مشارکت بدنهی واقعی پرستاران در تنظیم و ابلاغ آییننامهای که قرار بود بعد از سیزده سال خاک خوردن، بالاخره قانون تعرفهگذاری را به مرحلهی اجرایی شدن و پرداخت برساند، در حد صفر بود؛ همان زمان معترض شدیم ولی صدایمان به هیچ کجا نرسید؛ اما حالا که بعد از نُه ماهِ تمام، معوقات تعرفهگذاری را با هزار سلام و منت به حسابمان ریختهاند، تازه به خوبی فهمیدهایم که چه کلاه گشادی سرمان رفته است، این تعرفهگذاری که آقایان بانی و مسبب آن بودهاند، اصلاً «تعرفهگذاری» نیست!
به گزارش خبرنگار ایلنا، «بعد از گذشت سه روز، در نوزدهم فروردین دوباره مقابل استانداری رفتیم؛ تقاضا کردیم که استاندار خراسان صدایمان را بشنود و به حرفهایمان گوش بدهد»؛ یک پرستار مشهدی که در اعتراض صنفی فروردین ماه شرکت داشته، در ارتباط با دومین حضور پرستاران مشهدی مقابل استانداری، به پرداختیهای ناچیز تعرفهگذاری پرستاران اشاره میکند؛ پرداختیهایی که به گفتهی او، بیشتر شبیه صدقه و از سر باز کردن است تا رعایت حق زحماتِ شبانهروزی و مداومِ جامعهی پرستاری کشور.
این پرستار، مهمترین خواستهی خود و همکارانش را «اصلاح آییننامهی تعرفهگذاری خدمات پرستاری» میداند؛ آییننامهای که توسط اعضای عالی نظام پرستاری کشور و البته مدیران ارشد وزارت بهداشت، پشت درهای بسته نوشته شده و در تنظیم و تدوین آن، از نمایندگان واقعی و از بدنه برخاستهی پرستاران کشور نظرخواهی نکردهاند.
او تاکید میکند: مشارکت بدنهی واقعی پرستاران در تنظیم و ابلاغ آییننامهای که قرار بود بعد از سیزده سال خاک خوردن، بالاخره قانون تعرفهگذاری را به مرحلهی اجرایی شدن و پرداخت برساند، در حد صفر بود؛ همان زمان معترض شدیم ولی صدایمان به هیچ کجا نرسید؛ اما حالا که بعد از نُه ماهِ تمام، معوقات تعرفهگذاری را با هزار سلام و منت به حسابمان ریختهاند، تازه به خوبی فهمیدهایم که چه کلاه گشادی سرمان رفته است، این تعرفهگذاری که آقایان بانی و مسبب آن بودهاند، اصلاً «تعرفهگذاری» نیست!
۵ میلیون تومان برای نُه ماه!
«پنج میلیون تومان برای ۹ ماه»؛ یک خانم پرستار با انتقاد از این پرداخت ناچیز که نه عادلانه است و نه تطابقی با زحمات او در ساعات سختِ نیمههای شب در بیمارستان دارد؛ میگوید: من مسئول شیفت شب یک بیمارستان هستم؛ بیمار حالش بد شود، رزیدنتها مشکلی داشته باشند، دستگاهها خراب شوند و هزار و یک مشکل و مصیبت دیگر که در ساعات شب احتمال رخ دادنشان هست، همه برعهدهی من است؛ انتظار نداشتم بعد از این همه استرس و زحمت، بابت ۹ ماه، فقط ۵ میلیون تومان تعرفهگذاری به حسابم بریزند.
این خانم پرستار اضافه میکند: بعد از آنهمه استرس و بگیروببند و بیخوابی، بعد از قبول مسئولیتهای دشوار که از عهدهی هرکسی برنمیآید، تعرفهگذاریای که به حساب من واریز شده فقط ۵ میلیون تومان است؛ ما توقع داشتیم برای هر ماه، لااقل ۳ تا ۴ میلیون تومان بابت تعرفهگذاری به حسابمان میریختند؛ این پرداخت ناچیز خیلی دور از انتظارمان بود؛ واقعاً بیانگیزه شدیم؛ آیا تعرفهگذاری بعد از پانزده سال همین بود؟!
تعرفهی ما کجاست؟
بار اصلی کارِ رسیدگی و درمان بیماران چه در روز و چه در ساعات ملتهب شب، برعهدهی پرستاران است؛ آنها هستند که «کار» را پیش میبرند؛ اما نصیبشان از پرداختیهای نظام درمان، یکدهم یا حتی کمتر است؛ پرستاران مشهدی مقابل استانداری میپرسند: «تعرفهی ما کجاست، توی جیبهای کیهاست!»
همین جمله ساده و کوتاه نشان میدهد که تعرفهگذاریای که بعد از پانزده سال فترت، بالاخره در سال ۱۴۰۱ رونمایی و در دستور کار قرار گرفت، نمادین است و کارایی و بازدهی ندارد؛ بعد از آنکه پرستاران مشهدی اعلام کردند از آنچه به حسابشان واریز شده، اصلاً رضایت ندارند و مبالغ تعرفهگذاری را توهینآمیز و ناعادلانه میدانند؛ برایشان پیامک آمد که «کمیته رسیدگی به پرداخت تعرفههای پرستاران در تمامی بیمارستانهای علوم پزشکی مشهد تشکیل میشود».
اما پرستاران میگویند: «باید همان موقع که پشت درهای بسته مشغول نوشتن آیین نامهی کذایی برای تعرفههای پرستاری بودند، چنین کمیتههایی با حضور تمامی صاحب نظران، تشکیل میشد….»
خواستهی مشخص پرستاران
پرستاران یک خواستهی مشخص دارند:
«روش اجرای تعرفهگذاری پرستاری از بیخ و بن اشتباه و ناعادلانه است. وزیر محترم بهداشت، آیین نامهی تعرفهگذاری را که در فضای مجازی به تعرفهگذاریِ نظام پرستاری و روسای آن معروف شده، باطل کنند و آییننامهی جدید را به روش تعرفههای سایر کارکنان وزارت بهداشت، تهیه و ابلاغ نماید.»
مشکل اصلی همان نوشته شدنِ آییننامه پشت درهای بسته است که زحمتکشترینهای نظام سلامت و درمان را در حاشیه قرار داده است و به قولی، پولِ خوردهای نظام درمانی کشور را بین آنها تقسیم کرده است؛ به گفتهی یک پرستار مشهدی «چرا هر که میزش بزرگتر، امتیازش بیشتر است، هر که در قبال بیمار پرمسئولیتتر و پرکارتر، امتیازش کمتر!»
فعالان صنفی پرستاری از جمله محمد شریفی مقدم (دبیرکل خانه پرستار) بارها نسبت به شیوهی اجرای تعرفهگذاری اعتراض کردهاند؛ شریفی مقدم میگوید که پرستاران از شیوه پرداخت خسته شدهاند و برخی هم به دنبال تغییر شغل یا مهاجرت هستند؛ این فعال صنفی تاکید میکند: «حدود دو سال است که مدام میگوییم چنانچه تعرفهگذاری را به این شکل انجام دهند با شکست روبرو خواهد شد، اما توجهی به این مساله نمیکنند و متاسفانه یک چیز مندرآوردی و ناعادلانه را به عنوان تعرفهگذاری خدمات پرستاری اجرا کردهاند.»
سیده فاطمه بحرینی (رئیس خانه پرستار مشهد) نیز در رابطه با شیوهی غلط پرداخت ناچیز به جامعهی پرستاری کشور میگوید: «متاسفانه کارشناسان و طراحان تعرفهگذاری پرستاری با اجرای نادرست این قانون در موقعیت پساکرونا، خستگیهای چندین ساله مراقبت از بیماران کرونایی را چند برابر کردند. مشاورین و طراحان اجرایی این قانون که پس از ۱۵ سال و اندی اجرایی شده، بایستی پاسخگوی اینهمه اختلافات غیر منطقی و دریافتیهای اهانت آمیز به پرستاران باشند.»
آیا پاسخگو هستند؟
آیا امروز که پرستاران به درستی معترض هستند، امروز که یک خانم سرپرستار شیفت شب برای ۹ ماه زحمت کشیدن و سختی، فقط ۵ میلیون تومان برای تعرفهگذاری گرفته، «مشاورین و طراحان اجرایی این تعرفهگذاری» آنهایی که پشت درهای بسته نشستند و آییننامه نوشتند تا برای مدیران وزارت بهداشت خوشخدمتی کرده باشند، آنها که منافع صنفی همکاران خود را نادیده گرفتند، پاسخگوی پرستاران خواهند بود؛ پاسخگوی آن خانم پرستار شیفت شب و همتایان زحمتکش او که در دوران کرونا، شب و روز از «جان» مایه گذاشتند؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم