▫️بر سیاهه جنایات جمهوری اسلامی افزوده شد و دو نفر دیگر «محمد مهدی کرمی و سید محمد حسینی» به لیست اعدامیان در حالی افزوده شدند که نه حق تعیین وکیل داشتند و نه حق داشتن یک دادگاه عادلانه و منصفانه. جمهوری اسلامی در راهی بی بازگشت قدم گذاشته و این خبر یعنی اینکه سالهای آینده ایران پر از تنش و خشونت خواهد شد. تغییر در ایران اجتناب ناپذیر اما شکل تغییر را بیشتر از هر عامل دیگری، برخورد حاکمیت است که تعیین میکند. در حال حاضر حاکمیت، بدترین سیاست ممکن را در برابر مردم معترض خشمگین اتخاذ کرده.
▫️اعدامها دو وجه دارند: ترس و قلدری. جمهوری اسلامی هم میترسد و هم قلدر است. اعدام، ترس سلطهگر از خشم مردم است و قلدری لات سر کوچه در آسیب رساندن به بیپناهان است. از سویی جمهوری اسلامی به حامیان سرکوبگرش پیام میدهد یکی از شما کشته شود چند نفر را جایش میکشم. این همان سیاست فرقهگرایانه است که بخشی از مردم را ابزار سرکوب اکثریت مردم کرده. جمهوری اسلامی با این کار هم بخشی از مردم را در مسیر شهروندزدایی قرار میدهد و هم خشم اکثریت مردم را بیشتر شعلهور میکند. شهروندزدایی اینجا به معنای یک معامله است. دیکتاتور، پول، امکانات، شغل و امتیاز ویژه میدهد و طرف مقابل انسانیّت، حریّت و شخصیت مستقلش را حراج میکند.
▫️البته این سیاست حامیپروری تا جایی جواب میدهد اما وقتی خشم مردم بر ترس و سرکوب استیلا یابد دیگر حامیان هم نمیتوانند کاری کنند چون هر چه به پایان نزدیک شویم بخش زیادی از این حامیان محاسبهگر که انسانیتشان را با امکانات و قدرت معامله کردهاند پاهایشان سست میشود. برای همین، جمهوری اسلامی با اعدامهای ظالمانه میخواهد به حامیان شهروندزدا شدهاش بگوید من همچنان بر اوضاع مسلط هستم و همچنان دستگاه سرکوبم کار میکند و همچنان من سلطان و شما هم رعیت دردانه و مورد توجه هستید.
▫️این سیاست تا زمانی جواب میدهد. اما بر دیوارهایش ترک افتاده و وای به روزی که فروپاشی شود و آنجا آنقدر دست انتقام هست که هیچ سدی را یارای مقابله با سیل نخواهد بود. آنکه باد میکارد طوفان درو میکند.