بر جهان خواهد شد.‏
اگر روند کنونی در هر دو کشور ادامه یابد، چین احتمالاً بر کل تولید صنعتی پیشرفته سلطه خواهد یافت، از خودرو و تراشه گرفته ‏تا دستگاه‌های ام‌آرآی (‏MRI‏) و هواپیماهای تجاری. نبرد برای سلطه در هوش مصنوعی میان آمریکا و چین نخواهد بود، بلکه ‏میان شهرهای پیشرفته‌ای مانند شنژن و هانگژو در چین خواهد بود. کارخانه‌های چینی در سراسر جهان زنجیره‌های تأمین را ‏طوری بازآرایی می‌کنند که چین- به‌عنوان ابرقدرت فناورانه و اقتصادی جهان- در مرکز آن باشد.‏
در مقابل، آمریکا ممکن است به کشوری بسیار ضعیف‌شده تبدیل شود. شرکت‌های آمریکایی پشت دیوارهای پنهان عوارض ‏گمرکی فقط به مشتریان داخلی‌شان می‌توانند جنس بفروشند. از دست رفتن فروش خارجی درآمد شرکت‌ها را کاهش می‌دهد و ‏سرمایه‌گذاری در نوآوری را محدود می‌کند. مصرف‌کنندگان آمریکایی مجبور به خریدن کالاهای داخلی خواهند شد که کیفیت ‏متوسط دارند، اما به‌دلیل هزینه‌های‌ بیشتر تولید در آمریکا، گران‌تر از محصولات جهانی‌اند. خانواده‌های کارگری با تورم فزاینده و ‏درآمدهای راکد مواجه خواهند شد. صنایع سنتی باارزشی مانند خودروسازی و داروسازی همین حالا هم از چین عقب افتاده‌اند و ‏صنایع مهم آینده نیز به‌دنبال آنها خواهند رفت. وضع [خراب] دیترویت یا کلیولند را در مقیاس ملی تصور کنید.‏
پرهیز از این سناریوی ناخوشایند و تاریک نیازمند تصمیم‌گیری‌هایی در سیاست‌گذاری- همین امروز- است که باید روشن و از ‏حمایت دوحزبی برخوردار باشد: سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه؛ حمایت از نوآوری دانشگاهی، علمی، و شرکتی؛ تحکیم ‏پیوندهای اقتصادی با کشورهای دیگر؛ و فراهم کردن محیطی جذاب برای استعدادها و سرمایهٔ بین‌المللی. با این حال، دولت ترامپ ‏در هر یک از این حوزه‌ها دقیقاً عکس این کارها را کرده است.‏
اینکه قرن پیش رو چینی خواهد بود یا آمریکایی به خود ما [آمریکایی‌ها] بستگی دارد. اما زمان تغییر مسیر به‌سرعت در حال ‏پایان یافتن است.‏

Continue Reading

Previous: ترامپ از عکسی از کنگو به عنوان مدرکی دال بر قتل عام سفیدپوستان در آفریقای جنوبی استفاده کرد
Next: نگرانی از کاهش ۱۸متری سطح آب دریای خزر
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved