تجربه مبارزه در کشورهای دنیا نشان داده است که اکسیژن لازم برای برافروختن قیام مردم تنها با خلاقیت و هدایت مردم از طریق انواع روش های نافرمانی مدنی، برنامه ریزی برای سازماندهی اعتراضات در درون خاک کشور و تدوین برنامه برای گذار از جمهوری اسلامی اتفاق میافتد.
عدم تحریم سپاه توسط کشورهای غربی، عدم اخراج سفرای ایران از کشورهای غربی علی رغم تصویب پارلمان اروپا، توافق ایران و عربستان، آزاد شدن بخشی از پول های بلوکه شده ایران در عراق با چراغ سبز آمریکا، عدم صدور قطعنامه توسط آژانس هسته ای علیرغم غنی سازی بالای ۸۰ درصدی ایران، صدور مجوز ایران برای بازدید از سایت های هستهای ، معاملات و مذاکرات پشت پرده همگی نشان داده است که استراتژی مبارزه مبتنی بر اهرم فشار خارجی با محوریت اصلی تحریم حکومت ایران بدون به کارگیری اهرم اصلی یعنی؛ فشار داخلی (اعتراضات، اعتصابات گسترده داخل کشور) راه به جایی نخواهد برد؛ زیرا تا زمانیکه اعتراضات داخلی منجر به لرزه درآمدن پایه های دیکتاتوری نشود و تا زمانیکه کشورهای غربی خودشان شاهد سقوط حکومت ایران نباشند ، هرگز این ریسک را نخواهند کرد که نظم موجود در خاورمیانه را برهم بزنند؛ زیرا برقراری ثبات در خاورمیانه آشوب زده و گرفتار گروهای تندرو مذهبی بیش از هرچیز برایشان اهمیت دارد .
علاوه بر این، اولویت اول کشورهای غربی تامین منافع ملی شان است و عموما آنها از ضرورت تامین حقوق بشر به عنوان یک کارت بازی و حرکت نمایشی استفاده می کنند. در صورت برقراری و تامین امنیت کشورهای غربی (عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی) آنها اهمیتی به دیگر مسایل از جمله حقوق بشر نمی دهند؛ به طور مثال مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا گفته است: «سر و صدای خیابان ها نمی تواند قوانین ما را تغییر دهد.» خاصه، یک ایران ضعیف شدهی ناتوان برای تامین منافع کشورهای غربی و عربی منطقه و به ویژه اسرائیل بیشتر اهمیت دارد تا یک ایران مقتدر اقتصادی و نظامی و سیاسی که می تواند منافع آنها را به خطر اندازد. به ویژه آنکه اسرائیل برای فرار از توجهات به خود نیاز به سوژه ای دیگر (ایران) جهت انحراف افکار عمومی جهانی دارد.
واقعیت این است که اعتراضات در ایران آرام شده است؛ هرچند این سکوت به معنای خاموشی نیست و تنها آتش زیر خاکستر است، اما باید عمیقا اندیشید که با استفاده از چه مکانیزم هایی می توان اکسیژن لازم را برای شعله ور شدن خاکستر فراهم کرد؛ آیا استراتژی مبتنی بر مذاکره بی پشتوانه با دول غربی می تواند شعله آتش قیام مردم ایران شعله ور کند؟! تا زمانیکه اعتراضات در درون مرزهای کشور صورت نگیرد ، جمهوری اسلامی باقی است و مذاکره با دول غربی آن هم تنها در حاشیه اجلاس ها و در درون اتاق های فرعی! که می تواند فریبکارانه هم باشد ، بی فایده است و مصداق بارز آب در هاون کوبیدن است.
تجربه مبارزه در کشورهای دنیا نشان داده است که اکسیژن لازم برای برافروختن قیام مردم تنها با خلاقیت و هدایت مردم از طریق انواع روش های نافرمانی مدنی، برنامه ریزی برای سازماندهی اعتراضات در درون خاک کشور و تدوین برنامه برای گذار از جمهوری اسلامی اتفاق میافتد.
*سایت خبری تحلیلی کلمه