بر کسی پوشیده نیست که نیروهای امنیتی و قوه قضاییه حساسیت، نفرت و واهمه عمیقی نسبت به کارگران و تشکلات کارگری مستقل، حق طلب و معترض دارند. مگر سندیکای کارگران شرکت واحد، و فعالین و تشکلات مستقل و دیگر کارگران حق طلب در کشور چهکرده بودند که سالیان سال، و صرف نظر از اینکه چه کسانی و از چه جناحهایی روئسای قوه مجریه و قضائیه بوده اند، بطور بی وقفه تحت کنترل پلیسی، پرونده سازی، اخراج، بازداشت و زندان و حکمهای سنگین بوده اند. مگر کارگران خاتون آباد که تنها خواسته اشان امنیت شغلی بود چه گناهی کرده بودند که مورد سرکوب هو کشتار قرار گرفتند؟ مگر کارگرانی که در اقصی نقاط کشور، از فولاد اهواز، تا هپکو و آق دره، حکم ظالمانه شلاق گرفتند چه کرده بودند؟
در همان سالهای اولیه دهه ۸۰ که سندیکای کارگران شرکت واحد به همت صدها راننده و دیگر کارگران در پروسه بازگشایی بود، چندین تشکل و کمیته مستقل کارگری نیز بطور علنی و شفاف ایجاد گردیدند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری نیز یکی از آن نهادهای کارگری ای بود که بطور مستقل از کارفرماها و دولت و احزاب و سازمانهای سیاسی ایجاد گردید و تعداد قابل توجهی از کارگران و فعالین کارگری از مناطق مختلف کشور، از جمله شریفه محمدی، به آن پیوستند. اگر چه حاکمیت تشکلات و کمیته های مستقل کارگری را بر نمی تابید اما تمام این تشکلات از ماهیت طبقاتی، صنفی، کارگری، مدنی و مطالبهگرانه برخوردار بودند و به قصد فعالیت کارگری علنی ایجاد شده بودند. اینها توضیح واضحات است که جهت یاداوری بازگو میکنیم. نیروهای امنیتی و دادستان ها و قاضی ها هم خوب میدانند که تشکلات مستقل کارگری در ایران همواره بر استقلال تشکیلاتی خود تاکید داشته اند. بنابراین، همانقدر برای ما امضا کنندگان این نوشتهمحرز است که برای صادر کنندگان حکم سبعانه اعدام علیه شریفه محمدی نیز روشن است که ایشان هیچ جرمی مرتکب نشده است و عضویت سابق ایشان در کمیته هماهنگی جرممحسوب نمیشد و کماکان نیز نباید هیچ جرمی محسوب گردد.
یفین داریم هیچ کارگر و انسان شرافتمندی در سراسر کشور یافت نمیشود که اتهام واهی «بغی» و حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی را حیرت آور، جنونآمیز و غیر قابل قبول نداند. مطمئن هستیمکه همکاران ما و کلیت طبقه کارگر و مردم حق طلب نسبت به سرنوشت خواهر خود، کارگر زندنی شریفه محمدی، سکوت نخواهندکرد.
اتهام واهی «بغی» و حکم بیشرمانه اعدام علیه شریفه محمدی باید فوری و بدون قید و شرط لغوگردند.
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
داود رضوی، حسن سعیدی، رضا شهابی،
اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
بند ۴، زندان اوین
۲۱ تیر ۱۴۰۳