ارتش رهایی بخش ملی در حال حاضر دومین سازمان چریکی کلمبیاست . ۵۱ سال است که مبارزه ارتش رهایی بخش ملی ( ELN ) بر ضد دولت کلمبیا حول خواست عدالت اجتماعی و مقابله با الیگارشی آن کشور متمرکز است . ارتش رهایی بخش ملی سازمانی چریکی است که در کلمبیا عملیاتش را انجام می دهد . این سازمان در ۴ جولای سال ۱۹۶۴ با الهام از انقلاب کوبا بوجود آمد که در عین حال مهر و نشان نفوذ شدید مذهب را بر خود داشت . به عقیده اولین فرمانده اش نیکلاس رودریگز بائوتیستا ، آلیاس گابینو ( Nicolás Rodriguéz Bautista , Alias Gabino ) این گروه با هدف « مبارزه کردن در کنار ستمدیدگان و استثمار شوندگان کلمبیا ، برای ادامه مبارزه برعلیه الیگارشی » بنیاد گذاشته شد . این سازمان امروز دومین سازمان چریکی کلمبیاست و بنا به گفته دولت این کشور ۲۵۰۰ رزمنده در آن سازمان یافته اند .
بنیادگذاران و اولین مبارزین
در بین بنیادگذاران ارتش رهایی بخش ملی پنج دانشجوی کلمبیایی بودند که در سال ۱۹۶۲ از طرف کوبا بورس تحصیلی دریافت کرده بودند و به این خاطر به کوبا رفته بودند . از آنها سه برادر ، فابیو ( Fabio ) مانوئل ( Manuel ) آنتونیو واسکز کاستانیو ( Antonio Vásquez Castaño ) ، ریکاردو لارا پارادا ( Ricardo Lara Parada ) و ویکتور مدینا مورون ( Victor Medina Morón) بریگاد خوزه آنتونیو گالان ( José Antonio Galán ) را تشکیل دادند . یک سال بعد از تشکیل این گروه ، کشیش های برجسته ای از الاهیات رهایی بخش ( TL ) به آنها پیوستند ، از جمله آئورنتینو روئدا ( Aurentino Rueda ) ، دومینگو لائین ( Domingo Lain ) ، خوزه آنتونیو خیمنس ( José Antonio Jiménez ) ، دیه گو کریستوبال اوریبه ( Diego Cristóbal Uribe ) ، برنارندو لوپس آررویاوه ( Bernardo López Arroyave ) ، کامیلو توررز ( Camilo Torres ) و مانوئل پرز ( Manuel Pérez ) ، که دو نفراخیر به چهره های نمادین ارتش رهایی بخش ملی تبدیل شدند . شاخه های مختلف دانشگاهی و مبارزین قدیمی لیبرال از آغاز پیدایش گروه مقاومت در تشکیل آن شرکت داشتند . ارتش رهایی بخش ملی همچنین سازمانی الهام گرفته از شخصیت چه گه وارا است .
چگونه ارتش رهایی بخش ملی متولد می شود ؟
اولین عملیات گروه شورشی در منطقه سیماکوتا ( Simacota ) در استان سانتاندر ( Santander ) در روز ۷ ژانویه ۱۹۶۵ روی داد ، در همین روز « مانیفست سیماکوتا » خوانده شد ، سندی که در آن اهداف مبارزه تدوین شده بود . در مانیفست خوانده شده در آن روز اعلام می شد که هدف اصلی ارتش رهایی بخش ملی مقابله با « زور و خشونت ارتجاعی است که از جانب دولت های مدافع الیگارشی شروع شده و از طرف رژیم فاسد گییرمو لئون والسیا ( Guillermo León Valencia ) – آلبرتو روئیس نوووآ ( Alberto Ruíz Novoa ) – آلبرتو یراس کامارگو ( Alberto Lleras Camargo ) (…) به عنوان ابزاری قدرتمند در طول پانزده سال حکمرانی شان ادامه دارد . » در اکتبر سال ۱۹۷۳ ارتش کلمبیا عملیات آنوری ( Anori ) را به اجرا درآورد که در طی آن عملاً ارتش رهایی بخش ملی از هم پاشیده شد . فابیو واسکز به کوبا پناهنده شد و سپس به عنوان رهبر ارتش رهایی بخش برکنار شد . دو برادرش مانوئل و آنتونیو در حین مبارزه کشته شدند . این عملیات در منطقه ای روستایی ودر محلی به نام آنوری در نواحی آنتیوکیا ( Antioquia ) در شمال غربی کلمبیا به دستور رئیس جمهور میسائل پاسترانا بورره رو ( Misael Pastrana Borrero ) به قصد نابود کردن ارتش رهایی بخش ملی انجام گرفت .
بازسازی ارتش رهایی بخش ملی
در سال ۱۹۸۳ سازماندهی مجدد سازمان با یک گردهمایی تحت نام گردهمایی قهرمانان و جانباختگان آنوری آغاز شد و دو سال بعد یک ساختار سازمانی نو به رهبری کشیش اسپانیایی مانوئل پرز را ایجاد کردند . بعد از چندین گردهمایی ، در سال ۱۹۸۹ ، ارتش رهایی بخش ملی بر بحران سیاسی و سازمانی اش بطور کامل غلبه کرد و توانست ۳۰ واحد چریکی و ساختارهای سازمانی در شهرهای عمده و تعداد قابل توجهی گروه های مجرب و متخصص ، گروه کار بین المللی ، نیروهای ویژه ، لجستیکی ، بهداشت ، ارتباطات و تبلیغات را در اختیار داشته باشد . تمام شبکه های آن در پنج جبهه گروه بندی شده بود و بخش بزرگی از کشور را زیر پوشش خود داشتند . علاوه بر این با یک سازمان دیگر به نام میهن آزاد ( MIR – Patria libre ) که در سواحل آتلانتیک حضور چشمگیری داشت ، متحد شدند . این اتحاد به آنها امکان داد تا حضورشان را در مناطق جدید تقویت کنند و افراد زیادی را در صفوف خویش تحت نام اتحاد کامیلیستا – ارتش رهایی بخش ملی ( UC – ELN ) گرد آورند . ارتش رهایی بخش ملی در سال ۱۹۹۶ ، در چارچوب سومین کنگره اش تصمیم گرفت عملیات نظامی اش را گسترش دهد و از لحاظ استراتژیکی پیشروی کند . از این رو ، تاسیس نهادی به نام حوزه عملیات را مطرح کرد ، شکلی سازمانی بین رهبری و جبهه های جنگ که بر اساس آن نیرویشان را در مناطق ژئواستراتژیک و از لحاظ اقتصادی خیلی مهم متمرکز می ساختند . در سال ۲۰۰۶ ، ارتش رهایی بخش ملی در چهارمین گنگره اش وارد مرحله جدیدی شد ، اتخاذ سمت گیری مجدد سیاسی – نظامی که تقلیدی بود از استراتژی سالهای دهه ۸۰ درباره لزوم تقویت پایگاه اجتماعی ، شامل مبارزه سازمانی ، تشکیل یک نیروی سیاسی توده ای و توجه به رویدادهای شهری به عنوان عناصر عمده مبارزاتی .
حضور ارتش رهایی بخس ملی در کلمبیا
بر طبق برآورد « بنیاد صلح و آشتی » بیش از ۲۰۰۰ نفر از جنگجویان ارتش رهایی بخش ملی در ۵۱ شهرستان در ۱۱ استان کلمبیا پخش هستند . فرماندهان ارشد ارتش رهایی بخش ملی کلمبیا حداقل از ۲۵۰۰ رزمنده تشکیل یافته است که چهار نفر از آنها فرمانده ارشد این سازمان اند .
۱ـ نیکولاس رودریگز بائوتیستا ، گابینو : سرفرمانده ارتش رهایی بخش . او به عنوان دومین و قدیمی ترین چریک کلمبیا به حساب می آید زیرا ۵۱ سال از عمر ۶۶ ساله اش را در مبارزه مسلحانه گذرانده است . گابینو در ژوئن سال ۱۹۶۴ به صفوف ارتش رهایی بخش ملی پیوست .
۲ـ الیه سر ارلینتو چاماررو آکوستا ، آنتونیو گارسیا ( Eliécer Herlinto Chamarro Acosta , Antonio García ) : در سال ۱۹۷۵ به ارتش رهایی بخش ملی کلمبیا ملحق شد . خیلی سریع در درون سازمان مسئولیت های رده بالا را به عهده گرفت تا اینکه جزیی از فرماندهی مرکزی ( Coce ) شد . بعد از کشته شدن فرمانده مانوئل پرز ( روحانی پرز ) ، آنتونیو گارسیا فرمانده نظامی سازمان شد .
۳ـ اسرائیل رامیرز پینه دا ، پابلو بلتران ( Israel Ramírez Beltrán , Pablo Beltrán ) : وی بعد از کشته شدن « روحانی پرز » سومین پست فرماندهی را اشغال کرد . وظیفه او کار با توده ها و کادرهای سازمانی است .
۴ـ گوستاوو آنیبال خیرالدو کینچیا ، « پابلیتو » ( Gustavo Aníbal Giraldo Quinchía , Pablito ) : به عنوان یکی از اعضای فرماندهی مرکزی در کنگره پنجم در ژانویه ۲۰۱۵ پذیرفته شد . پابلیتو تا دسامبر سال ۲۰۱۴ در راْس جبهه شرقی ، دژ نظامی ارتش رهایی بخش ملی انجام وظیفه می کرد .
منبع : Telesur
برگردان : کبوتر سفید