هنوز برخی از فعالان كارگری در ایران سازمان جهانی كار (آی ال او) را با اتحادیههای كارگری یكی میگیرند، در حالی كه ساختار و هدف شرکت کنندگان نهاد کارگری با خود آی ال او متفاوت است. سازمان جهانی کار نهادی است سه جانبه (متشکل از نمایندگان دولت، کارفرما، و کارگر) که زیر مجموعهٔ سازمان ملل متحد است و هر سال نشست سالانه برگزار می کند. نشستهای سازمان جهانی کار در چارچوب مناسبات دولت (سیاست)، کارفرما (سرمایه)، و کارگر (فروشندهٔ نیروی کار) در چارچوب سیستم سرمایهداری جهانی قرار دارد. یکی از مسائل مورد توجه جنبش کارگری ما پذیرفته نشدن نمایندگان حکومت ایران و چرایی عدم جوابگویی رژیم به نقض قوانین پایهای کارگری است که در اساسنامهٔ آی ال او مانند ماده 24 آمده است: «چنانچه یک انجمن صنفی کارفرمایان یا کارگران شکایتی به دفتر بینالمللی کار تسلیم نماید مبنی بر اینکه عضوی در حوزهٔ قضایی خود مقاولهنامهای را که خود یک طرف آن است بههیچوجه به نحو مؤثری رعایت نکرده است، در آن صورت هیئت مدیرهٔ (آی ال او) ممکن است این شکایت را به دولتی که علیه وی شکایت به عمل آمده ابلاغ و از آن دولت دعوی نماید که هرگونه پاسخی که صلاح می داند دربارهٔ موضوع تسلیم کند.» و عدم مکانیزم جوابگویی توسط دولت ایران که درمادهٔ 37 اساسنامه و مقاولهنامه آی ال او این چنین آمده است:
«یک – هرگونه سؤال یا اختلاف در تفسیر این اساسنامه یا هر مقاولهنامهٔ بعدی که به موجب مقررات این اساسنامه توسط اعضا منعقد میگردد به دیوان بینالمللی دادگستری برای تصمیمگیری ارجاع خواهد شد. علیرغم مقررات بند یک از این ماده، هیئت مدیره میتواند قواعدی تدوین و جهت تصویب به کنفرانس تسلیم نماید که در آن پیشبینی شده که دیوانی تشکیل گردد تا دربارهٔ اختلاف یا مسائل مربوط به تفسیر مقاولهنامه، که ممکن است توسط هیئت مدیره یا طبق شرایط مقاولهنامه بدان ارجاع شود، سریعاً تصمیم بگیرد. دو- هر حکم قابل اعمال یا نظر مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری برای دیوانی که به موجب این پاراگراف تشکیل میشود، لازمالاجرا خواهد بود. رأیی که چنین دیوانی صادر میکند بین اعضا و سازمان انتشار خواهد یافت و نظراتی که اعضا ممکن است دربارهٔ رأی ابراز دارند در کنفرانس مطرح خواهد شد.» که این موارد در کمیتههای چهارگانه استانداردها، اشتغال، حمایتهای اجتماعی، و حقوق و اصول بنیادین کار هستند که استانداردهای بینالمللی کار را در شکل کنوانسیونها و توصیهنامهها با در نظر گرفتن حداقل استانداردها دربارهٔ حقوق کارگری، آزادی انجمنها، حق تشکل، داد و ستد، منع کار اجباری، فرصتهای برابر، و سایر استانداردهای مربوط به موضوعات کاری، تنظیم و تدوین میکند.
اتحادیههای كارگری که متعلق به دو کنفدراسیون جهانی (کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری، آی تی یو سی، و فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری، دبلیو اف تی یو) هستند (که البته چین متعلق به هیچکدام از این دو کنفدراسیون نیست) در سراسر جهان به نوعی نمایندگانشان را به اجلاس سازمان جهانی كار میفرستند تا آنكه اگر بتوانند برای بهبود وضعیت کارگران کشورشان تلاش کنند. نیروی کار در این چارچوب با عملكرد دولت و کارفرما در سازمان جهانی كار فعالیت میکند. نهادهای کارگری همگام با اعتراض به سیاستهای دولتها سعی میکنند آلترناتیو این بحران را نشان دهند و در جلسات تخصصی سازمان جهانی کار که به امورمربوط به شاغلین و تنظیم مناسبات سه جانبهٔ کارگران و دستمزد و حقوق بگیران، کارفرمایان، و دولتها است کارگاههای آموزشی میگذارند و در جلسات اصلی نیز سخنرانی میکنند. در پروسهٔ این جلسات آموزشی کارگران از همدیگر میآموزند تا در سازماندهی کارگری نهادهایشان از آن استفاده کنند. پس جنبش کارگری با علم به اینکه رأی کلی در دست دولتها است، با امکانات موجود قانونی از دولتهایشان بازخواست میکنند و با هماهنگی مشترک با دیگر نهادهای کارگری، به قوانین دولتها اعترا ض میكنند. نهادهای کارگری بسیاری را میتوان دید که وابسته به دولتهایشان هستند و در کشورهای استبدادی همانند ایران مأمورین امنیتی جایگزین نمایندگان کارگری میشوند، و در همین راستا هر ساله بخش كارگری کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری که در بر گیرندهٔ بسیاری از اتحادیههای مستقل کارگری است، از نمایند گان تشكلهای مستقل در ایران دعوت میكند تا بتوانند مشکلاتشان را مطرح کنند، و همین بخش است که در کمیتهٔ آزادی تشکلات مسائل مربوط به حق تشکل، حق اعتصاب، و آزادی کارگران را دنبال میکند و نه سازمان جهانی كار.
از طرف کارگران ایران در چند دههٔ گذشته، ابتدا کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای آزاد کارگری (آی سی اف تی یو) و بعد از آن کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری (آی تی یو سی) و دیگر کنفدراسیونهای جهانی گزارشها و شکایتها را اعلام کردهاند، که در جلسات کمیتههای متفاوت و در کمیتهٔ آزادی تشکلهایی که به نقش حقوق بشر کارگری میپردازند پیگیری شده است.
از طرف رژیم ایران تشکلهای دستساز دولتی از اواسط دههٔ هشتاد شمسی شروع به شرکت در نشست کنفرانس سالانهٔ سازمان جهانی کار کردهاند. هدف آنها این است که نگذارند هیچ شکایتی علیه ایران مطرح شود و تا حد توان جلوی شکایت تشکلهای مستقل را بگیرند. از اولین نشست سازمان جهانی کار که در سال ۱۹۹۹ در تهران برگزار شده است تا امروز هیئتهای بسیاری از طرف آی ال او به ایران سفر کرده اند. گزارشهای موجود نشان میدهد که دیدگاه انتقادی از وضعیت کارگری بسیار بالا است و وضعیت مسائل کار و کارگری بهبودی نداشته است. نه دیدارها در فضای باز بوده است و نه کسانی که وزارت کار به هیئتهای تحقیق و بررسی معرفی میکرده نمایندهٔ کارگران بودهاند، و از طرفی از دیدار نمایندگان مستقل کارگری با این هیئتها جلوگیری میکردند و حتّی محلهای کاری که از آنها بازدید میشده واقعی نبوده است. در تمام این سالها، یکی از خواستهای اصلی ایران باز شدن دفتر سازمان جهانی کار در تهران بوده که تا کنون اجرا نشده است. سخنرانی سال گذشتهٔ مسئول آی ال او در ایران نیز حاکی از این عدم رضایت آی ال او بود. حتّی بر روی سایت آی ال او در رابطه با ایران و گزارشهای مربوط به وضعیت کار کودکان، تبعیض در محیط کار- زنان- اقلیتها، ایمنی کار، کار اجباری، استراتژی برای رشد اقتصادی جامعه، کار جوانان، زمان کار، استخدام و اخراج، حمایت اجتماعی، گفتگوی اجتماعی، حل اختلاف مسائل کارگری، و قرارداد دستهجمعی هیچ گزارشی بر روی سایت آی ال او وجود ندارد.
جنبش مستقل کارگری هر ساله گزارشهای خود را از وضعیت کار کودکان، تبعیض در محیط کار- زنان- اقلیتها، ایمنی کار، حق اعتصاب، عدم پرداخت حقوق، و آزادی تشکل ارائه میدهد. این گزارشها به طور شفاف انعکاس مییابد و برای تغییر این شرایط، و بهتر شدن زندگی کارگران بسیاری جانشان را از دست دادهاند و میدهند. به دلیل بهای بسیار سنگینی که فعالین سیاسی و کارگری پرداختهاند، این شمع فروزان با وجود سرکوبهای بسیار، هنوز هم روشن است، و هیچ نهاد و شخصی نمیتواند وضعیت جنبش کارگری را نادیده بگیرد. از اواخر ماه ژوئن امسال در جلسات کارگری کمیتهٔ آزادی تشکلها راهکارهای مبارزه با سرکوب تشکلهای کارگری توسط رژیم و چگونگی بهبود وضعیت کارگران ایران بررسی میشود. مهلت گزارشهای دورهای ۲۰۱۶ به سازمان جهانی کار مربوط به مقاولهنامههای (تبعیض) ۹۵، (مزد برابر) 100، (تبعیض) 111، و (سیاست استخدام) 122: ایران موظف است تا ماه مرداد ارائه دهد، بهخصوص که وضعیت حقوق بشر کارگری در ایران بحرانی است.
چرا همکاریهای بینالمللی و شرکت در کنفرانسهای سازمان جهانی کار برای رژیم بسیار مهم است؟ اهمیت این مسئله ابتدا از بُعد اقتصادی و دادن امنیت به سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری و ایجاد رابطه با اقتصاد دلالی ایران است که این ارتباطات منجر به خرید کالاها از شرکتهای اصلی اقتصادی است، و مهمتر، ارتباط گیری بین شرکتهای انرژی برای ایران مهم است. بعد از آن، جنبهٔ تبلیغی آن است. حاکمیت بدینگونه تلاش میکند که بر نظرات مردم در جامعه و محیط کار تأثیر بگذارد. کارگزاران رژیم که از نیروهای امنیتیاند، به دنبال ایجاد هیاهو و تبلیغات به سود اربابان خود هستند. آنان در نظر مردم و جهانیان چنین وانمود میکنند که کارشان درست است و مشروعیت دارند. گاهی سالها طول میکشد تا عوارض مخرّب تبلیغی این تشکلهای دستساخته و رسانههای حکومتی را بتوان خنثی کرد. و این بُعدِ رسانهای وسیع حکومت ایران، و از طرفی سکوت و عدم تحرّک خبری از جانب نیروهای حمایت کننده از جنبش کارگری ایران در خارج از کشور، میدان را برای تبلیغ و ترویج دروغ در جامعه توسط این نمایندگان بهاصطلاح کارگری باز گذاشته است. نمایندگان رژیم به محض اینکه در یک نهاد و نشست کارگری شرکت میکنند، فوراً دوربینها را درمیآورند و شروع به عکس گرفتن میکنند. همین عکسها زمینهٔ گزارشهای دروغینی میشوند که برای مردم عادی باور کردنش بسیار راحت است. به عنوان نمونه میتوان به سال ۲۰۱۴ که سند پیوستن ایران به مقاولهنامه کار دریایی در سازمان بینالمللی کار امضا شد اشاره کرد، که در همان زمان یعنی سال ۲۰۱۴ گزارشش بر روی سایت سازمان جهانی کار به همراه عکس ربیعی و رایدر منتشر شد. اما میبینیم در گزارش نوزده خرداد ۲۰۱۶ که بر روی سایت فارسی مهر منتشر شده است از عکسهای سال ۲۰۱۴ استفاده شده است. اما وقتی به سایت انگلیسی مهر مربوط به گزارش ۲۰۱۶ رجوع می شود فقط عکس ربیعی درج شده است. و این بیانگر غیرواقعی بودن گزارشهای منتشره حکومت است که از هر شرایطی برای بازی سیاسیاش استفاده میکند.
در سایتها نامهای از طرف هیئت اجرایی ایران تریبونال چاپ شده است که طی نامهای به مدیرکل سازمان جهانی کار برای عکس گرفتن در کنار ربیعی اعتراض کرده است، در حالی که اپوزیسیون رژیم علیرغم بهرهمندی از کادر حقوقی مجرّب با تأخیر و نادانسته به عکس و عملکرد دو سال پیش رایدر و ربیعی در سال ۲۰۱۶ اعتراض دارند. انتظار است که این تریبونال با تجربهای که در زمینهٔ کشتار زندانیان دههٔ شصت داشته و دادگاه تریبونال تشکیل داده، میبایست به محض انتخاب شدن ربیعی به عنوان وزیر کار شکایتی تنظیم میکرد و به دادگاه جنایی بینالمللی برای جنایات ربیعی در دههٔ شصت ارسال میداشت. و نباید حتّی بدون یک تحقیق درست تنها دست به این عکسالعمل در سایتهای رژیم اکتفا کند. البته سال ۲۰۱۴ تنها نمایندهٔ «کارگری» ایران یاراحمدی است و اعتبارنامه ایشان زیر سؤال رفته بود از طرف تشکلهای کارگری. باید گفت که حتّی امضای آن مقاولهنامهٔ کشتیرانی (دریایی) از طرف ایران بسیار زیرکانه بود و فقط برای دور زدن تحریمها استفاده میشد. مورد دیگر مقاولهنامهٔ شماره ۱۳۸ مربوط به تعیین سن حداقل کار است که ایران ادعا میکند امضا کرده است، که در صورت مشاهدهٔ سایت سازمان جهانی کار، خلاف آن ثابت میشود. به خوبی میدانیم که بسیاری در آی ال او و رژیم ایران از یک مورد آگاه هستند: نه ایران خواستار تغییراتی به نفع کارگران در چارچوب ابتداییترین اصول مربوط به وضعیت کار و کارگران است که بتواند در سطح بینالمللی فعالیت کند، و نه نهادهای کارگری جهانی حاضرند در مقابل این وضعیت کارگران ایران سکوت کنند.
هر ساله برای نشست ادواری آی ال او در رابطه با نقض مقاولهنامههای بنیادی کار، آی تی یو سی گزارشهای مستندی میفرستد. این گزارشها که بسیار تخصصیاند توسط وکلا با تلاش شبانهروزی ارائه میشود. یعنی اگر ایران مورد سؤال قرار میگیرد، بر اساس همین گزارشها است. در غیر این صورت دولت ایران نگرانی برای جوابگویی ندارد. در رابطه با کمیتهٔ آزادی تشکلها نیز این گزارشها توسط نهادهای مستقل کارگری ایران با حمایت آی تی یو سی و کنفدراسیونهای آی یو اف، آی تی اف، کنفدراسیون معادن و پتروشیمی، آموزش بینالملل، و دیگر کنفدراسیونها برای آی ال او فرستاده میشود.
شارون بارو دبیرکل کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری در اطلاعیه مطبوعاتی این نهاد همزمان با شروع نشست کنفرانس سازمان جهانی کار در رابطه با گزارش آمار سالیانه وضعیت حقوق بشر سال ۲۰۱۶ این کنفدراسیون اعلام کرد که ترکیه، کامبوج، هند، ایران، و چین در صدر جدول ناقضان حقوق کارگران و در ردیف بدترین وضعیت سرکوب حقوق کارگران در جهان قرار دارند. گزارشهای آماری سالانه نیز تا امروز به همین روال ارائه شده است و نشان میدهد که وضعیت حقوق بشر کارگری بدتر شده است. البته بعضی سندیکاها، افراد، و تشکلهای مستقل کارگری ایران گزارشهای خود را مستقیماً هم برای آی ال او میفرستند که علیرغم سالها فعالیت در این حوزه، عجیب است، و برای کنفدراسیونها نیز جای سؤال است که این گزارشها در رابطه با مسائلی است که بخش عمدهٔ آن در گذشته به آن پرداخته شده است و چرا نامهها خطاب به آی ال او نوشته میشود؟
در تاریخ شش ژوئن در سازمان جهانی کار جورج ماوریکوس دبیر کل فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری سخنرانی کرد و در سخنرانی چند دقیقهای خود به نقش امپریالیستها در دوران معاصر، خارجیهراسی، پناهندگی، و آزادی معاون این کنفدراسیون در زندانهای گواتمالا پرداخت، و مضمون این سخنرانی کلی بدون اشاره به اهرمها و اسم بردن از کشورهای استبدادی بود که حتّی به سرنوشت یونان هم اشاره ای نکرد.
نهادهای دستساز دولتی هر سال با پخش خبر راهی ژنو شدن نمایندگان گروههای کارفرمایی و کارگری خود را مطرح میکنند. گرچه لیست کارفرمایی از سال ۸۹ و از زمان احمدینژاد با فشار آوردن برای منحل شدن کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی و کانون عالی کارفرمایان به كانون عالی انجمنهای صنفی كارفرمایی ایران، یکی بوده است. امّا نمایندگان بخش «کارگری» هر سال بسته به اینکه کدام جناح دولت، نولیبرالها یا جناح سپاه، در قدرت باشند، حالت پاندولی بین سه گروه (خانهٔ کارگر، انجمن اسلامی، و کانون انجمنهای صنفی کارگران ایران) در گردش است. امّا در هر صورت لیست کارگری همیشه از نیروهای امنیتی بوده است. افراد متفاوت بودهاند ولی مقصد یکی. بخش کارفرمایی همیشه از جناح هاشمی رفسنجانی بوده است، بنابراین بر اوضاع مسلط است و همین کارفرمایان هستند که برای جلوگیری از گنجاندن هر نوع پاراگراف ویژه، دولت را نمایندگی می کنند، و خود را دولت نشان میدهند. در حالی که نماینگان دولت و نمایندگان کارگریِ نهادهای دولتی به علت تغییرات متعدد نهتنها با فضا و ساختمانها آشنا نیستند بلکه ساختار و سیستم و مکانیزمهایش را به خوبی کانون کارفرمایان نمیشناسند. گزارش سال ۹۲ آنها گویای این واقعیت است.
ولی امسال خبرها متفاوت شد. ایلنا از جانب بخش کارگران ساختمانی نوشت: جای خالی نمایندگان در اجلاس وجود دارد. «در آستانهٔ برگزاری یکصد و پنجمین کنفرانس بینالمللی که خرداد ماه امسال در ژنو برگزار میشود، یک فعال کارگری معتقد است جای نمایندگان انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی در ترکیب اعضای هیئت اعزامی کارگری و کارفرمایی ایران به منظور شرکت در این اجلاس خالی است.»
در چند سال گذشته در حمایت جهانی از کارگران ایران، آی تی یو سی نام چند فعال کارگر زندانی را در لیست کل آی تی یو سی میآورد. این نامها دیگر فقط اسمی بر روی لیست نیستند. کسانی هستند که به خاطر مبارزات کارگری در زندان هستند. این افراد سمبل رنج و مشقات کارگران هستند که همراه با گزارش وضعیت کارگران ایران اعلام و پخش میشود و هر کسی لیست در دستش باشد میداند که نمایندگان کجا هستند.
گزارش سایت تسنیم در رابطه با نظرات غلامرضا عباسی رئیس هیئت کارگری ایران در اجلاس سازمان جهانی کار را بخوانیم که میگوید: «پس اگر میخواهیم کار شایسته را در زنجیرهٔ جهانی تأمین به کل جهان تسرّی دهیم چهبسا بهتر باشد ابتدا صلح را گسترش داده و از این طریق با ایجاد ثبات نسبی امنیت در جوامع به کاهش رکود اقتصادی و ایجاد رونق امیدوار باشیم.» و آن را با تشکلهای مستقل مقایسه کنیم که میگویند: «نهادهای دولتی که با نام نهادهای کارگری فعالیت آزادانه دارند، غیر از همکاری با ارگانهای امنیتی و حراستی و معرفی فعالین کارگری به ارگانهای مذکور، همکاری و شرکت مستقیم در سرکوب اعتراضهای کارگری، به راه انداختن راهپیماییهای نمایشی به نام کارگر در حمایت از جناحهای در قدرت، تبلیغات و نمایشهای فاشیستی علیه کارگران مهاجر افغانستانی به خصوص در روز جهانی کارگر، تبانی با نمایندگان کارفرمایان و دولت در شورای عالی کار در تحمیل حداقل دستمزد چهار الی پنج برابر زیر خط فقر به کارگران ایران، چیزی در سوابق خود ندارند.» البته اگر به سایت کانون انجمنهای صنفی کارگران ایران آقای عباسی نگاه کنید تنها در یک استان از سی و یک استان فعال است و آن را مقایسه کنید با سایت تشکلهای مستقل کارگری. طنز ماجرا اینجاست که صحبتهای ربیعی و عباسی را حتماً یک نفر مینویسد چون تفاوت زیادی با هم ندارند. بخش عمده مطالب مربوط به آی ال او در زمینهٔ مسائل مربوط به آی ال او در سایت کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایان است.
اما امسال لیست رژیم قابل تأمل است. در بخش کارگری همانند دو سال قبل علی بیگی، نیازی، یارمند، حمزهای، پورموسی، فیروزآبادی، مطهر، و محمودی، به ریاست عباسی بود. لیست نمایندگان دولت و کارفرماها جدا گانه در سایت سازمان جهانی کار موجود است. اما در لیست همیاران وزیر کار، علی ربیعی، نامهای عیسی منصوری (معاون وزیر کار)، مهدی علیآبادی (نمایندهٔ ایران در سازمان جهانی کار) محمد حسینی (جایگزین بخش بینالملل)، مجتهدزاده ( مشاور وزارت کار و تأمین اجتماعی)، و محجوب (نمایندهٔ مجلس) آمده است.
در کتابچهٔ سالانه که در سایت آی ال او درج میشود نام افراد شرکت کننده که دارای اعتبارنامه و حق رأی بودند، به این ترتیب بود: دو نمایندهٔ دولت، دو نمایندهٔ کارفرما، و یک نمایندهٔ کارگری وجود داشت. کسانی که به عنوان مشاور در کتابچه آمده بود، عبارت بودند از: شش نفر دولتی، نه نفر کارفرمایی، و شش نفر کارگری. امّا در انتشارات روز اول ژوئن، این لیست این چنین آمده است: دو نفر دولت، دو نفر کارفرما، هیچ نمایندهٔ کارگری (ثبت نام نکرده بوده است)؛ و مشاورین شش نفر دولتی، نه نفر کارفرمایی، و یک نَفَر كارگری ثبت شده است. غلامرضا عباسی در روز جمعه ۳ ژوئن به لیست آی ال او اضافه شد. بخش کارگری (امنیتی) مشکل گرفتن ویزا را به به گردن غربیها میاندازد در صورتی که شغل این افراد اصلاً معلوم نیست و نهادهایشان نامعلوم!
در سال ۸۹ رژیم با فشار دو نهاد کارفرمایی را منحل کرد و توانست بر سر منافع بقای خود آنها را در یک نهاد واحد قرار دهد و شرکت کنندگان بخش کارفرمایی از كانون عالی انجمنهای صنفی كارفرمایی ایران هستند. برای آشنایی خوانندگان به نمایندگان کارفرمایی به خلاصهای از فعالیت آنها اشاره میکنیم. محمد عطاردیان رئیس كل كانون عالی انجمنهای صنفی كارفرمایی ایران و رئیس هیئت کارفرمایی است. ایشان صاحب شرکت ساختمان سازی عطاردیان، توفان سابق است. فقط کافی است به سایت این شرکت سر زد و فهمید در تمام حوزهای ساختمانی از ساخت فرودگاه، بندر، جادهسازی، تا ساخت محصولات فلزی فعالیت دارد. محمد مروج حسینی، دبیر کل کانون عالی کارفرمایان ایران، ایشان نمایندهٔ کارفرمایان در تعیین دستمزد نیز است و معتقد است «تنها ۱۴ درصد اقتصاد در اختیار بخش خصوصی است و در تعیین دستمزد در زمینهٔ صنایعی مانند فولاد و خودرو نقشی نداریم.» سید حسن افتخاریان که معتقد است قانون مجازات اسلامی برای دستفروشان باید اجرا شود تا از دستفروشی و سد مَعبر جلوگیری شود. نصرالله محمد حسین فلاح فارغالتحصیل کاناداست که از نشست هشتاد و دوم کنفرانس سازمان جهانی کار نماینده بوده است.سابقهٔ فعالیتهای ایشان این چنین آمده است: «مدیرعامل و عضو هیئت مدیرهٔ شرکتهای نورد و لولهٔ اهواز، لوله و ماشینسازی ایران، هِپکو، موتوژن، مجتمع فولاد اسفراین؛ مدیرعامل و عضو هیئت مدیرهٔ سازمان مدیریت صنعتی؛ مدیرعامل گروه صنعتی سپاهان؛ مؤسس، عضو هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت توسعهٔ صنعتی مشفق؛ عضو شورای مرکزی وهیئت مدیرهٔ کنفدراسیون صنعت ایران؛ عضو هیئت مدیرهٔ انجمن مدیران صنایع و انجمن صنفی کارخانجات صنعت ریختهگری؛ عضو هیئت مدیرهٔ مؤسسهٔ خیریهٔ علیاکبر؛ عضو هیئت مدیرهٔ گروه سنگ زاگرس؛ رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت توسعه و تأمین شریف؛ عضو هیئت امنای صندوق بازنشستگی آیندهساز؛ نمایندهٔ کارفرمایان ایران در اجلاس هشتاد و دوم سازمان بینالمللی کار» محمد حسین محتاجالله نایب رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی مدیر هتلهای زنجیرهای مهر. اصغر آهنیها نمایندهٔ کارفرمایان در هیئت دستمزد سالانه. او کسی است که برای افزایش دستمزد کارگران گفت: «نمیتوانستیم بدون توجه به شرایط بیکاران و اشتغال کشور تصمیمی دربارهٔ حقوق بگیریم. باید کاری میکردیم که اشتغال موجود محفوظ میماند و زمینه برای اشتغالزایی تازه مهیّا میشد. در شرایط فعلی، افزایش دستمزد در برخی صنایع صلاح نبود.» اصغر آهنی ها– نمایندهٔ کارفرمایان در کمیسیون دستمزد، از مخالفین افزایش دستمزد است. شعار اقتصادی ایشان این است: «اوضاع کارفرما درام است، دولت بپردازد.» در سازمان تأمین اجتماعی سِمَت دارد. برای اطلاع بیشتر به نشریهٔ آتیه نو رجوع شود. سید عبدالوهاب سهلآبادی رئیس خانه صنعت و معدن و تجارت ایران رئیس هِیئت مدیرهٔ کانون انجمنهای صنفی کارفرمایان استان اصفهان اولین دوره و دورهٔ فعلی، رئیس هیئت مدیرهٔ خانهٔ صنعت و معدن استان، عضو هیئت مدیرهٔ انجمن همگن تولیدکنندگان مصالح ساختمانی، رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت تعاونی تولیدکنندگان شن و ماسه استان اصفهان، عضو کمیتهٔ اصلاح ساختار سازمان کار و امور اجتماعی استان اصفهان، عضو کمیتهٔ مشاغل سخت و زیانآور سازمان کار و امور اجتماعی در استان اصفهان، عضو کار گروه استانی ستاد تحوّل در استان اصفهان، عضو کمیتهٔ صنعت و معدن ستاد هماهنگی اجرای فرمان جهاد اقتصادی در استان، عضو ستاد تسهیل در استان اصفهان، رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت پیشرو صنعت و معدن زایندهرود اصفهان، عضو انجمن حمایت از زندانیان استان اصفهان، رئیس هِیئت مدیرهٔ مجتمع سنگ مرصاد، مسئول کارخانهٔ شن و ماسه ۱۱۰ قهاب اصفهان، مدیرعامل شرکت ماشینسازی سپاهان، رئیس هیئت مدیرهٔ کارخانهٔ آجر عالی اصفهان. دو خانم نیز در این جمع حضور دارند که یکی مترجم و دیگری خانم فلورا فروغی مبارکه است که ایشان در زمینهٔ اقتصاد غیررسمی فعالیت میکنند و بیشتر در زمینهٔ آموزش کار میکنند، و هر دو به زبان انگلیسی مسلّط هستند. پس با اشاره به سوابق نمایندگان کارفرمایی که گذشتهشان در بالا توضیح داده شد، نمایندگان دولتی و کارگری بیشتر از بخش امنیتی هستند که در کنفرانس سازمان جهانی کار حضور دارند.
در ششم ماه ژوئن، به همّت بسیاری، تظاهراتی برای اخراج نمایندگان دروغین در مقابل سازمان جهانی کار در حمایت از خواست کارگران ایران مبنی بر اخراج نمایندگان کارگری ایران برگزار شد. چهار نهاد مستقل کارگری ایران در رابطه با اعلام نام نمایندگان واقعی که آی تی یو سی نام اشان را در لیست خودش آورده است، که بر روی سایت آی ال او هم است، گزارش خودشان را به آی تی یو سی دادند. آی تی یو سی در بخش کمیتهٔ آزادیهای تشکل مطالب آنها را پخش میکند و به وضعیت زندانیان کارگری که نیاز به همبستگی بیشتری دارند اشاره میکند، و هر سال بحث مقاولهنامهٔ آزادی تشکل و حق اعتصاب در ایران را مطرح میکند. یکی از خواستهای اصلی نهادهای مستقل کارگری ایران از نهادهای کارگری جهانی لغو اعتبارنامهٔ بخش کارگری است، امّا این رفع این مشکل تا زمانی که مدارکی دالّ بر لغو اعتبارنامهٔ امنیتیهای شرکت کننده در کنفرانس نداشته باشند، بسیار سخت است. امّا در سال ۲۰۱۴ اعتبارنامه یاراحمدی مؤاخذه شد و ایشان برای شرکت در جلسات با مشکل روبرو بود. نشستهای آی ال او به یکی از مرکزیترین فعالیتهای جنبش کارگری خارج تبدیل شده است که نباید باشد، زیرا نشست آی ال او مکانی است برای اندازهگیری یکی از فعالیتهای یک سالهٔ کارگران ایران. نشست سالانهٔ آی ال او حتماً زمانی است که میتوان دید جنبش کارگری چگونه هماهنگ فعالیت کرده است. در خارج کمتر به نقاط ضعفش پرداخته میشود و همیشه گزارشهای این نوع فعالیتها با پیروزی و افتخار همراه بوده است. اما اندازهگیریاش در داخل بر این اصل است که فعالیتها در آی ال او به کار مهمی ختم نشده است، چون تأثیر آن را آنچنان در مبارزات خودشان احساس نمیکنند و میگویند فشارها هر روز بیشتر شده و وقاحت حکومتیان بیاندازه، که حتّی خواهان عضویت در کنفدراسیونها هم میشوند. و اینکه چرا هر سال آی ال او به ایران میآید و دولت جلوگیری میکند از حضور اتحادیههای کارگری برای تحقیق و انتقال تجارب؟
نتیجه گیری
نباید بحث را به توهّم داشتن یا نداشتن به آی ال او تنزّل داد. شاید فعالان کارگری داخل انعکاس فعالیتهای کارگری در سازمان جهانی کار را نمیبییند، که دلایل متفاوت دارد. فعالیتهای کارگری در بخشهای متفاوت وجود دارد و در نهایت نیز سیاسی است، ولی فعالیت سیاسی لزوماً عمل کارگری نیست. متأسفانه عدهای که خود را منتسب به جنبش سبز میدانند، که از بدنهٔ حکومتی آمده است، تأثیر منفی در فضای رسانهای جهانی داشته و نگذاشتهاند مسائل کارگری واقعی بر روی رسانههای جهانی بیاید. گاه با فشار آوردن بر روی بعضی از کنفدراسیونهای کارگری، جلوی حرکت بیشتر آنها را میگیرند، گزارشهای نادرست میدهند، و جلوی پیوستن نهادهای مستقل به بعضی از کنفدراسیونها را میگیرند و خودشان را تنها منبع حقیقی میدانند. این اپوزیسیون دروغین درون حکومتی در خارج با استفاده از فضای انتخاباتهای داخل کشور سطح گفتمان را تنزل دادهاند و تنها در رابطه با انتخاباتها یا دستگیریهای موردی خودشان را نگه داشتهاند و دائم وعدهٔ تغییرات به نفع مردم را در انتخابات بعدی میدهند. از آنجایی که شرکت در شورای حقوق بشر برای نهادهای غیردولتی آزاد است، رسانههای ایرانی این گزارشها را منعکس میکنند و جلسات احمد شهید بیشتر برجسته می شود. امروز جنبش کارگری در موارد متفاوت باید از ابزار گوناگونی استفاده کند و از هر کدام از این ابزار باید درست استفاده کنیم. در کنار مشکلاتی که در بالا توضیح داده شد، مسائل دیگری نیز وجود دارد. به طور مثال، اگر بخواهیم در نشستهای آی ال او مسائل واقعی کارگران ایران برجسته شود و این گزارشها مبنای مقالات جهانی باشد، باید از دهها نهاد کارگری دیگر بخواهیم که گزارشهای درستی که ارائه میشود را انتقال بدهد. برای فعالیت روشنگرانه در آی ال او نیاز به گزارشهای گوناگون در رابطه با مقاولهنامهها است که به وکلای بیشتری نیاز است. نقض قوانین کارگری و تصویب قوانین ضدکارگری را میشود از زاویهٔ حقوقی طرح کرد و مشکلات ساختاری قوانین کار را میتوانیم نشان دهیم. اگر رژیم در رابطه با قانون استاد و شاگرد یا جداسازی جنسی در شهرداریها با مشکل روبرو بود برای به اجرا در آوردن این قوانین، به خاطر فعالیتهایی بود که در همین راستا انجام شد. و از همه مهمتر باید به طور مشخص گزارشهایی از تکتک افراد شرکت کننده که از طرف ایران در این نوع اجلاسها شرکت میکنند را فراهم کرد. رژیم امنیتی را بر اساس گزارشهای سابقهٔ جنایی افرادش باید نشان داد و نشان داد که فعالیتش ضد انسانی است و این نمایندگان در جنایات علیه بشریت همراه هستند و هر کدام از این شرکت کنندگان به نوعی در آن نقش داشتهاند. همان گونه که در گزارشهای سال ۲۰۱۴ کارگری عنوان شد. امروزه دهها نهاد بر رأی لغو کار کودک در ایران شکل گرفته است و بحث تشکل مستقل بحث مسلّط در جامعهٔ جهانی است. باز نشدن دفتر سازمان جهانی کار، ارتباط احزاب چپ اروپا با تشکلهای مستقل کارگری در زمان بررسی سالانهٔ حقوق بشر در ایران، گوشههایی از فعالیتهای بخش کارگری متعلق به سازمان جهانی کار است. این بخش است که در تمام موارد در کشورهای خودشان مشکلات کارگران ایران را انعکاس داده است.
نگاهی به گزارشهای امسال کنفدراسیونهای جهانی در آی ال او بیندازیم و ببینیم که مرکز فعالیت آنها کجا است؛ حقوق بشر کارگری، دستمزد عادلانه، بیکاری، پناهندگی، اشتغال زنان، اشتغال کودکان در شرکتهای زنجیرهای جهانی؛ در بخش کنفدراسیونها، کنفدراسیون جهانی کارگران ساختمانی در رابطه با جام جهانی و ساختمانسازی استادیوم که کارگران قطری به کام مرگ میروند، و ایمنی کار رعایت نمیشود و کارگر مهاجر اذیت می شود و حقوقش پایمال میشود فعال است؛ کنفدراسیون معادن و پتروشیمی در رابطه با کارگران کلمبیا و… در سالهای گذشته، کنفدراسیون حمل و نقل و مواد غذایی مرکز فعالیتش ایران بود امّا امروز کمتر شده است و دلایل آن به طور مستقیم و غیرمستقیم منتقل شده است.
نهادهای امنیتی ایران در محیط کار فشار را هر روز بر کارگران بیشتر میکنند. جنبش کارگری بهای بسیاری پرداخته است و برای کوچکترین تغییر خونهای بسیاری ریخته شده است. در بیرون از محیطهای کار راههای بسیاری به دست آمده است. درست است که گرایشهای متفاوت وجود دارد امّا جنبش کارگری بر سر یک سری مسائل پایهای در حال توافق است و نیروی مبارز جدیدی را دارد بازتولید میکند و بسیاری خود را در کنار آنها میبینند. باید در کنار فعالیت مهم مبارزه برای آزادی فعالان کارگری که گاه چندین هزار نفر برای اعتصاب غذای جعفر عظیمزاده، محمود صالحی، عبدی، یا مرگ شاهرخ زمانی و بخشنده جمع میشوند، نیز به همان تعداد امضا اعلام شود که ما منافع طبقاتی مشترک داریم و نهادهای کارگری مستقل را به رسمیت میشناسیم و در کنار آنها به مبارزه ادامه میدهیم. کارگران خواستها و مسائل خود را سراسری مطرح میکنند. همگام با تشکلهای مستقل کارگری که نوک تیز حملهٔ خود را علیه این یکدرصدیها گرفتهاند که همان عوامل اصلی اقتصاد سیاه و ورشکستهٔ سپاه رژیم اسلامیاند، کمپین افشای فیشهای حقوق رؤسا در جریان است، و افشای اقتصادی و مالی آنها هر روز ابعاد بزرگتری میگیرد. از این زاویه است که در سطح آی ال او نیز میتوان بیشتر روشنگری کرد و تأثیر گذاشت برای ایزوله شدن نمایندگان رژیم و بهتر شدن زندگی کارگران ایران.
مهدی کوهستانی
خرداد ۹۵