
امسال هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم است. این بزرگداشت یادآور قدرتمندی از وحشیگری جنگ، صلح و ثبات گرانبها و به سختی به دست آمده و اهمیت حقیقت تاریخی است – به ویژه در زمانی که جهان با تجدید حیات یکجانبهگرایی، اجبار اقتصادی و ذهنیت سلطهجویانه دست و پنجه نرم میکند.
آنچه نگرانکننده است این است که در سالهای اخیر، تلاشهای مکرری برای تحریف یا انکار میراث پیروزی جنگ جهانی دوم صورت گرفته است. این تلاشها که انتقاد و نگرانی گستردهای را به دنبال داشته است، لزوم حفاظت از تمامیت تاریخ جنگ جهانی دوم را به جهانیان یادآوری کرده است.
چه کسی تاریخ جنگ جهانی دوم را تحریف میکند؟
در این سالها، سیاستمداران برخی کشورها با دستکاری حقایق تاریخی به دنبال دستیابی به دستاوردهای سیاسی بودهاند.
در ماه مارس، پیت هگست، وزیر دفاع ایالات متحده، ضمن شرکت در مراسم یادبودی در ایوو جیما برای بزرگداشت کشتهشدگان یکی از نبردهای محوری جنگ جهانی دوم، ژاپن را در مقابله با «تجاوز چین» ضروری خواند و از «شجاعت» سربازان ژاپنی تمجید کرد.
اظهارات هگست انتقادات شدیدی را برانگیخت و بسیاری آن را تلاشی برای تطهیر نظامیگری ژاپن در طول جنگ جهانی دوم دانستند. نظرات او همچنین خیانت به کسانی تلقی شد که جان خود را در نبرد ضد فاشیستی فدا کردند.
چنین تلاشهایی برای تحریف یا انکار تاریخ جنگ جهانی ضد فاشیستی چیز جدیدی نیست.
پس از جنگ جهانی دوم، با تشدید جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، واشنگتن تصمیم گرفت از ژاپن به عنوان یک وزنه تعادل استراتژیک در آسیا حمایت کند. با این کار، بقایای فاشیسم ژاپنی به طور کامل ریشه کن نشد.
تا به امروز، برخی از سیاستمداران راستگرای ژاپنی هنوز از انکار گذشته نظامی ژاپن خودداری میکنند و حتی نتایج جنگ را زیر سوال میبرند یا انکار میکنند.
آنها همچنان به معبد بدنام یاسوکونی که به افتخار ۱۴ جنایتکار جنگی درجه یک ژاپنی در جنگ جهانی دوم ساخته شده است، ادای احترام میکنند، کتابهای درسی تاریخ دبیرستان را برای کماهمیت جلوه دادن جنایات ژاپن در زمان جنگ اصلاح میکنند و استخدام اجباری “زنان آسایشگر” توسط ارتش ژاپن در طول جنگ جهانی دوم را انکار میکنند.
سون هوئیشیو، دانشیار دانشکده تاریخ دانشگاه پکن، گفت: “در سالهای اخیر، ژاپن بیپروا کتابهای درسی را دستکاری کرده است و نظریه عدم احساس گناه در تجاوز، بازار نسبتاً بزرگی در ژاپن دارد.”
تجدیدنظرطلبی تاریخی مشابهی در غرب رخ داده است. برخی از کشورهای غربی تلاشهایی برای کماهمیت جلوه دادن یا حتی انکار کامل نقش ارتش سرخ و مردم شوروی در پیروزی بر نازیسم داشتهاند.
یک نظرسنجی که توسط IFOP، یک گروه تحقیقات بازار بینالمللی، در ماه مه ۱۹۴۵ انجام شد، نشان داد که ۵۷ درصد از مردم فرانسه، اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان بزرگترین سهم در شکست نازیها میشناسند، در حالی که تنها ۲۰ درصد از ایالات متحده و ۱۲ درصد از بریتانیا حمایت میکنند.
با این حال، تا سال ۲۰۱۸، یک نظرسنجی YouGov تغییر چشمگیری در برداشت عمومی نشان داد: ۵۶ درصد از فرانسویها معتقد بودند که ایالات متحده مهمترین نقش را ایفا کرده است، ۱۱ درصد بریتانیا را به عنوان نقش خود معرفی کردند و تنها ۱۵ درصد سهم روسیه را به رسمیت شناختند.
چرا حقیقت تاریخی اینقدر مهم است؟
در طول مرگبارترین درگیری نظامی تاریخ بشر، ۸۰ سال پیش، بیش از ۸۰ کشور و منطقه، شامل تقریباً ۲ میلیارد نفر، به جنگ کشیده شدند. بیش از ۱۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان کشته یا زخمی شدند و خسارات اقتصادی جهانی از ۴ تریلیون دلار آمریکا فراتر رفت.
حفظ حقیقت تاریخ، معنادارترین ادای احترام به سربازان و غیرنظامیانی است که در طول جنگ جهانی دوم جان باختند. همچنین پایه و اساسی برای آشتی بین ملتهای متخاصم سابق است.
آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان، در سفر خود به ژاپن در سال ۲۰۱۵ گفت: “چگونه باید به گناه هولوکاست که باید مسئولیت آن را بپذیریم، پاسخ دهیم؟ جمعبندی گذشته میتواند پیشنیاز آشتی باشد.”
پس از جنگ جهانی دوم، قدرتهای متفقین محاکمات نورنبرگ و توکیو را انجام دادند که اولین بار در تاریخ بشر بود که جنایتکاران جنگی در یک دادگاه بینالمللی محاکمه میشدند و مجازات عادلانهای را اعمال میکردند، عدالت بینالمللی را برقرار میکردند و هشداری جدی به نیروهای فاشیست میدادند.
بر اساس پیروزی در جنگ جهانی دوم، اعضای کلیدی اتحاد ضد فاشیست به طور مشترک بنیانگذاری سازمان ملل متحد را آغاز کردند و مجموعهای از اسناد مهم بینالمللی از جمله اعلامیه قاهره، اعلامیه پوتسدام و منشور سازمان ملل متحد را تدوین کردند که پایه و اساس نظم بینالمللی مدرن را بنا نهاد و هنجارهای اساسی حاکم بر روابط بینالملل معاصر را تعیین کرد.
از پایان جنگ جهانی دوم، جهان به لطف دوران عمدتاً صلحآمیزی که در آن بوده، شاهد سطحی از رفاه جهانی بوده است که در تاریخ بشر بیسابقه بوده است.
کریل بابایف، مدیر موسسه چین و آسیای مدرن در آکادمی علوم روسیه، گفت: «امروز، به نظر میرسد هیچ کس در این مورد که پیروزی بر فاشیسم و نظامیگری یکی از بزرگترین دستاوردهای بشریت در قرن بیستم بوده است، تردیدی ندارد.»
وی افزود: «در دستور کار جهانی، ما باید از موضعی حمایت کنیم که احترام کامل به حقیقت تاریخی را میطلبد، تحریف آن را رد میکند و مهمتر از همه، از خاطره کسانی که در طول جنگ جهانی دوم در حین دفاع از آزادی ما جان باختند، محافظت میکند.»
چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴