حامیان جنگ، ناباوران به تغییرات اقلیمی، سرمایهداران نفتی و مدافعان ساختار نظارتی: اینها صفاتی هستند که میتوان دستکم یکی از آنها را، حالا اگر نگوییم بیشتر، به هرکدام از وزرای احتمالی کابینه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آتی ایالات متحده، اطلاق کرد؛ وزرا و مشاورانی که با نظر به فقدان سابقه سیاسی ترامپ و نبود کادری سنتی از همفکران و همکاران، میروند تا بیش از هر چیز در قامت هوادارانی نوظهور که این میلیاردر نیویورکی را در کارزار بهتآور انتخاباتیاش همراهی کردند، قدم به کابینه دولت بگذارند. گزارشهای اولیه حاکی از آن است که چهلوپنجمین رئیسجمهور ایالات متحده در اولین گام از فرایند گذار به قدرت، درصدد است گزینههایی را برای تصدی وزارتخانهها و پستهای کلیدی دولتی معرفی کند که از منظر بسیاری از شهروندان آن کشور، چیزی کم از کابینه وحشت ندارد. به گزارش انبیسی و به نقل از سه نفر از مشاوران ترامپ که نامشان فاش نشده، فهرست ٤١نفره پیشنهادی برای تکیهزدن بر ١٣ کرسی کلیدی دولتی، ازجمله دادستانی کل و وزارتخانههای دفاع و خارجه که از ترس تأثیر بر نتایج آرا، در همین روزهای پایانی رقابت انتخاباتی تنظیم شده، شامل گزینههایی است که میتواند دولت ترامپ را به یکی از بحثانگیزترین کابینههای دولتی در تاریخ مدرن ایالات متحده بدل كند.
دراینمیان، گذشته از نامهایی چون کریس کریستی، فرماندار نیوجرسی، رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک، نیوت گینگریچ، سخنگوی سابق مجلس نمایندگان و سارا پالین، فرماندار سابق آلاسکا، فهرست احتمالی شامل نامهای کمترشنیدهشدهای است که سوابق و مواضعشان کم از کارنامه مأیوسکننده چهرههای مطرح ندارد. از آن جمله میتوان به فارست لوکاس، بنیانگذار شرکت تولیدات نفتی لوکاس اویل، اشاره کرد که بهعنوان پرچمدار سرمایهداری بخش خصوصی، گزینه اول ترامپ برای تصدی وزارت کشور است؛ مقامی که مسئولیت مدیریت و حفاظت از منابع ارضی، پارکهای ملی و ذخایر حیات وحش آمریکا را برعهده دارد و میتواند به کابوسی برای فعالان محیطزیست آن کشور بدل شود.
دراینمیان البته گزینه دومی هم وجود دارد: سارا پالین که شیفتگیاش به شکار و پشتیبانی تمامقدش از پروژههای حفاری نفتی در آلاسکا زبانزد خاص و عام است، اما اگر از این نامها و برنامههای ترامپ برای ایجاد تحول در آژانس حفاظت زیستمحیطی دولت بگذریم که بدونشک در سالهای آتی یکی از بزرگترین چالشها در برابر فعالان محیطزیست و تلاشهای جهانی در راه مقابله با بحران تغییرات اقلیمی است، آرایش احتمالی وزارتخانههای کلیدی دیگر نیز بههیچعنوان امیدوارکننده نیست.
برای پیشبینی مواضع و تحرکات آتی واشنگتن در امور بینالملل، شاید لزومی نداشته باشد شخص وزیر خارجه دولت آینده ایالات متحده را بشناسیم. نگاهی گذرا به اظهارات ترامپ در کارزار انتخاباتیاش کافی است تا شمای کلیای از رویکرد وزارت خارجه بهدست آوریم، اما قضیه آنهنگام جدیتر میشود که بدانیم گزینههای تصدی این وزارتخانه نیز دستکمی از شخص رئیسجمهور ندارند.
از یک طرف با نیوت گینگریچ، سخنگوی سابق مجلس نمایندگان، روبهروییم که بهعنوان گزینه اول، بارهاوبارها تنها راه حفظ امنیت ملی آمریکا را کشتن دشمنان آن دانسته است. گزینههای بعدی نیز سناتور باب کورکر، دبیر کنونی کمیته روابط خارجه سنا و جان بولتون، سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل، هستند که هردو از حامیان جدی اسرائیلاند.
وزارت دفاع
گزینه اول ترامپ برای ریاست پنتاگون، ژنرال مایک فلین، رئیس سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکاست که از دو سال پیش و پس از ٣٣ سال خدمت نظامی بازنشسته شده است. او که در یکی از مکاتبات افشاشده کالین پاول، وزیر خارجه سابق آمریکا، بهعنوان یک مجنون دستراستی خطاب واقع شده، برای ریاست بر پنتاگون با مشکلی روبهروست و آن قانون هفت سال انفصال نظامی افسران پیش از تصدی آنان در پستی دولتی است؛ قانونی که البته حتی اگر به کمک کنگره رفعورجوع نشود نیز همچنان مانع از آن نخواهد شد تا این ژنرال کهنهکار بهعنوان مشاور امنیت ملی ترامپ منصوب نشود. از گزینههای دیگر وزارت دفاع میتوان به جف سشن، دبیر کمیته نیروهای مسلح سنا و یکی از حامیان جنگ عراق و همچنین استفن هادلی، مشاور امنیت ملی دولت بوش، اشاره کرد که نقش مهمی در طرح اتهامات خرید اورانیوم از سوی بغداد پیش از آغاز حملات ایالات متحده به آن کشور داشت. هادلی که اکنون یکی از اعضای هیأتمدیره شرکت دفاعی ریتئون است، یکی از منتقدان جدی رویکرد اوباما در تنشزدایی از روابط با روسیه است و به دفعات نسبت به تحرکات نظامی مسکو و البته تهدیدات ادعایی ایران در قبال امنیت ملی آمریکا هشدار داده است.
ترسناکترین گزینه اما شاید جیم تلنت، سناتور سابق میزوری، باشد که نهتنها موافق بزرگسازی اندازه ارتش، مخالف سرسخت آزادسازی زندانیان گوانتانامو و مدافع جدی طرح دفاع خودکار کشورهای ناتو است، بلکه پیشتر اعلام کرده بود حتی اگر از نبود سلاحهای کشتار جمعی در عراق آگاه بود نیز همچنان از حمله نظامی به آن کشور حمایت میکرد.
دادستانی کل
رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک که یکی از پرسروصداترین حامیان نامزد جمهوریخواهان در کارزار انتخاباتیاش بود، گزینه اول ترامپ برای تکیهزدن بر کرسی دادستانی کل ایالات متحده است. فرماندار نیوجرسی، کریس کریستی نیز که خود دبیر تیم انتقالی ترامپ است، گزینه بعدی دادستانی کل است؛ هرچند انتصاب او به هر پستی در کابینه میتواند تحتتأثیر رسوایی بریجگیت، از پیچ کنگره جان سالم بهدر نبرد. اما رقابت این دو بر سر تصدی دادستانی کل، با نظر به همه تفاسیر جنجالیشان درباره قانون و دستگاههای اجرائی آن، از جمله طرحهای ایالتی اجراشدهای همچون طرح پنجرههای شکسته جولیانی برای کاهش جرم و جنایت در نیویورک، میتواند یکی از معدود تاکتیکهای پیشروی دولت اوباما در دفاع از حقوق شهروندی آمریکاییها را که متضمن تحقیق درباره عملکرد نیروهای محلی پلیس و اصلاح اجباری در ساختار اداری آن بوده، به کلی معلق كند. توقف روند بررسی پروندههای مفتوحه درباره خشونت نیروهای پلیس، جلوگیری از ادامه فعالیت وکلای وزارت دادگستری، لغو همه تغییرات ساختاری در روند جذب نیروهای محلی پلیس و مخالفت با سپردن مسئولیت تأمین نظم و امنیت به جوامع محلی، تنها بخشی از اقدامات احتمالی دادستان کل جدید خواهد بود که نهفقط ضربهای جدی بر پیکر جنبش اصلاح نظام قضائی ایالات متحده خواهد بود، بلکه میتواند از نو جنبش برابریطلبی سیاهان را، اینبار شاید جدیتر از همیشه، راهی خیابانهاكند.