Skip to content
ژوئن 21, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • دیدگاه‌ها
  • Home
  • فریدون نیکو فرد: حکومت و کارفرمایان با فشارمیدانی وادار به مذاکره خواهند شد
  • اجتماعی
  • خبرها
  • زحمتکشان

فریدون نیکو فرد: حکومت و کارفرمایان با فشارمیدانی وادار به مذاکره خواهند شد

حکومت قبلی ایران با پیوستن کارگران نفت واعتصابات سراسری سرنگون شد و بدین دلیل، مسئولان نظام از متشکل شدنِ کارگران وایجاد سندیکاها واهمه دارند و تمام توان خود با هر ترفندی را بکار می‌برند تا این اتحاد صورت نگیرد

 اعتصاب‌های کارگری در ایران در یک روند فراقانونی، جرم‌انگاری شده است و بر این اساس، کارگرانی که برای برآورده شدنِ مطالبات صنفی خود دست به اعتصاب بزنند، ممکن است با انواع اتهامات بی اساس و برخوردهای خشونت‌آمیز مواجه شوند. نهادهای امنیتی با هم‌دستیِ مراجع قضائی حتی ممکن است از طریق تشریفات کیفری که در قوانین جاری در ایران لحاظ شده است، برای کارگران مجازات‌های سنگین در نظر بگیرند.

اعتصاب‌های پرستاران و کادر درمان که از روز ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ابتدا در شیراز آغاز شد و در روزهای بعد به بیش از ۴۰ شهر و ۵۹ بیمارستان و مرکز درمانی در سراسر کشور گسترش یافت، یکی از آخرین نمونه‌ها از اعتصاب صنفی در ایران است که نهادهای امنیتیِ جمهوری اسلامی پس از گذشت بیش از  یک ماه از این اعتصاب‌ها با برخورد خشونت‌آمیز و بازداشت شماری از پرستاران معترض، اقدام به سرکوب این اعتصاب‌ها کردند. نهادهای دولتی دیگر نظیر وزارت بهداشت نیز با وجود گستردگی اعتصاب‌ پرستاران، هیچ پاسخ موثری به مطالبات آنها ندادند.

هرچند بسیاری از تشکل‌های مستقل کارگری و صنفی در ایران با صدور بیانیه، حمایت خود را از اعتصاب فراگیرِ پرستاران اعلام کردند اما پرسش‌هایی که در این بین مطرح می‌شود، این است که:

«چرا صنف‌های مختلف در ایران مانند معلمان، کارگران و پرستاران پس از گذشت دهه‌ها نتوانسته‌اند دست‌کم یک اعتصاب سراسری مشترک با یکدیگر را سازماندهی کنند؟ این به‌هم پیوستگی چگونه ایجاد خواهد شد؟ با توجه به وضعیت موجود، چه چشم اندازی پیشِ روی جنبش کارگری ایران وجود دارد؟»

فریدون نیکو فرد، فعال کارگری در ایران و عضو بازنشسته سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه در گفت‌وگو با مجله حقوق ما به این پرسش‌ها پاسخ داده است.

  • به‌نظر شما چرا صنف‌های مختلف در ایران مانند معلمان، کارگران و پرستاران پس از دهه‌ها نتوانسته‌اند دست‌کم یک اعتصاب صنفی مشترک با یکدیگر را سازماندهی کنند؟ به‌نظر شما این به‌هم پیوستگی چگونه ایجاد خواهد شد؟

متأسفانه پراکندگی اجتماعات اصناف مختلف وعدم هماهنگی بین آنها باعث شده است تا حکومت بتواند به اشکال مختلف آنها را سرکوب و مرعوب کند. مهم‌ترین دلیل سرکوب‌ها هم همین پراکندگی و البته عدم وجود تشکل آزاد برای کارگران است. از طرف دیگر، کارگران در ایران، نمایندگان و رهبران واقعی و با تجربه و آزموده‌ای ندارند و برخی افراد تحت عنوان فعال صنفی و به‌ صورت موضعی جلودار آنها شده و از آنجائی‌که این فعالان صنفی انتخابی نیستند و از نظر قانونی هم مسئولیتی ندارند، زمانی که جنبش یا مبارزه جلوتر می‌رود و به مرحله نتیجه گیری می‌رسد، این فعالان یا تطمیع می‌شوند یا با یک تشر و برخورد و احضار امنیتی کنار می‌کشند یا اینکه به‌ دلیل عدم شناخت، در چنین فضایی، برخی از افراد فضا موج سواری کرده و در جهت منافع شخصی عمل می‌کنند.

این در حالی است که اگر مبارزات کارگران در چارچوب تشکل‌هایی با مرام‌نامه و اساس‌نامه باشد، نه تنها چنین وضعیتی پیش نخواهد آمد بلکه مبارزات یک تشکل کارگری، در جهش حرکتی خود می‌تواند با دیگر تشکل‌های کارگری متحد شده تا بر مبنای مشترکات حرکت کنند و با فشار مضاعف بر کارفرمایان، تاثیر گذاری آنها هم بیشتر خواهد شد. تجربه ۲۰ ساله اینجانب در امور کارگری وبازنشستگی نشان داده است که حکومت و کارفرمایان را می‌توان با فشارمیدانی وادار به مذاکره عزت‌مندانه وقدرت‌مندانه کرد و به هدف رسید.

بنابراین، نخست باید در سطح کارگاه یا بخش از پائین به بالا متشکل شد و بعد با ایجاد پیوند بین اصناف، وحدت ایجاد کرد. حضور افراد مطالبه گرِ واقعی و افرادی که دارای شجاعت و آگاهی لازم بوده و مورد اعتماد باشند، کار را در این بخش آسان‌تر خواهد کرد. این روش علی‌رغم تهدیدها و فشارهای سنگین امنیتی، در ایجاد سندیکای نیشکر هفت تپه هم به‌کار گرفته شد. هرچند که شماری از کارگران تحت فشار قرار گرفتند اما در نهایت توانستیم برای حدود پنج هزار کارگر، یک تشکل مستقل ایجاد کنیم.

  • بدتر شدنِ وضعیت معیشتی و دستمزد پایین از عمده‌ترین دلایل برپایی تجمعات از سوی پرستاران در شهرهای مختلف ایران بوده است. به‌نظر شما با توجه به وضعیت موجود، آیا این مطالبات از سوی دولت برآورده خواهد شد؟

مطالبات پرستاران درصورت پایان تجمعات اعتراضی وعدم فشار بر مسئولان وزارت بهداشت و دولت، به هیچ عنوان نه طبق قانون ونه طبق خواسته‌های آنها محقق نخواهد شد. هدف وزارت بهداشت و سایر نهادهای از وعده‌هایی که به پرستاران داده‌اند هم صرفا از تب وتاب انداختن تجمعات است تا بدین طریق، در اولین فرصت و پس از جدا شدن فعالان و رهبران از بدنه مطالبه‌گران، با ترفندهای مختلف و به خصوص با تهدیدات امنیتی، اخراج و تعلیق این فعالان، تجمعات را عقیم کنند. مسئولان دولتی صرفا برای پیشبردِ تبلیغات حکومتی، خریدِ زمان بیشتر به نفع حکومت و خسته کردن معترضان، در ظاهر وعده‌هایی می‌دهند تا این تجمعات مشمول مرور زمان شود.  یکی از مشکلات پرستاران و بازنشستگان پراکندگی آنهاست که درصورت پایان تجمعات به هرشکلی و نبود تشکل، مشکل بتوان آنها را مجددا جمع وجور کرد ومسئولان دولتی هم به این امر واقفند.

  • با توجه به وضعیت موجود، چه چشم اندازی پیشِ روی جنبش کارگری ایران می‌بینید؟

حکومت جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ و بعد از آن با سرکوب و انحلال سندیکاهای کارگری و درغیاب رسانه‌ها و در لوای جنگ تحمیلی تا حدودی توانستند مبارزات کارگران کنترل کنند. یکی از مهم‌ترین اهداف حکومت برای انحلال سندیکاها، قطع ارتباط کارگاه‌های مختلف با یک‌دیگر بود تا کارگران در بخش‌های مختلف نتوانند در موضوعاتی نظیر تدوین قانون کار و مزایایی مانند بدی آب وهوا، ایمنیِ کارگاه‌ها و امنیت شغلی و مواردی از یان دست با یک‌دیگر همفکری واتحاد داشته باشند. با گذشت زمان، ایجاد رسانه‌ها و حمایت آنها و بالارفتن اگاهی کارگران از یک‌سو و فشارهای معیشتی و تورمی بر جامعه از سوی دیگر، باعث شد کارگران به فکر ایجاد حرکت‌های جمعی باشند. برای نمونه، کارگران شرکت نیشکرهفت تپه یا کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه پس از مدت‌ها مبارزه متوجه شدند که جهت بهتر شدن روند کار و فعالیت‌های خود، نیازمند ایجاد تشکل‌های کارگریِ مستقل هستند.

درحال حاضر هم کارگران نفت وگاز با بهره بردن از تجربه برخی از فعالان کارگری شناخته شده، حرکات متحدانه خوبی داشته‌اند که به نتیجه نیز رسیده است.

از دیدگاه من، قطعا با توجه به روند منفی اقتصادی در کشور و با در نظر گرفتنِ معیشت فلاکت‌بار کارگران و بی خاصیتی نهادهایی چون شورای اسلامی کار و عدم توان اعضای شورای عالی کار جهت تعیین مزد متناسب با تورم، جامعه کارگری مهم‌ترین خطر برای حکومت با توجه به کثرت آنها محسوب می‌شود.

مسئولان نظام با پیوستن کارگران نفت واعتصابات سراسری توانستند حکومت گذشته را سرنگون کنند و بدین خاطر است که از متشکل شدنِ کارگران وایجاد سندیکاها واهمه دارند و تمام توان خود را با هر ترفندی را بکار می‌برند تا این اتحاد صورت نگیرد اما به نظر من، به دلیل وضعیت اقتصادی موجود، به زودی این آتش زیر خاکستر روشن خواهد شد.

آفاق ربیعی زاده؛ مجله حقوق ما

Continue Reading

Previous: سکوت در مقابل گرانی ها !
Next:  موانع و‌ راهکارهای گذار به دموکراسی در ایران  – مهدی محمودیان
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved