مردم بزرگ ایران، فرهنگیان گرامی کشور و مراجع بین المللی به ویژه «سازمان عفو بین الملل» و «اتحادیه جهانی معلمان»؛
سالهاست که فرهنگیان کشور در دفاع از حقوق قانونی، منزلت و معیشت مناسب، برای داشتن یک نظام آموزشی باکیفیت و مترقی، سعی دارند فریاد حق طلبی را از سراسر کشور به گوش مسئولان برسانند.
در این میان اسماعیل عبدی، که معلم ریاضی و کنشگر قدیمی و دبیر کل سابق کانون صنفی معلمان ایران (تهران ) اکنون چهره ای شناخته شده و محبوب نزد بسیاری از مردم بزرگ ایران و بسیاری از اتحادیه ها و مراجع بین المللی می باشد، در تیرماه سال ۱۳۹۴ با اتهامات واهی بازداشت گردیده و تاکنون در زندان بسر می برد. او قرار بود به عنوان یکی از نمایندگان معلمان، در اجلاس «کنگره جهانی معلمان» در شهر اُتاوا پایتخت کانادا شرکت کند که به جای آن بازداشت و روانه زندان شد!
شرح حال ایشان، چه در مسیر پر پیچ و خم امنیتی-قضایی و چه از نظر مشقت ها و فشارهای مستمری که ایشان و خانواده اش طی این دوره طولانی ۸ ساله زندان متحمل شده اند، تماماً نشانهء بی عدالتی عریان است.
حبس ماراتُنی او، یک نمونه بسیار روشن و مهم از اجحاف بر معلمان کنشگر و تضییع حقوق شهروندی زندانیان می باشد.
اسماعیل عبدی سه فرزند دارد که در زمان دستگیری، همگی خردسال بودند و دوران رشد، بلوغ و جوانی خود را بدون حضور مستقیم پدر طی کرده و زیر سایه ترس، نگرانی، ابهام و انبوهی از سوالات بی پاسخ در مورد چرایی، چیستی و چگونگی زندان پدر سپری کرده اند و جز لحظاتی کوتاه و مبهم از ملاقات های کابینی و مرخصی های معدود و کوتاه مدت مهر پدر را نچشیده اند.
اما محرومیت از مهرورزی پدرانه، دوری از همسر و پدر و مادری پیر و بیمار، هیچگاه اراده او را در مسیر حق طلبی سست نکرده و در مسیر طولانی و پررنج زندان، حتی لحظه ای احساس پشیمانی و ندامت به ذهنش خطور نکرده و همچنان استوار بر مدار حقانیت و دفاع از حیثیت و اعتبار خود ایستاده است، تا آنجا که او را به نماد شرف معلمان ایران تبدیل کرده است.
اسماعیل عبدی در اظهارات اخیرش که از درون زندان منتشر نموده، خاطر نشان کرده است:
*بیش از ۲۰سال سابقه کار دارم اما آموزش و پرورش نه مرا اخراج می کند و نه بازنشسته! حقوق و بیمه من نیز بطور کامل قطع شده است! در واقع پرونده من در بين مثلثی از نهادهای حکومتیِ «اجرای احكام»، «دادگاه انقلاب» و «ضابطین قوه قضائیه» دور باطلی را طی می کند! با وجود آن که چندی پیش قرار بود با وثیقه آزاد شوم، هنوز تحت چنین انتظار فرساینده ای در زندان بسر می برم»
با توجه به آنچه پیرامون وضع اسماعیل عبدی گفته شد، برای همگان محرز است که عنوان «عدم توجه دولت و مجلس» به خواسته های به حق و مطالبات قانونی فرهنگیان، بسیار نارسا، بلکه نادرست به نظر می رسد. چرا که اینهمه ظلم در حق ایشان نمی تواند صرفاً در اثر «بی توجهی» آنهم طی ۸ سال انباشته شده باشد.
اکنون برای فرهنگیان و بلکه عموم مردم آگاه و حق خواه ایران به خوبی روشن است که در نظام جمهوری اسلامی، موارد زیر ازجمله حقایق غیر قابل انکار می باشند:
۱- پرونده سازی و ایراد اتهامات واهی علیه فعالان صنفی و اعضای تشکل ها و کانون های صنفی فرهنگیان و از جمله «شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان».
۲- صدور احکام سنگین زندان برای کنشگران صنفی فرهنگی.
۳-عدم اجازه به فرهنگیان برای برگزاری اجتماعات اعتراضی یا ایجاد تشکل های صنفی
۴- دخالت، اعمال نفوذ و بلکه سلطه نهادهای «امنیتی» در مراحل رسیدگی به پرونده های قضایی فرهنگیان در مراحل دادرسی و صدور حکم.
۵- ایجاد فشار مضاعف و دستگیری های بسیاری از معلمان در سراسر کشور.
۶- همسویی وزارت آموزش و پرورش با نهادهای امنیتی و قضایی برای پرونده سازی یا دستگیری فرهنگیان
۷-ایجاد فشار از راه های گوناگون بر خانواده های فعالان صنفی فرهنگیان.
مردم آگاه و حق طلب ایران؛معلمان و فرهنگیان شریف ایران؛اتحادیه های بین المللی معلمان و مراجع بزرگ حقوق بشری
ما فرهنگیان کنشگر صنفی کشور، وظیفه خود می دانیم صدای حق طلبی بی صدایان، به ویژه فرهنگیان معترضی باشیم که در مواجهه با بی عدالتی ها و نقض آشکار حقوق بشر در ایران، سر از بازداشتگاه ها و زندانها در آورده، خود و خانواده هایشان متحمل رنج های بسیار می گردند. همچنین بنا داریم به سهم خود، در این راستا کوشش کنیم تا نظر همگان را به این اوضاع وخیم و غیر قابل قبول که نسبت به زندانیان کنشگر فرهنگی و دیگر اقشار مردم روا می گردد، جلب کرده و تقاضای کمک داشته باشیم.
حق شهروندی و منزلت انسانی در جوامع متمدن بشری در قرن ۲۱ حکم می کند ما نیز یکصدا بگوییم و بخواهیم که:
*اسماعیل عبدی و تمامی دستگیر شدگان کنشگر صنفی-مدنی،سیاسی و به ویژه معلمان دربند، بدون قید و شرط، هرچه زودتر آزاد گردند*
فرهنگیان کنشگر صنفی کشور
۲۳ اسفند ۱۴۰۱