
۱۳۹ سال پیش کارگران کارخانه نساجی شیکاگوی آمریکا برای رهایی از شدت کار ۱۴ ساعته، جنبش ۸ ساعت کار با اعتصاب و دهها قربانی را آغازگر شدند. از سال ۱۸۸۶ تاکنون این جنبش به دستاوردهای بزرگی دست یافته، اما هنوز هم در سراسر جهان کارگران برای ۸ ساعت کار با دستمزدی که بتوان انسانی زندگی کرد، می رزمند.
سرکوب سندیکاهای کارگری، نبود امنیت شغلی، تهدید، زندانی نمودن و حتا حذف فیزیکی رهبران سندیکایی همچنان سیاست روزمره سرمایه داران است. در برخی کشورهای اروپایی و امریکایی، آسیایی و آفریقایی جشن گرفتن این روز با سرکوب مواجه است مانند ایران. سرمایه داری از هرگونه همبستگی و اتحاد که منجر به اعتماد به نفس طبقه کارگر شود، هراس دارد.
روز اول ماه مه را در حالی جشن خواهیم گرفت که هفت روز از جانباختن کارگران و کارکنان و رانندگان اسکله بندرعباس می گذرد. مرگی دلخراش که نتیجه سودجویی و خرابکاری عمدی است. جانباخته گان مزدبگیرانی بودند با دستمزدهای حقیرانه، بیمه های نازل، شرایط کاری اسفبار و نبود امنیت شغلی و ایمنی. این شرایطی است که نئولیبرال های وطنی برای همه زحمتکشان ایرانی بوجود آورده اند تا اربابان صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی را خوش آید.
در ایران کشتار کارگران به امری عادی تبدیل شده و هزینه ایمنی که بخشی از دستمزد زحمتکشان است به جیب پیمانکاران و کارفرمایان می رود. حداقل دستمزدها طوری تعیین می شود که طبقه کارگر مجبور به اضافه کاری گردد. دریافتی که حتا ۱۰ روز از مخارج را هم کفایت نمی کند تا مزدبگیران مجبور شوند به هر شرایطی تن دهند. فقیرسازی مردم ایران با سیاست های خانه خراب کن سرمایه داری نئولیبرال هر روز شدت بیشتری می گیرد و در این امر بانک ها، اتاق بازرگانی و در یک کلمه سرمایه داری مالی رکن اساسی آن است که اختلاس ها و سودجویی ها دقیقن در این مراکز سازماندهی و اجرا می شود. گوشت بیش از حد وارد می شود اما ۱۰ هزار تومان هم ارزان نمی شود. وزیر نفت از خرید بنزین از مافیا سخن می گوید بدون آنکه آنان را به مراکز امنیتی و قضایی معرفی کند. بانک ها اقساط ۹۰۰ ماهه به مافیا می دهند، ارز حاصل از فروش ثروت ملی ، نفت، که متعلق به همه مردم ایران است، به کشور باز نمی گردد. ۳ میلیارد دلار از بودجه دارو و درمان به واردات خودروهای ۳ میلیارد تومانی اختصاص داده می شود تا گرانی اقلام خوراکی سر به آسمان بزند و داروها و درمان هر روز گران تر شود . همه این بی قانونی های مافیای لانه کرده در حاکمیت پیام خاصی را به جامعه القا می کند که:«من همه کاره این کشور هستم و تو نمی توانی تغییری ایجاد کنی» تا با این شیوه زحمتکشان را از مبارزه دلسرد کنند، اما چنین نشده است.
اعتصاب های سکوهای نفتی، کارگران پروژه ای، خودرو سازی ها، ذوب آهن، راهبران مترو و صدها اعتصاب کوچک دیگر، نفس مافیا را به شماره انداخته است. یکشنبه های اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی، دوشنبه های اعتراضی مخابرات مافیای صندوق های بازنشستگی را دچار هراس نموده است. با اعلام لیست دستمزدهای کارگران پروژه ای توسط سندیکای فلزکار، گام اول برای تحمیل دستمزدهای واقعی به مافیای پیمانکاری با ۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی راه اندازی گردید تا الگویی برای دیگر کارگران باشد.تحریم های کارگری علیه شرکت های بدحساب پیمانکار در عرصه های نفت و گاز و پتروشیمی، بایکوت کارگران اعتصاب شکن از دیگر اقدامات کارگران پروژه ای و سندیکای فلزکار است.
طبقه کارگر مهار شدنی نیست و حق خود را از ثروت ملی می طلبد و آن را خواهد گرفت.
پرچمی که پدرانمان به اهتزاز در آوردند را در دستان متحد و قوی خود افراشته تر نگه خواهیم داشت:
برای دستمزدی با ۸ ساعت کار که زندگی انسانی را رقم بزند و در بازنشستگی روزگاری بی دغدغه فراهم آورد،
برای آموزش رایگان، درمان رایگان، مسکن ارزان قیمت،
لغو اعدام قربانیان سیاست های ضد مردمی،
نه به کار کودک،
امنیت شغلی و ایمنی
حذف پیمانکاران از عرصه کار،
طبقه بندی مشاغل صحیح،
رفع تبعیض از زنان،
برپایی مراسم روز اول ماه مه
و از همه مهمتر داشتن سندیکاهای واقعی و رزمنده، خواهیم کوشید.
روز کارگر را با گامهایمان امیدی دیگر بخشیم.
سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
گروه پایپینگ و اکیپ پروژه ای ها
بازنشستگان متحد تهرانی
بازنشستگان مستقل گیلان
بازنشستگان مستقل قزوین
بازنشستگان مستقل رامهرمز
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴