Skip to content
ژوئن 7, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • دیدگاه‌ها
  • Home
  • سر بالایی نفسگیر
  • فرهنگی – ادبی

سر بالایی نفسگیر

حیرت می کنم من اما،
سخت است
باورش سخت است،
کسی چهره اش را
درپشت سایه اش پنهان کرده…
و سربالایی نفسگیر چهار فصل را
می دود،

شهر دود و ارتفاع و سرسام را
موریانه های مغرور
خورده اند
جادوگران مشغولند
وطلسم شدگان…
لبخند بر لبانشان مرده،
انکه چهره اش را
پشت سایه اش پنهان کرده،
می دود،
اما خسته و بازمانده،
و قسم می خورد
به همین ماه عزیز
که گاهی ازچشم شب
پنهان است
نگران نباش ازپسین روزگار
گاهی زشت و
گاهی ،
سیاه وکریه ،
برای چی باید بدباشد،
بدی که وجودندارد!
خوبی هم ازحدِ
ادمها گذشته

ای غرور خفته در رگ شهر
نادانها همه جا را گرفتند،
نادانها…
جادوگران مشغولند.

 

رحمان  20/05/95

 

Continue Reading

Previous: استخوانها سخن می گویند – شعر مشترک رحمان و آزرنگ
Next: قسمت چهارم نقد و بررسی کتاب تاریخ رقی خواهی ایرانیان نوشته ی ملیحه بصیر
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved