
اکبر منتجبی در گفتوگو با الف
سردبیر روزنامهٔ سازندگی: باجنیوزها دنبال منافع اقتصادی کوتاهمدتاند. مثلاً خبری را علیه مدیر شرکتی میزنند و به مدیر آن شرکت یا روابط عمومیاش اعلام میکنند که خبری علیه شما داریم؛ یا فلان مبلغ را به ما میدهی تا منتشر نکنیم یا نمیدهی و منتشر میکنیم.
چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
اندیشهٔ نو: «باجنیوز» به افشاگریهای رسانهها گفته میشود که با هدف باجگیری از فرد یا نهاد افشاشده منتشر میشود. بهعلت اختلافهای داخلی در میان سران و کارگزاران حکومت و نهادهای وابسته به حکومت و رانتخوارهای بخشهای گوناگون اقتصادی، این نوع باجگیری در رسانهها رواج یافته است.
رسانهٔ افشاکننده در این نوع افشاگریها پایبند تمام واقعیت نیست و ترکیبی باجگیرانه از اخبار و اطلاعات راست و دروغ میسازد. عوامل این نوع افشاگری از جعل و مونتاژ و انتشار ناقص خبر برای باجخواهی از مراکز اقتصادی یا مدیران و صاحبمنصبان سیاسی و حتی چهرههای هنری و ورزشی بهره میگیرند. گاه امتیازی برای یک رسانه گرفته میشود صرفاً برای اینکه از این راه درآمدی کسب کنند. کار حتی به اجاره کردن امتیازهای رسانهها برای باجگیری رسیده است.
با ظهور و گسترش رسانههای اجتماعی «باجنیوز» وسعت بیشتری پیدا کرده است.
جامعهٔ خبری تحلیل الف گفتوگوهایی با اهالی رسانه دربارهٔ «باجنیوزها» ترتیب داده است. این سایت در دومین بخش از این گفتوگوها (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) با اکبر منتجبی، سردبیر روزنامهٔ سازندگی، این موضوع را در میان گذاشته است و نظر او را پرسیده است. منتجبی میگوید:
🔹 باجنیوزها دنبال منافع اقتصادی کوتاهمدتاند. مثلاً خبری را علیه مدیر شرکتی میزنند و به مدیر آن شرکت یا روابط عمومیاش اعلام میکنند که خبری علیه شما داریم؛ یا فلان مبلغ را به ما میدهی تا منتشر نکنیم یا نمیدهی و منتشر میکنیم. این امر بیشتر در شبهرسانهها رخ میدهد. البته نمیشود گفت در رسانههای رسمی وجود ندارد. در رسانههای رسمی هم متأسفانه بهدلیل مشکلات مالی که به وجود آمده، بعضاً حتی در سطح روزنامه و مدیران رسانهها هم رخ میدهد.
🔹 روزنامهای را میشناسم که در سه یا چهار سال گذشته اساساً منتشر نمیشد. قبلش خیلی محدود منتشر میشد، اما نامش عوض شد و با یک نام اقتصادی آغار به فعالیت کرد و الآن در حال باجخواهی است! این امر به این دلیل اتفاق میافتد که نظارتی وجود ندارد. ساختار آلوده شده و سیستم حکمرانی رسانهیی بر تولید محتوا نظارت ندارد و وظیفهٔ خودش را صرفاً روی مجوز و امتیاز صادر کردن متمرکز کرده. در واقع میگوید من به شما امتیاز و مجوز میدهم، شما هر چه میخواهید تولید کنید به من ارتباطی ندارد؛ قوه قضائیه رسیدگی میکند!
🔹 هیئت نظارت بر مطبوعات به وظایفش عمل نمیکند، مگر مورد خاص سیاسی اتفاق بیفتد. مثلاً احساس کند مطبوعات به حوزهٔ امنیت وارد شدهاند یا در حوزهٔ انتقاد از رئیسجمهور وارد شدهاند یا مثلاً به حوزهای وارد شدهاند که خلاف مصوبات شورای امنیت ملی است. هیئت نظارت برای این تعریف شده که نه بر محتوای سیاسی، بلکه بر محتواهای مفسدهانگیز نظارت کند. حساسیتهایشان فقط سیاسی است یا چیزی که به سیاست تنه بزند.
🔹 یک کانال تلگرامی داریم که مدیرش به من میگفت من ماهی پانصدمیلیون تومان درآمد دارم! روزنامه داریم که باجخواهی میکند و علیه این و آن تیتر میزند، حتی علیه مدیران دست چندم، و پول میگیرد! ممکن است در شهرستانها بیشتر هم باشد. به هر حال، رسانه ابزار قدرت است. ممکن است یک مدیر روزنامه یا کانال تلگرامی بزند برای اینکه پستی را به دست بیاورد!
🔹 مشکل در مسئلهٔ باجگیری رسانهیی دوسویه است. یعنی طرفی که مورد باجخواهی قرار میگیرد معمولاً سکوت میکند و گزارش نمیدهد. در دورههای قبلی شهرداری، یکی از سایتهای اینترنتی به روابط عمومی شهرداری یا یکی از مدیران شهرداری زنگ میزند و میگوید اگر مثلاً چندصدمیلیون تومان به حساب ما نریزید، ما فلان خبر را علیه شما منتشر میکنیم. روابط عمومی هم طبیعتاً دنبال این است که جای پایش سفت باشد و مدیر بالاسرش به او نگوید که تو عرضه نداری چند تا رسانه را همراه کنی! و نهایتاً پول را میدهند، چون در شهرداری هم پول زیاد است. بنابراین کسی نمیآید در مقابل باجخواهی بایستد!
🔹 امتیاز روزنامهای را که منتشر نمیشود و سطح پایینی دارد به قیمت نازلی میخرند و سطح آن را با حیلههایی ظاهراً بالاتر میکشند و بعد آن را به قیمت بسیار بالاتر میفروشند و آن کسی هم که آن را میخرد در حوزهٔ باجگیری از آن استفاده میکند!
🔹 شما اگر روزنامه داشته باشید و چند سال هم منتشر نکرده باشید و فقط نسخه اینترنتیاش را کموبیش در ارشاد بارگذاری کرده باشید، از ارشاد و جاهای مختلف دولتی دستکم ۱۵۰میلیون تومان آگهی میگیرید. چندصد روزنامه داریم که بسیاری از آنها منتشر نمیشوند. نه دفتر و دستک دارند نه هیچچیز دیگر. ولی همه دارند ۱۵۰ میلیون تومان را میگیرند.
🔹 کسی میتواند مثلاً شش روزنامه اجاره کند و ۹۰۰میلیون [تومان] آگهی بگیرد. یک صفحهآرا بهصورت دورکار برای اینها استخدام میکند و ماهی حداکثر پنجاهمیلیون به او میدهد و ۸۵۰میلیون را در جیبش میگذارد! تمام مطالبش را هم از رسانههای دیگر مثل ایرنا و ایسنا و فارس و تسنیم و غیره در روزنامهاش چاپ میکند! این تازه صورت نسبتاً سالمتر ماجراست. قسمت ناسالم مثل باجگیریاش بماند.
ویدئوی کامل این گفتوگو را میتوانید اینجا ببینید.