نوشتهٔ “ماتیو دژان” و “کریستف گوانو”، مندرج در مجلهٔ “ژاکوبن”
برگردان: بهمن فلاح – اختصاصی اندیشه نو
نیروهای چپ فرانسه غالباً بهدفاع از اقلیتهای نادیده گرفته شده این کشور درنیامدهاند. ولی پس از واکنشهای شدید مردمی به قتل “نائل مرزوق” هفدهساله بهوسیلهٔ پلیس حزبهای چپ موضعگیریای روشن کردند و با خودداری از محکوم کردن قیام کنندگان، پافشاری کردهاند که خشم آنان توجیهپذیر است.
پس از برگزاری راهپیمایی اعتراضآمیز خاموش در منطقهٔ “نانتر” در ادای احترام به “نائل” نوجوان هفدهساله که سه شنبه گذشته بهوسیلهٔ پلیس فرانسه در حومه غرب پاریس کشته شد، اریک کوکرل، نمایندهٔ حزب چپگرای “فرانسه تسلیم ناپذیر” از منطقهٔ سن-دنیس، بیدرنگ و قاطعانه گفت: “این یک راهپیمایی تاریخی بود. فعالان نیروهای چپ سرانجام در آن شرکت داشتند! قدم بهقدم، واقعهای اتفاق افتاده است.” برخورد این حزبِ حامی خستگیناپذیر مبارزات اجتماعی و مناطق کارگری و حاشیهنشین و دیگر حزبهای چپ با قیامهای کنونی با برخوردشان با اعتراضهای سال ۲۰۰۵ / ۱۳۸۴ کاملاً متفاوت است.
در آن زمان که با کشته شدن “زید بنا” و “بونا ترائوره” در هنگام فرار از چنگ پلیس محلههای پرجمعیت حومهٔ پاریس بهآتش کشیده شدند نیروهای سیاسی این واقعه را نادیده گرفتند. نیکلا سارکوزی، وزیر کشور وقت، با بیان عباراتی چون “پاک کردن خیابانها”، “تفالهها” و “عدم تحمل”، خشم جوانان را بیشتر برانگیخت. حزب سوسیالیست نیز بهاین دلیل که اولویت وحدت نیروهای سیاسی اصلی کشور است، با موضعگیری دولت همسو شد و فقط با رأیگیری برای اعلام وضعیت فوقالعاده مخالفت کرد.
میشل کوکورِف، جامعهشناس، استاد دانشگاه پاریس و نویسندهٔ کتاب “گسترش خشم”، در مصاحبه با نشریهٔ مدیاپارت گفت: “حتی چپهای افراطی نیز وقت و انرژیای صرف آتش زدن خودروها نکردند.” ورونیک لوگوازیو، جامعهشناس، طی بررسیای در سال ۲۰۰۷ / ۱۳۸۶ نوشت: “حضور نداشتن چپ افراطی در خلال بخش بزرگی از قیامها نمایان بود.” او به “سکوت گروههای افراطی چپ” و همچنین “شرمگینی و حتی هیاهوی چپهای درقدرت (حزبهای سوسیالیست و کمونیست) اشاره کرد که “شورشیان را از نظر سیاسی عمیقاً منزوی کرده است.”
سکوت کر کنندهٔ سال ۲۰۰۵ / ۱۳۸۴
آلن برتو، استاد مردم شناسی و متخصص در پدیدهٔ قیامهای اجتماعی، یادآور می شود: “در سال ۲۰۰۵/ ۱۳۸۴ برنامهٔ خبری شبکهٔ ۲ تلویزیون دولتی فرانسه نخست از خودروهای سوخته و سپس از مرگ کودکان صحبت کرد. واکنشهای سیاسی نیز همگی با اولویت همین خبر بودند. فراخوان همه به آرامش بود که تنها گذاشتن این کودکان را سبب شد.” کوکرل نیز موافق است که “نظر غالب این بود که ٬قشرهای کارگری، قشرهایی خطرناکاند.٬ ما چنین ناظران بیرون از گود نشستهای بودیم و درک نمیکردیم.”
پس از نزدیک به بیست سال ممکن است تغییری رخ داده باشد. اگر حزبهای چپ همچنان از ابراز خشم تودهای در سه شب گذشته درشگفت هستند، اکنون این درشگفت بودنشان را با درک مسئله ابراز میکنند. ژان-لوک ملانشُن، مارین توندلیه (دبیرکل حزب سبز) و اولیویه فور (دبیراول حزب سوسیالیست) شنیدن اعتراض کنندگان خشمگین را خواستار شدهاند، حتی اگر اینگونه هم اعلام نکنند. اولیویه فور اظهار داشت: “مسئلههای زیادی وجود دارند، رابطهٔ پلیس و مردم بسیار بدتر شده است، وضعیت اقتصادی و اجتماعی بسیار ویژه است. همه اینها به حد انفجار رسیدهاند و این همان چیزی است که امروز مطرح میشود. من هیچ پیامی بهنظرم نمیآید که بتوانیم بفرستیم تا اوضاع را آرام کند.” برخلاف انبوه سرزنشها از ابراز انزجار بر “ضد پلیس” از سوی نیروهای راست و راست افراطی و درخواست متکبرانهٔ جرالد دارمانان، وزیر کشور، که از “عاملان بینظمی” میخواهد تا “به خانه برگردند”، ابراز انزجار حزبهای چپ از خشونت پلیس یکپارچه است، و درنهایت از علتهای ابراز خشم سخن میگویند.
پس از اینکه مانوئل والس، نخستوزیر سابق، کسی که هنوز هم با وجود سوابقش در دوران ریاستجمهوری فرانسوا اولاند در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶/ ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ و سپس حمایت صریح از مکرون هنوز هم بهطورگسترده یک چپگرا شناخته میشود، از حزب “فرانسه تسلیمناپذیر” ملانشُن بهدلیل “روشن نگه داشتن آتش” برای سوءِاستفادهٔ سیاسی انتقاد کرد، الکسیس کوربییر، نمایندهٔ این حزب در پارلمان، به نشریه مدیاپارت گفت: “اگر فکر میکنید که مردم بهدلیل خواندن یک توییت یک ایستگاه پلیس را بهآتش میکشند دلیلهای اجتماعی را نادیده گرفتهاید، نادیده گرفتنی که از روشهای دنبال کنندگان تئوری توطئه در تحلیل مسائل است. مردم جان خود را از دست دادهاند و نحوهٔ رسیدگی به وضع آنان هیچگونه اعتمادی در خانوادهها بهوجود نیاورده است. نیروی پلیس به بازسازی شدن نیاز دارد و نظرات دربارهٔ آن باید بر عهدهٔ نهادی مستقل قرار گیرد.”
موضعگیری حزب سوسیالیست که تا اواخر سال ۲۰۲۲ / ۱۴۰۱ هنوز استفاده از عبارت “خشونت پلیس” را مردود میدانست درحال تغییر است- و سرزنشها در اینباره که این زبان فتنهانگیز است را یک ذره هم تصدیق نمیکند. اِما رافوویچ، سخنگوی حزب و رئیس سوسیالیستهای جوان، در دفاع از بهکار بردن این واژهها به نشریه مدیاپارت گفت: “واکنشهای راست و راستافراطی که قیامها را فقط محکوم میکنند و اینگونه داوری میکنند که اظهارنظر در مورد مرگ ٬نائل٬ هنوز زود است، به موج خشونتها دامن میزند. ما این خشم را که خشمی سیاسی است درک می کنیم. ما با صلح و آرامش فاصله زیادی داریم. ما باید راهحلهایی برای آرام کردن اوضاع پیدا کنیم، ولی این واکنشها تأثیر وارونه دارند.”
شناخت تدریجی
آلن برتو معتقد است که حتی اگر در جناح نیروهای چپ اختلاف نظری در مورد لزوم دعوت به آرامش وجود داشته باشد، نگرش این جناح نمایانگر “تغییر واقعی” نسبت به سال ۲۰۰۵ است. برای مثال، استفان تروسل، سخنگوی حزب سوسیالیست و شهردار منطقه سن-سنت-دنیس، گفت: “دوستان من در حزب فرانسهٔ تسلیمناپذیر اشتباه میکنند که اعتراض کنندگان را به آرامش دعوت نمی کنند. این دوستان مانند افرادی که در محلههای طبقه کارگر زندگی نمیکنند واکنش نشان میدهند.”
این تغییر به دلایل زیادی رخ داده است، ولی پیش از هر چیز در تجربهٔ سرکوب پلیسی جنبشهای اجتماعی و فعالان سیاسی در سالهای اخیر ریشه دارد. آلن برتو شرح میدهد که “بسیج علیه اصلاح قوانین بازنشستگی و پیش از آن جنبش جلیقه زردها، نسل مبارز کنونی را به خشونت بیمجازات پلیس متوجه کرده است، خشونتی که سالهاست منطقههای مختلف از آن در رنجند. افزایش بسیار سرکوبگریهای پلیس رانده شدن جوانان و این منطقهها را به حاشیهٔ اجتماع موجب شده است و نگاه امروز ما به آنان را تغییر داده است.” کوکرل تصدیق میکند که “آن رنجی را که محلههای کارگری سالهای سال تحمل میکردند دیگران امروز، ولی نه با همان شدت، تحمل میکنند. بنابراین همه واقفند که این نظم اجتماعی در معرض خطر است.” علاوه بر این، چندین سال است که بین سازمانهای سنتی جنبش کارگری و جنبشهای محلههای طبقه کارگر و حاشیهنشین پیوند ایجاد شده است: بهعنوان مثال “کمیته آدام ترائوره” (کارزار عدالتخواهی برای آدام ترائوره، مردی سیاهپوست که در سال ۲۰۱۶ / ۱۳۹۵ در بازداشت پلیس جان خود را از دست داد) تظاهرات راهپیمایی “موج فزاینده خلق” در پاریس را در ۲۶ ماه مه ۲۰۱۸ / ۱۳۹۷رهبری کرد.
از نظر کوکورِف، این درک جدید نیروهای چپ نیز ناشی از سیاسی شدن تشکلهای موجود در مناطق کارگری و مبارزه علیه خشونت پلیس است که آگاهی حزبهای سیاسی را افزایش داده است. او میگوید: “در بیست سال گذشته، آگاهیای تازه پدید آمده است که بدون شک با گسترش جنبشهای ضد استعماری و پسااستعماریای مانند ٬زندگی سیاهپوستان مهم است ٬ که آسا ترائوره (بنیانگذار کمیته حقیقت برای آدام ترائوره) از آن الهام گرفت مرتبط است. ‘نرمافزار’ نیروهای چپ تغییر کرده است و اصل اساسی جامعهشناسی آمریکایی برای مطالعه قیامها که بر اساس آن همیشه یک توضیح سیاسی دارند پذیرفته شده است. بحث کنونی این است که چه کسی از ما در برابر پلیس محافظت میکند؟”
پیوندِ بازسازیشده
در جریان قیامهای سال ۲۰۰۵/ ۱۳۸۴، رهبر اتحادیه انقلابیون کمونیست، آلن کریوین، از ساکنان سن دنیس، وضعیت نامشخصی را شناسایی کرد که در آن “گفتمان، درحال حاضر نامشخص است و ما ابزاری برای دنبال کردن سیاست دیگری نداریم.” تقریباً بیست سال بعد وارث سیاسی او یعنی اولیویه بيسانسينوه، سخنگوی حزب جدید ضد سرمایهداری، مدعی است که به نیروهای محرکه در پشت جنبش “مهاجران و حومهنشینان” و “کمیته حقیقت برای آدام ترائوره” نزدیکتر است. او میگوید: “قیام آنجاست. حال یا آن را انکار میکنیم و با نظم و قانون پاسخ میدهیم یا از پاسخهای دریافتی از جنبش سطح خیابانها آغاز میکنیم. محلههای کارگری بیابان سیاسی نیستند. حزبهای چپ باید همبستگی خود را اعلام کنند و از پدرسالاری دور شوند.”
از این نظر، کارزار اخیر انتخاباتی ژان- لوک ملانشُن نیز گواه وجود تغییر در نحوهٔ تدوین برنامههای نیروهای چپ با اهالی منطقههای کارگرنشین و حاشیهنشینان و وضعیت آنان درارتباط است. “حوریه بوتلجه”، سخنگوی سابق حزب ضد استعمار و ضد نژادپرستی “بومیان جمهوری“، با استقبال از آبدیده شدن “حزب فرانسهٔ تسلیمناپذیر” در کوران مبارزه، تغییر چشمانداز سیاسی را نسبت به سال ۲۰۰۵ / ۱۳۸۴ تأیید کرد.
در زندگی سیاسی ملانشُن، سناتور سابق سوسیالیست، در سال ۲۰۱۹ / ۱۳۹۸ و هنگامی که او در راهپیمایی بر ضد “اسلام هراسی” شرکت کرد این نقطه عطف رخ داد. کوکورِف خاطرنشان میکند: “در او تغییری در این مورد ایجاد شده و او جهتگیریاش را کمی تصحیح کرده است. او در خلال کارزار سال ۲۰۲۲/ ۱۴۰۱ به مسئلههایی چون خشونت، مصونیت از مجازات و استقلال نیروهای پلیس اشاره کرد. آلن برتو تأیید میکند که “کارزار ژان- لوک ملانشُن و موضعگیری او نسبت به مردم حاشیهنشین و موضوع اسلام هراسی که بخشی از رنج آنان است، موجب ایجاد پلهایی شده است. درواقع، در سال ۲۰۲۲/ ۱۴۰۱ ملانشُن به پیشرفتی چشمگیر در مراکز شهری و حومه آنها دست یافت.
بااینحال، شکاف بزرگی هنوز وجود دارد که نیروهای چپ را از فقیرترین پروژههای مسکن سازی جدا میکند و ما نباید تأثیر آن را بر روند رویدادها نادیده بگیریم. مسئولیت برنارد کازنو، وزیر سابق کشور دولت حزب سوسیالیست، در مورد اعمال قانون مجوز حمل آسانتر سلاح گرم از سوی مجریان قانون و همچنین مشارکت اخیر سوسیالیستها و سبزها در تظاهرات اتحادیهٔ پلیس در تاریخ ۱۹ ماه مه ۲۰۲۱ / ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۰ در مقابل مجلس ملی، فراموش نشدهاند. در میان نیروهای چپ تنها حزب “فرانسهٔ تسلیمناپذیر” در این تظاهرات شرکت نکرد.
درحالحاضر اگر حتی با شوک ناشی از دیدن ویدیوی مرگ نائل این شکاف بهنظر نیاید، ولی در پسزمینه و در انتقادات وارده به حزب”فرانسهٔ تسلیمناپذیر” برای خودداری از دعوت به آرامش، این شکاف باقی میماند. با اینهمه، کوکرل مصمم است که حرکتی مثبت انجام دهد: “اکنون، درک گستردهای در بین نیروهای چپ وجود دارد که خشم، به هر شکلی آشکار می شود، در برخی موارد مشروع، بهویژه استفاده از پلیس بهعنوان ابزاری برای کنترل تبعیضآمیز مردم در محلههای ما.”
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.