در روزهای اخیر تعدادی از معلمان طی کارزاری، برای آزادی یکی از همکاران خود ۱۰ هزار امضا جمعآوری کردهاند. این کارزار با تیتر: «انتقاد از وضعیت نابهسامان آموزش کشور جرم نیست»، از اواخر تیرماه آغاز شد و تا هشتم مرداد ۱۴۰۳ ادامه داشت. آنها خواستار آزادی رسول بداقی شدند.
پاسخ اسماعیل عبدی و رضا مسلمی به انصاف نیوز
اسماعیل عبدی که در حوزه مطالبان معلمان فعال است، به انصاف نیوز گفت: هدف غایی تشکلهای صنفی در اعتراضات، اجرای قانون اساسی در اصول بیست و ششم تا سیام است. برای بالارفتن فرهنگ اجتماعی، باید آموزش و پرورش رشد کند و برای رسیدن به اینمنظور عدالت آموزشی باید اجرا گردد.
او با اشاره به اصل سیام قانون اساسی، معتقد است: طی سالهای پس از انقلاب اسلامی، این اصل مغفول مانده و ارادهای برای اجرای آن نیست، این بیعدالتی آموزشی علاوه بر اینکه در شهرهای مرزی با مدارس کپری و کانکسی به چشم میخورد، حتی در مناطق شهری نیز، وجود دارد. نابرابری در پرداخت دستمزد معلمان، باعث شده که معلمان انگیزهی کافی برای تدریس نداشته باشند.
رضا مسلمی، معلم همدانی هم معتقد است: آموزش و پرورش حال مساعدی ندارد، بیماراست و ارادهای برای احیای این بیمار درحال احتضار نیست. عدم تخصیص بودجه مناسب برای آموزش و پرورش، فاجعهی افت آموزشی کشور را رقم زده است. سهم آموزش و پرورش که در سال ۱۳۵۷ نزدیک به هفت درصد از درآمد ناخالص ملی بود، امروز به کمتر از سه درصد رسیده است. بودجه آموزش و پرورش طبق اذعان وزرای آموزش و پرورش در سالهای گذشته، صرفا جوابگوی حقوق پرسنل شده و شاید حدود سه درصد از این بودجه صرف از بین بردن ناعدالتیهای آموزشی میشود. این شیوه در تخصیص بودجه، بدون شک، نتایج مبارکی به دنبال نخواهد داشت. کما اینکه هرروزه شاهد افت کیفیت آموزشی هستیم. بررسی آمار اعلامی از سوی سازمان برنامه و بودجه سیر نزولی سهم آموزش و پرورش را عیان میسازد و تا زمانیکه تصمیمگیران شیوهی نگاه خود که گویی «آ.پ یک دستگاه مصرفی است و بودجه کشور را میبلعد» را نسبت به آموزش و پرورش تغییر ندهند، تغییری ایجاد نخواهد شد.
اسماعیل عبدی همچنین میگوید: در بحث تخصیص بودجه باید مقایسه علمی راجع به سهم دریافتی نیروهای ستادی به نسبت تعداد، با نیروهای صف، از بودجه اختصاصی نیز مورد بررسی قرار گیرد. از سال ۱۳۸۵ که نظام پرداخت هماهنگ کارکنان دولت به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، تاکنون اجرا نشده است. نظام رتبهبندی نیز نتوانست تغییر در بهبود نظام آموزشی و دستمزد معلمان ایجاد کند. دستمزد معلمان نسبت به سایر کارمندان دولت، بسیار ناچیز است تاجاییکه اکثر معلمان برای گذران زندگی، به مشاغل دیگر روی آورده و شغل معلمی را به عنوان شغل جانبی ادامه میدهند.
این معلم معتقد است: بیتوجهی به اصل آموزش، عدم حمایت کافی از معلمان و عدم تخصیص بودجه مناسب، مشکلات عدیدهای را ایجاد کرده است. بخش عمدهای از خسارتهای کشور، مثل سیل و آتشسوزی، به دلیل عدم توجه به اصل آموزش است. بهعنوان مثال از بین بردن مراتع و جنگلها که یکی از دلایل عمدهی خسارات سیل است. به دلیل عدم آموزش اصولی اتفاق میافتد.
مسلمی هم میگوید: آنچه ذکر شد، بخش کوچکی از دغدغههای تشکلهای صنفی معلمی است و رسول بداقی نیز مانند سایر کنشگران صنفی، این خواستها را عنوان و پیگیری میکند. دغدغهی آموزش باکیفیت برای دانشآموزان، اعتراض به بیعدالتی آموزشی (با تاسیس مدارس مختلف، تحت عنوان تیزهوشان، هیات امنایی و… که علاوه بر رشد بیعدالتی آموزشی، حقوق دانشآموزان را پایمال میکند) و مواردی از این دست، خواستههای رسول بداقی بوده و هستند. هر کس از نزدیک رسول بداقی را ببیند و سخنان او را بشنود، این مطالب را تایید میکند، به همیندلیل است که بیش از ۱۰ هزار نفر درخواست آزادی او را امضا کردهاند.
عبدی نیز اضافه میکند: توسعهی کشور، وابسته به تحول فکری و فرهنگی جامعه است. رسول بداقی، هدفی جز رشد دانش و تحول فرهنگی جامعه ندارد. منصفانه نیست که دلسوزان این آب و خاک، برای بیان عقاید سازنده و پیشرو، زندانی شوند. معلمان ایران معتقدند که خواستههای تشکلهای صنفی در چهارچوب قانون اساسی – اگر ارادهای وجود داشته باشد – قابل حل است و مسؤولان به جای برخورد با معلمان منتقد، باید درصدد احیای نظام آموزشی کشور باشند. معلمان خواستار آزادی رسول بداقی هستند.
منبع: انصاف نیوز
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۸ مرداد ۱۴۰۳