فرشاد مومنی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در نشست «اقتصاد سیاسی فسادستیزی و فسادگستری؛ مقایسه تطبیقی دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی» با بیان اینکه فساد، همراستایی بین حداکثرسازی منافع فردی و جمعی را مختل می کند، گفت: هر کوششی که برای شفافیت زدایی، مشارکت زدایی و نظارت ناپذیر ساختن کانون های اصلی قدرت و ثروت صورت می گیرد به نیرو محرکه فساد تبدیل می شود. اگر کسی بخواهد به شکل اصولی با مساله فساد و دلالت های فاجعه ساز آن از نظر فقر و فلاکت عمومی، تحمیل وابستگی های ذلت آور به کشور و عقب ماندگی های تحمیلی فاصله بگیرد، باید این مسئله را آسیب شناسی کنند که چرا افراد برای رسیدن به منافع فردی، منافع جمعی را فدا می کنند؟
🔺حکومت ما حتی قادر نیست از نقاط قوت خود در ده ساله اول انقلاب دفاع کند | این حرف پوچی است که میگویند مردم در آن دوره احساساتی بودند پس سراغ فساد نرفتند. این یک حرف پوچ است چراکه اگر مناسبات نهادی ضد فساد وجود نداشت، نمی توانست ده سال دوام بیاورد.
🔺یکی از کلیدی ترین تصمیمات در ابتدای انقلاب این بود که اندازه صادرات نفت خام از روزی حدود ۴ میلیون بشکه به ۸۰۰ هزار بشکه کاهش داده شد. اینها وعدههایی به مردم داده بودند و به محض روی کار آمدن به وعده خود وفا کردند و همین باعث شد مورد عنایت خداوند قرار بگیرند و یک کارنامه افتخار آمیز را ارائه کردند.
🔺از پیدا شدن رانت نفت در اقتصاد ایران تا امروز، تنها دولتی که از موضع صدقورزی عایدات این رانت را شفاف کرد، دولت مهندس موسوی بود. ایشان تصمیمگیری درباره دلارهای نفتی را به نمایندگان مجلس واگذار کردند و میزان آن رانت اندک منابع طبیعی را شفاف کردند آن هم در شرایطی که درگیر جنگ بودیم. معمولا کسانی که میخواهند فساد کنند هزار و یک دلیل می تراشند که از شفافیت فرار کنند. در جریان جنگی هزاران برابر شرایط غیر جنگی دلیل برای پنهان کاری وجود داشت اما شرافت حکومتگران ما در آن زمان اینگونه بود که با مردم خود رو راست بودند.
🔺حکومت ما از طریق فرار از نظارتپذیری، خود را به ورطه فساد انداخت و سپس از طریق شوکدرمانی، رانت و فساد را ریشهدار کردند. دولتهای بعد از جنگ در زمینههای مختلف تفاوت دیدگاه داشتند اما چرا از یک بسته اقتصادی استفاده کردند؟ پاسخ این است که نفع شخصی برخی حکومتگران ما را به اینجا رسانده است.