یک ماه گذشته در دانشگاه تربیت مدرس شاهد حضور برخی چهرهها بودیم که نمیتوان بدون اشاره به دلیل حضور آنها در این دانشگاه و در یک وضعیت خاص، از آن چشم پوشید. در تاریخ ۱۷ بهمن در مراسمی با حضور حجتالسلام خطیب وزیر اطلاعات، زلفیگل وزیر علوم، رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسدارن، اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی، فرهاد دانشجو ریس دانشگاه و رحیمصفوی فرماندهی تحمیلی بر هیئت علمی گروه جغرافیای سیاسی، با هدف تجلیل از مقام والای علمی “سرلشکر” رحیمصفوی برگزار شد. این مراسم با تدابیر شدید امنیتی در نهایت مراقبت و مواظبت و با بسیج تمام نیروهای حکومتی در داخل و خارج محیط دانشگاه، شرایط پادگانی را بر دانشگاه حاکم کرد.
اما حضور این اشخاص فقط به آن تاریخ محدود نمیشود. در هفتهی اخیر با وجود حملههای مکرر به مدارس و دانشگاههای ایران از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، مراسمی با عنوان 《نخستین جشنواره جذب دانشجویان بین المللی در ایران》با حضور سفیر عراق، وزیر علوم، سردار ذوالقدر ریس پلیس بخش مهاجرت، مقاماتی از دیگر کشورها با هدف جذب دانشجویان خارجی صورت گرفت. در این همایش نمایندهی خامنهای در دانشگاه تربیت مدرس، حمله به مدارس و دانشگاهها با گازهای سمی را کارزاری از طرف دشمن توصیف کرد!
این در حالی است که پیش از او فرهاد دانشجو رئیس وقت دانشگاه تربیت مدرس، این دانشگاه را نمادی از صلح و دوستی در دنیا توصیف کرد! وی بیان کرد: “دانشگاه تربیت مدرس تنها دانشگاهی است که رئیس جمهور، وزیر علوم، وزیر بهداشت و معاون اول رییس جمهور از اعضای هیأت امنای آن هستند که نشان از اعتبار و ارزش علمی بالای این دانشگاه دارد”. نامهایی که هر یک میتواند در دادگاهی عادلانه به جنایت علیه بشریت متهم بشوند، نمیتواند شان و ارزشی برای محیطی به اسم دانشگاه بیاورد.
میتوان پنداشت که حضور گستردهی مقامات حکومتی و امنیتی که بعضی از آنها حتی مرتکب جنایاتی نابخشودنی شدند( میتوان به پرونده نظامی رحیم صفوی در دوران جنگ و اتهاماتی که علیه او بود، محمد مخبر معاون اول و ریس سابق بنیاد مستضعفان و همچنین نقش زلفیگل در سرکوب گسترده دانشجویان در جنبش اخیر، و مسئولین وزارت بهداشت که قتل مهسا امینی را حادثه دانستند)، نشانی از تبدیل دانشگاه تربیت مدرس به عنوان مرکز تحصیل دانشجویانی گزینشی با گرایشات نزدیک به باورهای حکومت ایران، از گروهایی با ملیتهای مختلف (لبنان، عراق، فلسطین، سوریه، چین، سنگال، بنگلادش، یمن) باهدف ترویج ایدئولوژیک دینی و اقتدارگرایی دانست، نه تبادل علم و فناوری.
دانشگاهی که در بکار گیری مقامات امنیتی_کشوری ید طولانی دارد بهطوری که پستهای علمی و منصبهای دانشگاهی در سیطرهی آنها هست. میتوان به کسانی که در سرکوبهای سالهای اخیر نقش داشتهاند و همزمان عضو هئیت علمی هستند، منصب در تربیت مدرس داشتند و یا فارغالتحصیل این دانشگاه بودند مانند:《زاهدی و دانشجو وزرای علوم دولت احمدی نژاد در سالهای ۸۴_۹۲، سعید محمد رئیس قرارگاه خاتم، قالیباف، رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی در آبان ۹۸، محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه، فلاحت پیشه ریس کمیسیون امنیت ملی مجلس در سال ۹۸ و عضو هئیت علمی دانشگاه علامه) اشاره کرد؛ تا جایی که میتوان گفت این دانشگاه پایگاه امن و خانهی دائمیشان شده است.
از طرفی دیگر سخنگوی هیئت رئیسهی مجلس از آغاز طرحی خبر داد که؛《موضوع ابهام در انعقاد برخی قراردادها، انتصابات، بورسیهها، جذبها و امتیازها به برخی کارکنان و … را از دلایل کلید خوردن تحقیق و تفحص از دانشگاه تربیت مدرس عنوان کرد.》 طرحی که ممکن است بر اثر اختلاف درون گروهی در استفاده از مزایا و امتیازهای گسترده کلید خورده باشد نه برای شفافسازی و برقراری عدالت. ولی میتواند پیامدهای سنگینی برای متولیان این دانشگاه داشته باشد، دانشگاهی که مظهری تمام نما از مدیریت اسلامی_امنیتی همراه با فساد و رانت است.