اینکه می گوییم بی پناهی کارگران عامل اصلی خودکشی هاست بی ربط نمی گوییم. کافی است نگاهی به پروژه های نفت و گاز و نیروگاهی بیاندازیم. از سال ١٣٩٩ که اولین اعتصاب یا به قول کارگران پروژه ای کمپین روی داد تاکنون نه تنها آمار خودکشی در میان کارگران پروژه ای کاهش یافته بلکه اعتیاد، افسردگی، طلاق، جدایی از خانواده به شدت رو به کاهش گذاشته است. چرا؟؟؟
کارگران پروژه ای می دانند تشکلی به نام سندیکای کارگری(سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران) از آنان پشتیبانی می کند و همراه آنان می رزمد. فعالان باتجربه این سندیکا در کنارشان کار می کنند و دست یافتنی هستند حتا می توانند با نمايندگان سندیکا تلفنی تماس بگيرند. آنان می دانند که می توانند روی مشاوره های این سندیکا حساب باز کرد و اخبار خلافکاری های پیمانکاران را برایشان ارسال کرد و با تحریم کارگری سندیکا، پیمانکاران دغلکار را تنبیه کرد.
اما اصلی ترین عامل کاهش خودکشی، اعتیاد و طلاق، پیروزی کمپین ها از سال ١٣٩٩ تاکنون است. ٢٢ برابر شدن حقوق ها، افزایش مرخصة ها از ٤ روز به ١٤ روز در ماه، تثبیت قدرت کارگران با اعتصاب های هر ساله و تحریم های کارگری مقطعی که به بایکوت و اخراج پیمانکاران خطا کاری چون فرجود از سایت ٢ پتروشیمی بوشهر و صالحی از خط لوله گوره به جاسک منتهی شد. اعتصاباتی که حتا روی دستمزدهای رانندگان لودر و گریدر و دیگر رانندگان شاغل در پروژه ها نیز اثر گذاشت و حقوق آنان را حداقل در طی ٤ سال ١٠ برابر کرد.
کارگر پروژه ای خود را توانا دید، به قدرت خود ایمان آورد و توانست زندگی خود و همکارانش را تغییر دهد و زورگویی کارفرما را خنثا کند. در میان طایفه، دوستان، آشنایان و خانواده توانا و قدرتمند ظاهر شود. شخصیت کارگری پیدا کرد و به این شخصیت افتخار کند. آنان هر سال با شوق و قدرت از کمپین می گویند. او در کل دیگر سرکوب شدنی و قابل تحقیر نیست چرا که با مبارزه و همراهی سندیکای کارگری به امید دست یافته است. امید به روزگاری بهتر از امروز و این ضد افسردگی و نابودی خویش است.
در این امید، سندیکا نقش تعیین کننده ای در ساختن کادرهای با ارزش داشته است.
کارگر مبارز هیچگاه سرخورده، افسرده، و دست به خودکشی نمی زند چرا که مبارزه را انتخاب کرده است. مبارزه برای آینده ای درخشان برای فرزندانشان و طبقه کارگر ایران.
پایان