مدتی است خانه کارگر برای وزیر کردن علیرضا محجوب دست و پا می زند و خبرگزاری ایلنا را تبدیل به یک رسانه تبلیغی برای این منظور نموده است. البته خانه کارگر نمی گوید که اعضایش چون محجوب و سهیلا جلودار زاده در زمان تصدی کرسی مجلس چه قوانینی را به نفع طبقه کارگر مصوب نموده اند؟ و یا وزیر کارشان آقای حسین کمالی و ربیعی چه گلی به سر زحمتکشان زده اند؟ جز اینکه هر چهار نفر نوکر دستورات صندوق بین المللی پول و مافیای ایران بوده اند؟
مافیا برای محجوب چنین تبلیغ می کند:علی قیاسی عضو هیات مدیره کانون کارگران ساختمانی به ایلنا می گوید:«ارتباط خوب محجوب با تمام شرکای اجتماعی» کسی نیست از ایشان بپرسد که این ارتباط خوب چرا به گسترده تر شدن بیمه کارگران ساختمانی نینجامیده است؟ که هیچ، کارگران ساختمانی را هم به زور بیمه می کنند. اصغر برشان دبیر اجرایی خانه کارگر می گوید«در حوزه روابط کار و تامین اجتماعی از محجوب مسلط تر نداریم» البته بهتر بود می گفت بی خیال تر از او نداریم.
پرونده سیاه خانه کارگری ها به ویژه محجوب برای زحمتکشان بسیار شفاف است. آیا به جز ثروتمند تر شدنش، عملی دیگر از او سر زده است؟ محجوب اول شفاف سازی کند که چه میزان ثروت دارد و این ثروت از کجا آمده؟ بعد بگوید در زمان نمایندگی مجلس چه کرده است؟ مثلن چرا کارگاههای زیر 5 نفر از شمولیت قانون خارج شده اند؟ قراردادهای موقت چرا اجرایی گردیده؟ چرا دست اندازی به سازمان تامین اجتماعی در زمان او اتفاق افتاده است؟ آقای محجوب و کمالی شفاف سازی کنند چند دفعه و چه میزان از پول سازمان تامین اجتماعی توسط دولت به صورت وام!! از صندوق با نظارت ایشان برداشته شده؟ که هنوز به صندوق پس داده نشده است؟ آقای ربیعی مگر همان کسی نیست که بارها اعضای کارگری شورای عالی دستمزد را در آخرین روزهای تعیین حداقل دستمزد به دلیل اینکه چند درصد بالاتر از قیمت کارفرمایان گفته بودند را به زندان تهدید کرده است؟ ایشان و حسین کمالی به عنوان وزیر کار چه نقشی در سیاه کردن زندگی معیشتی زحمتکشان با پایین نگه داشتن درصد افزایش حداقل حقوق داشته اند؟ مگر وضع معیشتی و درمانی کنونی کارگران و بازنشستگان ایران دست پخت خانه کارگری ها با وزیران کارش چون حسین کمالی و ربیعی و نمایندگان مجلس سهیلا جلودارزاده و علیرضا محجوب نیست؟ امروز اگر کارگران و بازنشستگان گرسنه اند و درمان مناسبی ندارند نتیجه عملکرد این افراد است که نفرین نیمی از جمعیت کشور ایران را پشت سرشان دارند.
همه اینها به کنار، خانه کارگر تاکنون از کدامیک از اعتراضات کارگری حمایت کرده؟ از هفت تپه گرفته تا فولاد و ذوب آهن و کارگران نفتگر؟ در خصوص اعتراضات هفتگی بازنشستگان در شهرهای ایران به جز سنگ اندازی چه عملی از آنان سر زده است؟ اگر راست می گویند و طرفدار مافیا نیستند در خصوص اعتراضات واگن پارس پیشقدم شوند و از رییس جمهوری که برایش تبلیغ کرده اند بخواهند به نفع کارگران وارد عمل شود. یا به میان 24 هزار کارگر اعتصابی پروژه ای رفته سخنانشان را بشنوند و موضوع را طبق قانون حل کنند.
بی تردید زحمتکشان وزیر طرفدار کارفرما و مافیا نمی خواهند.
هیات تحریریه نشریه کارگری پیام سندیکا