در روز جهانی زنان، شعار «سرمایهگذاری روی زنان: شتاب بخشیدن به پیشرفت» توسط دفتر زنان سازمان ملل متحد منتشر شده که منعکس کننده گفتمان توسعه نئولیبرالی درباره جنسیت و زنان است. در عقلانیت نئولیبرال، حقانیت زنان برای ورود به برنامه توسعه تا زمانی است که مفید بودن آنها برای شرکتها و حکومتها اثبات شود و اگر پس از چرتکه انداختن به این نتیجه برسند که سرمایهگذاری روی زنان تفاوت معناداری در سودآوری ایجاد نمیکند، میتوانند بر اساس همان منطق هزینه فایده آنها را کنار بگذارند.
🔻 در روز جهانی زنان، شعار «سرمایه گذاری روی زنان: شتاب بخشیدن به پیشرفت» توسط دفتر زنان سازمان ملل متحد منتشر شده است. شعاری که منعکس کننده گفتمان توسعه نئولیبرالی درباره جنسیت و زنان است و شاید برای بسیاری منطقی و به حق به نظر برسد. در زمانه ی تسلط عقلانیت نئولیبرالی که برای هر عمل اجتماعی باید محاسبه هزینه و فایده انجام شود، طبیعی به نظر می رسد که توجه به زنان نیز باید با منافعی برای دولت و شرکت ها همراه باشد.
🔻 در عقلانیت نئولیبرال زنان هم باید در بازی شرکت داده شوند نه به این دلیل که حضور در همه عرصه های اجتماعی حق آنهاست بلکه به این دلیل که شرکت داشتن در بازی امتیازاتی به همراه خواهد داشت. دفتر زنان سازمان ملل زیر نفوذ چنین شکلی از عقلانیت، هم صدا با آژانس های توسعه به دولت ها و شرکت ها نوید مفید بودن زنان را می دهد و در واقع با پذیرفتن منطق اقتصاد بازار، بر ورود به مسأله نابرابری و ستم جنسیتی به عنوان عرصه ی دیگری برای سودآوری و بازنمایی زنان به عنوان ابژه های شایسته مداخله صحه می گذارد. بر اساس این منطق زنان باید برای توسعه مفید باشند و در خدمت آن قرار گیرند نه اینکه توسعه برای زنان کار کند.
🔻در عقلانیت نئولیبرال، حقانیت زنان برای ورود به برنامه توسعه تا زمانی است که مفید بودن آنها برای شرکت ها و حکومت ها اثبات شود و اگر پس از چرتکه انداختن به این نتیجه رسیدند که سرمایه گذاری روی زنان تفاوت معناداری در سودآوری ایجاد نمیکند، می توانند بر اساس همان منطق هزینه فایده آنها را کنار بگذارند.
🔻آژانس های توسعه اکنون بیش از فمینیست ها مفاهیمی همچون انتخاب، عاملیت و توانمندسازی را به کار می برند، اما بعد از حدود سه دهه این واقعیت روشن شده است که چه کلاه گشادی بر سر زنان گذاشته اند و چگونه مفاهیم فمینیستی مصادره و تاراج شده اند. اکنون مفهوم «انتخاب» به انتخاب های فردی بین انواع لباس، آرایش و خرید کالا تقلیل یافته، عاملیت به کسب دارایی و یک استراتژی برای بقا در نظم نئولیبرال تحریف شده و توانمندسازی به تطبیق زنان با نظم اجتماعی و جنسیتی موجود ترجمه می شود. در واقع کاربرد این مفاهیم در به چالش کشیدن روابط قدرت نابرابر و دگرگون کردن نظم اجتماعی موجود سلب شده، وجه رهایی بخشی شان زائل شده و خنثی و بی خاصیت شده اند. موضوع به همین جا ختم نمی شود و آژانس های توسعه مسیر کنشگری و فعالیت را نیز تغییر داده اند؛ چنانکه با غیر سیاسی کردن کنشگری و هدایت مطالبه گری زنان در کانال ان جی اوها، هدف خنثی کردن مقاومت مستقل زنان و اهلی کردن فمینیسم را پیش می برند و در این راه بسیاری را با خود همراه کرده و عملاً به خدمت گرفته اند.
🔻 مواجهه فعالان حقوق زنان به خصوص در کشورهای پیرامون سرمایه داری با روایت های غالب توسعه درباره جنسیت و زنان دشوار است. دیگر نمی توان شکایت کرد که زنان از روایت های توسعه غایبند یا نادیده گرفته شده اند، اما علم به اینکه چنین توجهی عملاً چیزی را تغییر نمی دهد و پیامد ناگواری چون حفظ نظم جنسیتی موجود خواهد داشت، سرآغاز پدیدار شدن تناقض است. فعال حقوق زنان در کشورهای پیرامون سرمابه داری گرفتار این تناقض است که با روایت های توسعه به عنوان یک امکان برای برکشیدن زنان از فرودستی در یک جامعه سنتی و مردسالار همنوا شود و پیامدهای بعدی آن را نادیده بگیرد یا اینکه مقاومت پیشه کند و با اتکاء به نیروی جمعی زنان به نتیجه بخش بودن تلاش برای برابری، امید و ایمان داشته باشد.
@drsiminkazemi
برگرفته از صفحه تلگرامی نویسنده