▫️وقتی رئیس شبکه بهداشت لاهیجان بهدنبال دستور یک مقام خارج از سیستم سلامت بخشنامه کرد که در کلیه درمانگاهها و بیمارستانهای تابعه حق ارائه خدمات به افراد بیحجاب وجود ندارد، تنها در فضای مجازی سروصدایی به پا شد و بس. رئیس بهداری استان اعلام کرد به همه مذاهب خدمات ارائه میشود و دغدغه سلامت مردم را دارند، ولی نهتنها آن بخشنامه را ملغی اعلام نکرد و توضیح نداد با مسئولی که چنین دستور غیراخلاقیای صادر کرده چه برخوردی شده، حتی اشارهای هم ولو گذرا به این بخشنامه نکرد.
▫️مردم و رسانهها با سادگی این مصاحبه و آن بخشنامه را به هم مرتبط کرده، ظاهراً راضی شدند و آقای رئیس هم پشت صندلی خود ماند تا روز مناسبی که بتواند تمام منویاتی را که دستور داده شده، اجرا کند. سازمان نظام پزشکی هم پزشکی را که بر خلاف سوگند خود دستور غیراخلاقی را اجرا کرده بود، احضار نکرد، توصیهای هم برای انتخاب اخلاق در برابر دستور و پذیرش تمام هزینههای آن خطاب به پزشکان صادر نکرد.
▫️انجمنها و مجامع پزشکی هم خود را به آن راه زدند که گویا این آخرین دستور از این قبیل بوده و بااطمینان از اینکه جاانداختن چنین مسائلی در شرایط فعلی دور از ذهن است، هیچ توصیهای به پزشکان نکردند، یادآوری نکردند که «همکاران عزیز امروز همان روزی است که جانبداری شما از اخلاقیاتی که به آن سوگند خوردهاید و به شما حکم میکند به بیمارتان، قطعنظر از رنگ و عقیده و نژاد یاری برسانید، مورد آزمون قرار میگیرد؛ پایبندی به سوگند و پذیرش هزینههای آن یا جانب اخلاق را رها کردن و رو به دنیا آوردن».
▫️چیزی که از جامعه پزشکی سازمانها و مجامع آن بیرون آمد، تنها و تنها نصایح و شکوههایی بود به شکل بیانیه و کامنت که مخاطبش نه همکاران، بلکه سیستمی بود که اثبات کرده نصیحت و توصیه عقلگرایانه در او کارساز نیست. حالا یک بار دیگر جامعه پزشکی، سازمانها، انجمنها و مجامع آن در برابر یک چالش جدیتر قرار گرفتهاند. دستور آمده پزشک مرد در جاهایی که درمان زنان صورت میگیرد حضور نداشته باشد.
▫️شاید این دستور حتی از دستور قبلی هم عجیبتر و دور از ذهنتر باشد، چگونه میتوان پزشکان را در محلهای درمانی از نظر جنسیت تفکیک کرد؟ فایده این کار چیست؟ فیذاته توهینی به گروهی مرد و زن میانهسال که چیزی جز درمان در نظرگاهشان نیست، بهشمار نمیرود؟ در شرایط اورژانس و لحظات خطیری که تنها جان بیمار مورد نظر تیم پزشکی است، چگونه میتوان چنین ملاحظات حقیری را بدون در خطر انداختن بیمار رعایت کرد؟
▫️گویا یک نفر بهجد میخواهد تعابیر و مصداقهای مختلف سوگند پزشکان در درمان، فارغ از جنس و سایر خصوصیات بیمار را یک بار دیگر تعریف کرده، میزان پایبندی پزشکان را به آنها بیازماید. اما تردید نمیتوان داشت نوع واکنش جامعه پزشکی در برابر اینگونه دستورات در چنین پیشرفتهای مشعشعانهای! بیتأثیر نبوده است.
جامعه پزشکی در چنین مواردی در انزوای کامل از عرصه عمومی قرار دارد؛ اگرچه بیشترین تأثیر چنین دستورات خلقالساعهای بر سلامت مردم است، اما در سکوت عرصه عمومی هم جامعه پزشکی نمیتواند نسبت به آنچه مسئولیت اجتماعی اوست، بیتفاوت بماند.
▫️نباید و نمیتواند تنها به ماندن یا رفتن بیندیشد. زندگی عرصه همه یا هیچ نیست. قرار نیست وقتی کار سختتر شد، فقط بر تصمیم مهاجرت استوارتر باشد. مهاجرت خود چالشی است که فقط کسانی از آن سربلند بیرون میآیند که همه وظایف اخلاقی خود را از هر لحاظ جدی گرفته و برای آن هزینه داده باشند. بهعلاوه پاسخ فرزندان در نسلهای بعدشان دشوار خواهد بود؛ آن زمان که خواهند پرسید پدران همکلاسیهای ما میگویند پدرانشان برای تطهیر این کشور چه رنجها کشیدهاند. پدران و مادران شما برای خانه خود چه کردهاند؟
▫️بیتردید به این زودیها نه اجبار همه بیماران به حجاب امکانپذیر است و نه تفکیک جنسیتی بخشها و پزشکان؛ اما آنچه بدیهی است اینکه صادرکنندگان چنین دستوراتی هیچگاه آمال برآوردهنشدنی خود را فراموش نکرده، پس از چندی تا نیل به درجاتی از آن، آن را دنبال میکنند. فراموشکاری و تسامح خصیصه جامعه پزشکی است که تا دستور بعدی، یا به دستورات قبلی خود را عادت داده است یا اساساً دیگر نیست که موظف به واکنشی باشد.
*کانال نویسنده