سالوادور آلنده، رئیسجمهور سوسیالیست پیشین شیلی، در روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ (۲۰ شهریور ۱۳۵۲) در کودتایی آمریکایی علیه دولت او به قتل رسید. این انسان شریف و آزاده، در زمانی که در کاخ ریاستجمهوری در سنگر دفاع از دموکراسی و عدالت علیه کودتاچیان میرزمید، پیش از آنکه در این نبرد کشته شود، برای آخرین بار از رادیو برای مردمی که دوستشان داشت سخنرانی کرد. به مناسبت سالگرد آن کودتای خونین آمریکایی علیه دولتِ سه سالهٔ سالوادور آلنده در شیلی که حکومت دیکتاتوری و نظامی ژنرال آگوستو پینوشه را به قدرت رساند، و به یاد همهٔ انسانهای شریف و آزادگانی که در آن کودتا زندانی و شکنجه شدند یا جان باختند، و همهٔ شیلیایی که در پی کودتا، روزها و سالهایی تلخ را صبورانه گذراندند تا سرانجام به دیکتاتوری ۱۷ سالهٔ پینوشه پایان دادند، در اینجا ترجمهٔ فارسی متن آخرین سخنرانیِ سالوادور آلنده را منتشر میکنیم.
نیروهای نظامی بُرجهای رادیو پورتالِس و رادیو کورپوراسیون را بمباران کردند. سخنان من نه از روی خشم و رنجش، بلکه از روی نومیدی است. باشد که این سخنانِ من تنبیهی اخلاقی باشد برای آنهایی که به سوگند خود پشت کردهاند: نظامیانِ شیلی، بهاصطلاح فرماندهان ارشد، دریاسالار مِرینو که خود را فرماندهٔ نیروی دریایی خوانده است، و آقای [سِزار] مِندوزا، ژنرالِ زبونی که همین دیروز وفاداری و صداقتش را به دولت اعلام کرد و حالا خودش را فرماندهٔ کارابینهرو (نیروی پلیس ملّی) کرده است. با توجه به این واقعیتها، تنها چیزی که برای من باقی میماند این است که به کارگران بگویم: من استعفا نمیدهم!
من، که حالا در بطن تحوّلی تاریخی قرار گرفتهام، جانم را در راه وفاداری به مردم هزینه خواهم کرد. به آنها میگویم که من مطمئنم که بذری که ما در وجدانِ پاک هزاران شیلیایی کاشتهایم هرگز خشک نخواهد شد. آنها [کودتاچیان] قدرت دارند و میتوانند بر ما چیره شوند، امّا فرایندهای اجتماعی را نه با جنایت میتوان متوقف کرد و نه با زور. تاریخ از آنِ ماست، و مردم تاریخ را میسازند.
کارگران کشورِ من: میخواهم به خاطر وفاداری و صداقتی که همیشه داشتید، و اعتماد و اطمینانی که به مردی کردید که فقط ترجُمانی از آرزوهای بزرگِ در راه عدالت بود، و قول داد که به قانون اساسی و قوانین کشور احترام بگذارد و گذاشت، از شما تشکر کنم. در این لحظهٔ تعیینکننده، آخرین لحظهای که میتوانم با شما صحبت کنم، از شما میخواهم که این درس را به خاطر داشته باشید: سرمایهٔ خارجی، امپریالیسم، همراه با ارتجاع، وضعیتی را به وجود آورند که نیروهای مسلّح ما سنّت را شکستند، سنّتی که ژنرال شنایدر به ما آموخت و فرمانده آرایا بر آن تأکید کرد؛ انسانهایی که خودشان قربانیان همان قشر اجتماعیاند که امروز در خانههایشان نشستهاند و امیدوارند که با کمک خارجی بتوانند قدرت را دوباره به دست بگیرند و از منافع و امتیازهایشان دفاع کنند.
پیش از همه، روی سُخنم با زنان فروتن کشورم است، با دهقانانی است که به ما اعتماد کردند، کارگرانی که بیشتر کار کردند، مادرانی که از نگرانی و توجه ما نسبت به کودکان باخبر بودند. روی سخنم با کارشناسان شیلی، کارشناسان میهندوست کشور است؛ کسانی که چند روز پیش بهرغم توطئههایی که از سوی انجمنهای کارشناسان حمایت میشد، انجمنهایی طبقاتی که از امتیازهایی دفاع میکردند که جامعهٔ سرمایهداری فقط در اختیار عدهای اندک قرار میدهد، باز به کار خود ادامه دادند. روی سخنم با جوانان است، آنهایی که آواز خواندند و شادی خود و روح مبارزهشان را به ما هم منتقل کردند. روی سخنم با مردان شیلی است، با کارگران، دهقانان، روشنفکران، و آنهایی که مورد اذیت و آزار قرار خواهند گرفت، چون در کشور ما اکنون چند ساعتی است که فاشیسم حضور یافته است: در حملههای تروریستی، منفجر کردن پلها، بریدن ریلهای راهآهن، و خراب کردن لولههای نفت و گاز؛ و این در حالی است که کسانی که وظیفهٔ حفاظت از اینها را به عهده دارند، ساکت و بیعمل ماندهاند. آنها تعهد داشتند. تاریخ دربارهٔ آنها داوری خواهد کرد. تردیدی نیست که رادیو ماژلان را خفه خواهند کرد، و صدای آرام و محکم من دیگر به شما نخواهد رسید. مهم نیست. شما همچنان آن را خواهید شنید. همیشه در کنار شما خواهد بود. دستِکم، خاطرهای که از من خواهید داشت، خاطرهٔ مردی شریف خواهد بود که به کارگران وفادار بود.
مردم باید از خودشان دفاع کنند، ولی نباید خود را فدا کنند. مردم نباید بگذارند که داغانشان کنند یا با گلوله سوراخسوراخشان کنند، ولی تحقیر هم نباید بشوند.
کارگرانِ کشورم! من به شیلی و سرنوشت آن ایمان دارم. مردانِ دیگری بر این لحظههای تلخ و تاریک که خیانت دارد غالب میشود، غلبه خواهند کرد. به پیش بروید، و بدانید که زودتر از آنکه فکرش را کنید، دوباره راههایی عالی گشوده خواهد شد که انسانهایی آزاد بر آنها گام خواهند گذاشت تا جامعهای بهتر بسازند.
پاینده باد شیلی! پاینده باد مردم! پاینده باد کارگران!
اینها آخرین صحبتهای من است، و من مطمئنم که جانبازیِ من به هدر نخواهد رفت، و مطمئنم که دستِکم درسی اخلاقی خواهد بود که تبهکاری، سُفلِگی، و خیانت را مجازات خواهد کرد.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۶۰، دوشنبه ۲۶ شهریور ماه ۱۳۹۷