Skip to content
می 18, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • کشمیر باید بتواند آزادانه برای آیندهٔ خودش تصمیم ‏بگیرد
  • جهان
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

کشمیر باید بتواند آزادانه برای آیندهٔ خودش تصمیم ‏بگیرد

خانه و کاشانهٔ ویران‌شده بر اثر بمباران پاکستان در کشمیرِ زیر کنترل هند عکس: Atul Loke for The New York Times

توافق آتش‌بس اخیر میان هند و پاکستان فعلاً از درگیری این دو کشور جلوگیری کرد، اما خطر ‏هنوز از بین نرفته است. نقض مداوم حقوق دموکراتیک در کشمیر باعث می‌شود که این منطقه ‏همچنان منبع بی‌ثباتی و درگیری‌های بالقوه در آینده باقی بماند.‏

شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

نوشتهٔ دکتر آویشک کُنار، استاد اقتصاد در دانشگاه اُ پی جیندال در ایالت هاریانای هند
منبع: نشریهٔ اینترنتی ژاکوبن، ۱۳ مه ۲۰۲۵ (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴)

ترجمهٔ لیندا سارنگ (با اندکی تلخیص) – برای اندیشهٔ نو

پس از چهار روز تنش فزاینده پس از حمله‌های موشکی هند در «عملیات سیندر»، که بنا به روایت ‏رسمی «زیرساخت‌های تروریستی» را هدف قرار داده بود، روز ۱۰ مه [۲۰ اردیبهشت] صلح ‏شکننده‌ای بین هند و پاکستان برقرار شد. تبادل آتش اخیر در پی کشته شدن دست‌کم بیست و شش ‏گردشگر و غیرنظامی به دست شبه‌نظامیان مسلح در پارک زیبای پهلگام در کشمیر در روز ۲۲ آوریل ‏‏[۲ اردیبهشت] رخ داد.‏

حملهٔ ناجوانمردانه به غیرنظامیان در پهلگام را بی‌تردید باید قاطعانه محکوم کرد. با این حال، کاری که ‏هند به نام «امنیت ملی» می‌کند باعث محرومیت مردم عادی کشمیر شده و به خشمی دامن زده است که ‏می‌تواند ستیزه‌جویی‌های بیشتری به دنبال داشته باشد.‏

محرومیت از دموکراسی

مناقشهٔ کشمیر اگرچه هزار سال قدمت ندارد، اما تاریخ طولانی و پُرپیچ‌وخمی دارد. حاکمان کشمیر در ‏زمان استعمار بریتانیا و پیش و پس از آن، همیشه آرمان‌های سیاسی کشمیری‌ها را، در مقایسه با اهمیت ‏ژئوپلیتیک و استراتژیک این سرزمین، در درجهٔ دوم اهمیت قرار داده‌اند.‏

تضعیف و بی‌ارزش شدن سند الحاق (‏IOA‏) [پیوستن کشمیر و جامو و دیگر امیرنشین‌های هندِ بریتانیا ‏به پاکستان یا هند، پس از استقلال این دو از امپراتوری بریتانیا در سال ۱۹۴۷] یک نمونه در این مورد ‏است. دوگرا مهاراجه هاری سینگ، حاکم محلی آن زمان کشمیر و جامو، سند الحاق را امضا و موافقت ‏کرد که کشمیر بخشی از قلمرو هند شود.‏

مادهٔ ۳۷۰ از مواد بسیار مهم این سند بود که به مردم کشمیر در همهٔ امور خودمختاری می‌داد. قرار بود ‏که این ماده موقتی باشد، زیرا می‌بایست همه‌پرسی می‌شد تا مردم کشمیر خودشان سرنوشت سیاسی‌شان ‏را تعیین کنند؛ آیا بخشی از هند باقی بمانند، یا به پاکستان بپیوندند، یا کشور مستقل خودشان را داشته ‏باشند.‏

واقعیت این است که دولت‌های پی‌درپی هند هیچ‌کدام هرگز قصد برگزاری همه‌پرسی نداشتند. تاریخ ‏جامو و کشمیر از زمان استقلال شاهد استقرار دولت‌های ایالتی دست‌نشانده از طریق انتخابات تقلبی بوده ‏است. این دولت‌های محلی هم به دستور دولت مرکزی در دهلی عمل می‌کرده‌اند و برای آنها تمامیت ‏ارضی هند همیشه بر آرمان‌های کشمیری‌ها ارجحیت داشته است.‏

مخالف با مبارزات سیاسی دموکراتیک مردم کشمیر زمینه را برای ظهور مقاومت مسلحانه فراهم کرد که ‏به‌طور جدی از اواخر دههٔ ۱۹۸۰ [۱۳۶۰] آغاز شد. جنبش ملی کشمیر به رهبری جبههٔ آزادی‌بخش ‏جامو کشمیر (‏JKLF‏) گرایش سکولار داشت و خواستار استقلال کشور کشمیر بود. هر دو دولت هند و ‏پاکستان با این جبهه سر دشمنی داشتند، زیرا با طرح‌های ارضی استراتژیک این دو دولت جور ‏درنمی‌آمد. سرانجام نیز این جبهه را در هم کوبیدند و نابود کردند.‏

چشم‌انداز مطلوب هر دو دولت هند و پاکستان در اختیار داشتن این سرزمین بوده است و توجهی به ‏پیامدهای آن برای مردم ساکن این منطقه نداشتند. دولت‌های پی‌درپی هند هر صدای مخالف در کشمیر را ‏سرکوب کرده‌اند و برای مهار کردن مردم مرتکب موارد متعدد نقض فاحش حقوق بشر شده‌اند. این موارد ‏شامل کشتار، ناپدیدسازی، استفاده از تجاوز جنسی به‌عنوان ابزار تنبیه، استفاده از سپر انسانی، و قوانین ‏تنبیهی مانند قانون اختیارات ویژهٔ نیروهای مسلح (‏AFSPA‏) یا قانون امنیت عمومی (‏PSA‏) بوده ‏است.‏

گرچه همهٔ دولت‌های «کنگرهٔ ملی هند» حکومت‌های دست‌نشانده در کشمیر مستقر کردند و درهٔ کشمیر ‏را به یکی از نظامی‌شده‌ترین مناطق جهان تبدیل کردند، دولت کنونی به رهبری حزب بهاراتیا جاناتا ‏‏(‏بی‌جی‌پی، BJP‏) برخی از این گرایش‌های سرکوبگرانهٔ دیرینه را شدت بخشیده است. دولت نارندرا مودی در ‏سال ۲۰۱۹، برخلاف قانون، مادهٔ ۳۷۰ را که وعدهٔ خودمختاری به مردم کشمیر داده بود لغو کرد.‏

از مدت‌ها قبل از ۲۰۱۹، بر اثر دستورهای پی‌درپی ریاست‌جمهوری هند این ماده از نظر قانونی و ‏سیاسی ضعیف و بی‌ارزش شده بود، اما لغو رسمی آن هنوز اقدامی بزرگ بود. علاوه بر این، دولت ‏مودی مادهٔ ‏‎35A، قانون اقامت دائم، را لغو کرد که درها را برای غیرکشمیری‌ها باز کرد که در این ‏ایالت زمین بخرند.‏

در واکنش به این اقدام دولت مودی،‌ اعتراض‌های بزرگی در سراسر کشمیر صورت گرفت. دولت با ‏زندانی کردن رهبران برجستهٔ اپوزیسیون، مسدود کردن خدمات اینترنت ‏‎4G‎، و پیگرد روزنامه‌نگاران، ‏از جمله تعطیل کردن دفتر «کشمیر تایمز» در سرینگر در سال ۲۰۲۰، مخالفان را سرکوب کرد.‏

اسلام‌هراسی و ناسیونالیسم افراطی

شکی نیست که حملهٔ پهلگام در ۲۲ آوریل وحشتناک بود. علاوه بر این، از دیدگاه مردم کشمیر این اقدام ‏نتیجهٔ معکوس داشت. در واقع، بخش بزرگی از اپوزیسیون هند را به پشتیبانی از دولت ‏BJP‏ کشاند. ‏حملهٔ پهلگام فضایی از ناسیونالیسم افراطی ایجاد کرده است و شهروندان هند را به پشتیبانی از اقدامات ‏ارتش هند کشانده است.‏

در ضمن، اسلام‌هراسی موجود در سراسر کشور گسترش یافته و خود را به زشت‌ترین شکل ممکن نشان ‏داده است. دانشجویان کشمیری در دانشگاه‌های سراسر کشور مورد اذیت و آزار و خشونت قرار ‏گرفته‌اند.‏

به همین ترتیب، حمله‌های ارتش هند، که منجر به کشته شدن غیرنظامیان پاکستانی شد، احتمالاً حمایت ‏از ارتشی را که چندان محبوبیتی نداشت تقویت کرده است. این نبرد زمینه‌ای برای خودنمایی ‏ارتجاعی‌ترین گرایش‌ها فراهم کرده است و باعث مرگ غیرنظامیان بی‌گناه در هر دو طرف مرز شده ‏است.‏

مقامات هندی بعد از حمله در پهلگام خانه‌های ۹ تروریست مظنون در جامو و کشمیر را ویران کردند. ‏این اقدام نوعی مجازات جمعی شبیه به رویکرد اسرائیل است که فقط به خشم بیشتر منجر می‌شود و ‏می‌تواند غیرنظامیان ناراضی را به شبه‌نظامیان آینده تبدیل کند.‏

تعجب‌آور نبود که کنگرهٔ ملی هند و شماری دیگر از حزب‌های اپوزیسیون هند به‌سرعت به پشتیبانی از ‏راست افراطی (حزب بی‌جی‌پی ‏BJP‏) و اقدامات ارتش درآمدند. حتی حزب‌های کمونیست حاضر در پارلمان- حزب ‏کمونیست هند و حزب کمونیست هند (مارکسیست)- تصمیم دولت به اقدام نظامی را تأیید کردند.‏
چپ پارلمانی هند- دست‌کم در مورد کشمیر- موضعی ناسیونالیستی می‌گیرد و تمامیت ارضی هند را بر ‏آرمان‌های مردم کشمیر برای تعیین سرنوشت خودشان اولویت می‌دهد. موضع اصلی چپ پارلمانی از ‏سال ۲۰۱۹ بر محور خواست بازگرداندن مادهٔ ۳۷۰ بوده است که به اولویت دادن به خودمختاری در ‏هند از توجه به موضوع تعیین سرنوشت پرهیز می‌کند.‏

در بیانیه حزب کمونیست هند، ادعای ارتش مبنی بر اینکه حمله‌ها «متمرکز، سنجیده، و غیرتنش‌زا» ‏بوده است تأیید شده و به‌جای فراخوان برای تنش زدایی فوری، بر لزوم حفاظت از «تمامیت [ارضی] ‏کشور» تأکید شده است. این موضع‌گیری تأسف‌بار است، اما با مواضع اخیر حزب همخوانی دارد. پس ‏از حملهٔ پولواما در سال ۲۰۱۹ [عملیات بمب‌گذاری انتحاری گروه پاکستان جیش‌المحمد در منطقهٔ ‏پولوامای جامو کشمیر]، مجلس ایالتی کِرالا، که بلوک چپ به رهبری حزب کمونیست هند در آن ‏اکثریت دارد، قعطنامه‌ای را به اتفاق آرا تصویب کرد که در آن از ارتش هند برای حمله‌های هوایی ‏دقیق در بالاکوت [در پاکستان] حمایت شده بود.‏

عملیات سندور

میانجیگری آمریکا برای دستیابی به آتش‌بس و جلوگیری از وقوع فاجعه‌ای بزرگ‌تر اقدامی کلیدی بود. ‏در سال ۲۰۱۹ نیز همین طور شد، زمانی که دیپلماسی کمک کرد که از وقوع جنگ تمام‌عیار جلوگیری ‏شود (طبق خاطرات مایک پمپئو، وزیر امور خارجی وقت آمریکا).‏

عملیات سندور [حملهٔ ارتش هند به زیرساخت‌های تروریستی در پاکستان و کشمیرِ پاکستان، به‌تلافی ‏حملهٔ تروریستی در کشمیر هند]، که بسیار هم مورد ستایش قرار گرفت، دستاورد چندانی نداشت. ‏عاملان فاجعهٔ پهلگام همچنان آزادند. حتی اگر برخی از مقرهای شبه‌نظامیان مسلح در حمله‌های سندور ‏ویران شده باشد، احتمال زیاد دارد که ساختمان‌هایی ساده و ابتدایی بوده‌اند که به‌راحتی می‌شود آنها را ‏بازسازی یا نوسازی کرد. اما هزینه‌ای که این عملیات برای هند دارد می‌تواند خیلی بیشتر باشد.‏

یکی از مفسران نظامی هند دربارهٔ این حمله توضیح می‌دهد که در مقابل، پاکستان جت‌های جِی-۱۰ ‏چینی مجهز به رادارهای دوربُرد و مسلح به موشک‌های پی‌اِل-۱۵ را به پرواز درآورد که می‌توانند ‏هواپیماهای دشمن را فراتر از بُرد دید انسان هدف قرار دهند. به همین علت بود که چهار هواپیمای ‏هندی، از جمله جت‌های رافال ساخت فرانسه، بدون اینکه خلبانان متوجه حمله شوند، مورد اصابت قرار ‏گرفتند.‏

آنچه رخ داد ناقض ادعاهای هند در مورد امنیت نظامی‌اش بود. جنگ‌افزارهای مدرن به داشتن برتری ‏فناورانه، به‌ویژه برتری هوایی، بستگی دارد. اگر نیروی هوایی پاکستان که مجهز به تجهیزات چینی ‏است بتواند از هند پیشی بگیرد، پس می‌توان گفت که عملیات سندور هیچ بازدارندگی واقعی ندارد.‏

پیمان آب سند

به نظر می‌رسد تنها چیزی که دو طرف [هند و پاکستان] بر سر آن توافق کرده‌اند توقف فعالیت‌های ‏نظامی است. هند تأیید کرده است که تعلیق «پیمان آب سند» (‏IWT‏)- که بلافاصله پس از فاجعهٔ پهلگام ‏و با این تعهد به اجرا درآمد که «حتی یک قطره آب» به پاکستان نخواهد رفت- همچنان به قوت خودش ‏باقی است. و این موضوعی بسیار نگران‌کننده است.‏

پیمان آب سند توافقی مهم برای تقسیم آب بین هند و پاکستان است. [در میان شاخه‌های اصلی رودخانهٔ ‏بزرگ سند] مطابق این پیمان، آب سه رودخانهٔ غربی (سند، چناب، و جِلوم) برای استفادهٔ پاکستان و آب ‏سه رودخانهٔ شرقی (راوی، بیاس و سوتلج) برای استفادهٔ هند اختصاص داده می‌شود.‏

دیوید میشل، در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی، توضیح می‌دهد که رود سند چقدر برای پاکستان ‏مهم است:‏
‏«از هر ده پاکستانی نُه نفر در حوضهٔ سند زندگی می‌کنند. شهرهای بزرگی مانند کراچی و لاهور برای ‏آب آشامیدنی به این رودخانه- یا سفره‌های زیرزمینی که از سند سیراب می‌شوند- متکی‌اند. در حدود ‏‏۹۴درصد از برداشت آب در پاکستان برای کشاورزی است. بخش کشاورزی ستون فقرات اقتصاد ‏پاکستان است. این بخش ۲۲٫۹درصد از تولید ناخالص داخلی و ۲۴٫۴درصد از صادرات کشور را ‏تشکیل می‌دهد، معیشت دوسوم جمعیت روستایی را تأمین می‌کند، و ۳۷٫۴درصد از کل نیروی کار را به ‏کار می‌گیرد. سیستم آبی سند بیش از ۹۰درصد محصولات کشور را آبیاری می‌کند.»‏

هند سرزمین‌های بالادست رودخانه را دارد و پیش از این نیز یک بار در سال ۱۹۴۸ جریان آب را ‏قطع کرده بود که باعث وحشت شدید در پاکستان شد. محروم کردن یک سرزمین یا کشور پایین‌دست از ‏آب، که هند تهدید به آن کرده است، نوعی مجازات جمعی خواهد بود و می‌توان آن را جنایت علیه بشر ‏توصیف کرد.‏

با همهٔ اینها، هند واقعاً ظرفیت جلوگیری از جریان آب به پاکستان را ندارد. برای این کار، به سازه‌هایی ‏نیاز است که ساختن آنها ممکن است دهه‌ها طول بکشد. خوشبختانه تهدید «حتی یک قطره آب» فقط ‏رجزخوانی است. با این حال، هند برای آسیب زدن به پاکستان هنوز راه‌های زیادی دارد.‏

بر اساس مقررات پیمان آب سند، هند موظف است داده‌های هیدرولوژیکی [سطح و میزان جریان آب، ‏سطح آب‌های زیرزمینی، میزان بارندگی، کیفیت آب، میزان تبخیر و غیره] را که برای برنامه‌ریزی ‏برای مقابله با سیل و/یا خشک‌سالی در فصول باران‌های موسمی ضروری است در اختیار پاکستان ‏بگذارد. ممانعت از دسترسی پاکستان به این داده‌ها پیامدهای زیان‌باری خواهد داشت.‏

علاوه بر این، به‌علت ظرفیت ذخیره‌سازی محدودی که هند دارد می‌تواند زمان جریان آب را تغییر دهد، ‏که برای بسیاری از محصولات کشاورزی در فصول کاشت بسیار اهمیت دارد. دولت هند مایل به ‏مذاکرهٔ مجدد در مورد پیمان آب سند بوده است که با توجه به نگرانی‌های جدید در مورد تغییرات ‏آب‌وهوایی جهانی ممکن است ضروری باشد. با این حال، نباید از تهدید به تعلیق اجرای مفاد این پیمان ‏برای قدرت‌نمایی در چانه‌زنی استفاده شود.‏

نه مسئله‌ای امنیتی، بلکه مسئله‌ای سیاسی

مشکل کشمیر مسئلهٔ امنیتی نیست؛ درگیری سیاسی است. هند با نپال و بوتان مرز مشترک دارد، ولی ما ‏در این مرزها مشکل امنیتی نداریم. مشکل سیاسی نمی‌تواند راه‌حل نظامی داشته باشد. برعکس، ‏رویکردهای نظامی به درگیری‌ها به بروز مشکلات سیاسی در آینده منجر می‌شود. علاوه بر این، ‏درگیری نظامی بین دو کشور مسلح به سلاح هسته‌یی بی‌تردید همراه با خطرات زیاد و غیرقابل‌تصوری ‏است.‏

پس از حمله‌های پهلگام تا کنون هیچ تحقیقی صورت نگرفته است و برای ادعاهای هند مبنی بر دخالت ‏پاکستان هنوز شواهدی ارائه نشده است. حتی اگر این ادعاها درست باشد، هند به‌جای توسل به رویکرد ‏نظامی، باید اول همهٔ راه‌های دیپلماتیک و قانونی را بیازماید. به همین ترتیب، پاکستان باید شفاف‌سازی ‏و تحقیق کند و همهٔ کسانی را که در برنامه‌ریزی و اجرای حمله به غیرنظامیان در پهلگام دست داشته‌اند ‏به دست عدالت بسپارد.‏

مناقشهٔ کشمیر حاصل سرکوب تاریخی آرمان‌های سیاسی کشمیری‌هاست. هند اصرار دارد که این ‏درگیری موضوعی بین دو طرف [هند و پاکستان] است، به این معنی که سازمان ملل متحد و هیچ نهاد ‏دیگری نباید در این کار دخالت کنند؛ فقط هند و پاکستان- نه مردم کشمیر- باید در مورد این درگیری ‏تصمیم بگیرند. پاکستان با مداخلهٔ طرف سوم مخالفتی ندارد، چون به آن کشور امکان می‌دهد که این ‏واقعیت را مطرح کند که تا کنون هیچ همه‌پرسی‌ای در کشمیر برگزار نشده است. با همهٔ اینها، دولت ‏پاکستان، با همهٔ دسیسه‌کاری‌هایش، دست سنگینی در سرکوب صدای کشمیری‌هایی دارد که نمی‌خواهند ‏به پاکستان بپیوندند.‏

سازوکارهای قانونی نیز مناقشهٔ کشمیر را حل نخواهد کرد. پیمان آب سند را در نظر بگیرید. چارچوبی ‏قانونی است که هم‌اکنون یا در پی مذاکرات آینده، هر گونه ادعای کشمیری‌ها را کاملاً نادیده می‌گیرد و ‏سرکوب می‌کند. برای مثال، مجلس قانون‌گذاری جامو و کشمیر در سال ۲۰۰۳ قطعنامه‌ای را به اتفاق ‏آرا تصویب کرد که خواستار بازنگری در این پیمان بود، اما رأی آن کلاً نادیده گرفته شد.‏

ضروری است که هند و پاکستان گفت‌وگوهای دیپلماتیک را از سر بگیرند و به آرمان‌های سیاسی کشمیر ‏نیز توجه کنند. با وجود این، دولت مودی، در نمایشی از جنگ‌طلبی آشکار، اعلام کرده است که «هر ‏مورد تروریسم علیه آن دولت را ‘اقدام جنگی’ تلقی خواهد کرد.»‏

مودی همچنین یازده روز تیرانگا یاترا (مراسم بزرگداشت و راه‌پیمایی‌های به‌اصطلاح سه‌رنگ [اشاره به ‏رنگ‌های پرچم ملی هند]) اعلام کرده است. این اقدام او [به‌افتخار نیروهای مسلح هند و بزرگداشت ‏عملیات سندور] تلاشی سراسری است ‏ برای دلجویی از حامیان ملی‌گرای افراطی‌اش که از برقراری آتش‌بس ناراحت‌اند و ‏میانجیگری آمریکا را تضعیف تصویر خودخواندهٔ‌ مودی به‌عنوان مردی قدرتمند می‌دانند. از این مهم‌تر، ‏رهبر بی‌جی‌پی [مودی] این راه‌پیمایی را با نگاهی به انتخابات ایالتی آینده در بیهار برنامه‌ریزی کرده ‏است.‏

با این قمارهای سیاسی بار دیگر درگیری کشمیر به حاشیه رانده می‌شود. صلح واقعی و پایدار فقط زمانی ‏به دست می‌آید که به حقوق سیاسی کشمیری‌ها بی‌توجهی نشود. کشمیری‌ها حق تعیین سرنوشت خودشان ‏را دارند؛ حق دارند آینده‌ای را که خودشان دوست دارند انتخاب کنند، هرچه که باشد.‏

Continue Reading

Previous: افت ۵۰درصدی تولید محصولات اساسی کشاورزی بر اثر قطع برق چاه‌ها
Next: چین بار دیگر خواستار تحقق «راه‌حل دو کشور» شد
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved