اعتراض نسبت به لایحهی قانون “حجاب و عفاف” گسترش یابنده است. تا کنون مقالههای انتقادی و فراخوانهای متعددی برای مقاومت منتشر شده است.
بیانیهای که دو چهرهی شاخص مقاومت مدنی، نسرین ستوده و صدیقه وسمقی، منتشر کردند، پربازتاب بوده است. آنان به «کسانی که به نادرست و غیرقانونی سکان سیاسی کشور را به دست گرفتهاند»، هشدار دادهاند که «سریعاً نسبت به لغو این قانون اقدام کنند، در غیر این صورت ما و قطعاً تعداد کثیری از مردم از حق مدنی خود برای اعتراض به این اقدام شرمآور در عرصهی عمومی استفاده خواهیم کرد». کارزاری برای دفاع از این بیانیه آغاز شده است.
جمعی از شهروندان به کارزار جمعآوری امضا در زیر یک اعلامیهای اعتراضی خطاب به رئیس جمهوری رو آورده و از مسعود پزشکیان خواستهاند از اجرای قانون حجاب و عفاف جلوگیری کند.
عدهای از وکلا هم از موضعی اصلاحطلبانه نامهای خطاب به رئیس جمهوری نوشته و خواهان آن شدهاند که قانون “حجاب و عفاف” را امضا نکند و آن را به “مجمع تشخیص مصلحت” بفرستد.
نظام در موقعیت ضعیفی قرار دارد. در درون و بیرون کشور زیر فشار است. زمان علیه دستگاه حاکم عمل میکند. از این موقعیت ضعف هم اراده به خشونت برای کنترل کامل برمیخیزد، هم ترس و رانههایی برای عقبنشینی.
نکتهی چشمگیر در بسیاری از نوشتههایی که در بررسی لایحهی “حجاب و عفاف” در روزنامههای مجاز منتشر شده این است که بحث خود را از مقولهی حقوق شهروند آغاز میکنند و لایحه را نقض آن میخوانند.
جمعی از بازنشستگان در تظاهرات اعتراضی ۱۶ آذر در کرمانشاه شعار دادند: «حجاب اختیاری، حق زن ایرانی».
ترس اصلی حکومت از کشیده شدن موضوع به اعتراضهای خیابانی است. اینکه صدای مسئولان حکومتی در هنگام صحبت دربارهی قانون تحمیل حجاب میلرزد، به این ترس برمیگردد. ممکن است ابلاغ آن را برای اجرایی شدن به تعویق بیندازند. همین امر نشانهی یک پیروزی مقاومت دربرابر آن است.
امتیازهای مقاومت و ضعفهای نظام
در نامهی سرگشادهای که عدهای از وکلا خطاب به رئیس جمهوری نوشتهاند، پیشنهاد همهپرسی دربارهی قانون حجاب هم مطرح شده است. این ایده در شبکههای اجتماعی مورد انتقاد قرار گرفته است. نفس مطرح شدن موضوع همهپرسی و رجوع به رأی مستقیم مردم روا و جامعهگرایانه است، به شرط آنکه با طرح پیششرط همهپرسی دموکراتیک یعنی آزادی بیان و تشکل و تجمع همراه باشد.
اما در وضعیت کنونی کمترین ضرر طرح خواستههایی کلان و به ظاهر دموکراتیک اما در عمل بیمحتوا به دلیل گره خوردن آنها با خواست قدرت حاکم و رفتنشان به درون دهلیزهای تاریک نظام، اتلاف وقت است. مهم استفاده از فرصت است، آن هم با علم به این موضوع که تحمیل حجاب سیاستی جاری است و قانون تازه فقط میخواهد آن را نظامیافتهتر کند و انطباق دهد به وضعیت جدیدی که به دنبال جنبش “زن، زندگی، آزادی” پیش آمده است.
نظام در موقعیت ضعیفی قرار دارد. در درون و بیرون کشور زیر فشار است. زمان علیه دستگاه حاکم عمل میکند. از این موقعیت ضعف هم اراده به خشونت برای کنترل کامل برمیخیزد، هم ترس و رانههایی برای عقبنشینی.
مقاومت مدنی دارای این امتیاز بزرگ است که از توان گسترش برخوردار است و تجربههای جنبش “زن، زندگی، آزادی” را در خاطر دارد.
نحوهی رویارویی انتقادی و اعتراضی با لایحهی حجاب به صورت مبنا قرار دادن زاویهی حقوق شهروندی، نشانهی توان فراگیر شدن ایستادگی دربرابر تحمیل حجاب است.
پیشبینی میشود که مقابلهی مردم با نظام بر سر مسائل معیشتی بالا گیرد. ظرفیت ترکیب حرکتها و موضوعهای مختلف در جامعهی جنبشی ایران رو به ارتقا است. جنبش “زن، زندگی، آزادی” امکانهای برهمافزایی حرکتهای اعتراضی با موضوعهای مختلف را نشان داد. اکنون این امکان تقویت شده است.
دقت بر شگردهای رژیم
گشت ارشاد همچنان برقرار است. اما رژیم لازم دیده است تجربهی حضور مستقیم گزمگان خود در خیابانها را برای تحمیل حجاب بازبینی کند.
در قانون جدید این تجربهآموزی به این صورت انجام شده که فکر کردهاند که مردم را در مقابل مردم قرار دهند، سرپیچیکنندگان از قانونشان را منفرد کرده، و زیر فشار اقتصادی و فشار محرومیتهایی چون ممنوعیت سفر خارجی و رانندگی بگذارند.
این تمهیدات را هم نمیتوانند بدون زور پلیس پیش برند، اما نهایت سعی خود را کردهاند که ترس بازدارنده را به درون فرد، به درون خانواده و یا در قالب افرادِ پیرو ارزشهای خود ببرند.
مقاومت مدنی دارای این امتیاز بزرگ است که از توان گسترش برخوردار است و تجربههای جنبش “زن، زندگی، آزادی” را در خاطر دارد.
از شهامت فردی تا شهامت مدنی
مقاومت با شهامت فردی آغاز میشود. هم ترس سرایت میکند هم شهامت. نمونههای شهامت فردی بیشتر و بیشتر میشوند وقتی دیگران مدام داستان آنها را بازگویند، آن نمونهها منبع نمادپردازی شوند و نمادها پذیرفته شوند. و همهی اینها بر یک زمینهی ارزشی و فرهنگی حمایتگر اتفاق میافتد. زمینهی مساعد است که شهامت فردی را به مرتبهی شهامت مدنی میرساند.
شهامت مدنی عنوانی است بر کنشهایی که مبتنی بر ارزش های جامعه مدنی هستند، ارزشهایی مانند دفاع از حقوق شهروندی و مقاومت در برابر بیعدالتی. شهامت مدنی افراد را برمیانگیزد که بدون ترس از پیامدهای منفی در برابر بیعدالتی و حقکشی مقاومت کنند.
شهامت مدنی شکل پایدار مقاومت مدنی به خود میگیرد هنگامی که با خلاقیت همراه شود. خلاقیت است که پیشبرندهی نمادپردازی و سرایتدهیِ شعارها و نمادها میشود.
سنت مقاومت در برابر استبداد در ایران عمدتاً به شکل سیاسی بوده است. افراد پس از کسب آگاهیها و عبور از مانع ترس به کار جمعی سیاسی میپیوستند. جامعه معمولاً از طریق خط مشیهای سیاسی یا مستقیماً حزبهای سیاسی مخالف مورد خطاب قرار میگرفت. در دورهی پس از انقلاب روال مقاومت فردی و جمعی مدنی تقویت شد. اکنون مقاومت مدنی اساس مقاومت در برابر استبداد است.
شهامت مدنی شکل پایدار مقاومت مدنی به خود میگیرد هنگامی که با خلاقیت همراه شود. خلاقیت است که پیشبرندهی نمادپردازی و سرایتدهیِ شعارها و نمادها میشود.
بازخوانی تجربههای مقاومت
رژیم نیک میداند که نمیتواند مانع سرپیچی از حکمها و ارزشهایش شود. قانون جدید حجاب را تنظیم کردهاند نه با هدفِ مقدم تابع کردنِ همهی زنان، بلکه کیفردهی مقاومت فردی، آن هم به شکلی که به سطح مقاومت جمعی نرسد.
رژیم از دو چیز میهراسد:
- مقاومت فردی به مقاومت جمعی فراروید،
- مقاومتهای جمعی در عرصههای مختلف (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) به هم پیوند خورند و به ایستادگی سیاسی گسترده در برابر نظام تبدیل شوند.
درست بر همین اساس بازخوانی تجربههای جنبش ضرورت مییابد:
- خلاقیت: چه شیوههایی شهامت فردی را تقویت میکند و به مرتبهی شهامت مدنی میرساند؟
- برهمافزایی: چه شیوههایی حرکتهای مقاومت را در پیوند با همدیگر قرار میدهند تا بر نیروی هم بیفزایند.
مقاومت زنان در ایران یک منبع اصلی تجربهاندازی برای به کار بردن شیوههای خلاقانه و انجام حرکتهای جمعی است. بازگویی تجربهها و خلاقیتها خود الهامبخش است برای آفرینشگری در موقعیت جدید.
چهارشنبه 14 آذر 1403