سانتور یا قنطورس موجودی افسانه ای در اساطیر یونانی ست با سر و دست و بالا تنهی انسانی و بدن و چهار پای اسب. در ادبیات سیاسی مدرن سانتور چهره دولت و حاکمیتی سیاسیست که به مدد سر و بالا تنه (یعنی توان ایجاد رضایت در اتباع) و نیز بدن و چهار پای اسبش (یعنی ابزار زور و سرکوب) ماندگاری و تداومش را تضمین میکند.
آنچه امروزه در ایران قابل روئیت است دولت به مثابه سانتوری ست بی سر و بالا تنه که تنها به کمک چهار پای اسب مانندش یعنی زور و خشونت عریان میکوشد بقا و تداومش را حفظ کند.جنگ پرشدت پلیسی برعلیه جامعه، جرم انگاری هرنوع اعتراض و مقاومت و تشدید فرهنگ قساوت بیانگر بی سر شدن سانتور حاکم برجامعه ایران است.
دهشت ناشی از این بی سر شدن و ترس ناشی از فوران خشونت اعمال شده توسط حاکمیت و نفرت ناشی از ترور دولتی در جریان نباید باعث شود خشونت ساختاری و نامرئی تر نظم مسلط از دیده پنهان بماند،چراکه ندیدن و عدم شناخت ابعاد خشونت ساختاری موجود، جنبش مقابله با سرکوب و ناتوان سازی جامعه را به اهدافی تقلیل گرایانه و محدود رهنمون می سازد. خشونت ساختاری ناشی از نظم سیاسی -اقتصادی حاکم نه تنها عامل اصلی بی سر شدن سانتور و فوران ترور دولتی بلکه عامل به تاراج بردن ثروت جامعه و بهره کشی از نیروی کار و علت تهدید جدی اقلیم و زیست بوم ایران است.
نیک می دانیم رویههای مذکور چه هزینه های گزافی نیز به نهاد آموزش در ایران تحمیل کرده است:کاهش مداوم بودجه آموزش و پرورش،خصوصی سازی و کالایی شدن گسترده آموزش و تشدید نابرابری های اجتماعی به میانجی این سیاست ها،افت شدید کیفیت آموزشی، تحمیل محتوای ایدئولوژیک و ناکارا به جان و روح دانش آموزان و سونامی کمبود معلم و نیروی انسانی…گوشه هایی از تداوم تجلی خشونت ساختاری حاکم در عرصه آموزش در کنار سایر فرآیندهای به یغما بردن زندگی اکثریت جامعه ایران است.
اما آنچه در این مرحله و در جریان خیزش انقلابی ماه های اخیر بدیع و نو بنظر می رسد ترکیب و تداوم شدیدتر خشونت ساختاری به همراه جنگ پرشدت پلیسی و جرم انگاری از هرگونه مقاومت و کنش اعتراضی در مدرسه و سایر فضاهای جامعه است. حمله با گاز اشک آور به فضاهای آموزشی،تهدید و بازداشت معلمان و دستگیری گسترده دانش آموزان و کشتن هر روزهی آنها نمایانگر فوران سیاست و فرهنگ مبتنی بر شقاوت و قسمی سیاست مبتنی بر مرگ برای اداره و حکمرانی جامعه است. از دید ما این مسئله نه امری استثنایی،مقطعی و زودگذر بلکه روند تبدیل استثنای سرکوب عریان و کشتار وسیع به قاعده و روال مسلط بر سپهر حیات جامعه ایران است.
در این میان واضح و عیان است جنبش معلمان در سالیان اخیر در تقابل با روندهای بهرهکشانه از نیروی کار و نیز ویرانی نهاد آموزش بدست حاکمیت، مقاومت جانانه و سراسری را در قالب ها و فرمهای اعتراضی مختلف نظیر تحصن، تجمع و… سازماندهی کرده است.
ضمن ستایش از روندهای مبارزاتی پیشین جنبش معلمان براین باور هستیم که در برهه کنونی و در جریان خیزش سراسری اخیر شکل ها و فرم های مبارزاتی قبلی نیازمند تکمیل و تقویت به وسیله آفرینش شکلهای جدید باهم بودن و کانونهای مقاومت و مبارزه نوین است. بر این اساس، ضمن تاکید بر ضرورت تشکل یابی و سازماندهی در تمام سطوح جامعه معتقدیم برای حفاظت از جان دانش آموزانمان باید در سطح مدارس و در قالب کمیتههای صیانت از دانش آموزان و مدرسه متشکل شویم. روشن است ما معلمان بدور از ادعاهای ماجراجویانه و در مسیر حفاظت از دانش آموزان جز ساختن سپری از بدنهایمان برای مقابله با باتوم سرکوب و تیر کشتار نیروی تحول خواه دانش آموزی ابزار دیگری در اختیار نداریم. همچنین براین باوریم که کمیته صیانت از دانش آموزان و مدرسه صرفاٌ سپر انسانی و دفاعی معلمان در مقابل حملات و تهاجمات سازمان یافته نیروهای سرکوبگر نیست، بلکه معتقدیم که این کمیته ها می توانند محملی باشند برای به یادآوردن تمام مبارزات قبلی و جمع بندی درس های اخذ شده از مقاومت های پیشین و نیز تقویت روحیه همبستگی در راستای مبارزه برای مطالبات به حق معلمان و نیز فضای برای اندیشیدن به و مبارزه با ابعاد مختلف خشونت ساختاری حاکم بر جامعه.
ما پیشتر اعلام کرده بودیم صنفی سیاسی ست اما امروزه و در شرایط حساس کنونی اعلام می کنیم صنفی نه تنها سیاسی ست بلکه همگانی نیز هست. روند مبارزات و جان سختی مناسبات حاکم به ما آموخته است که رهایی صنفی بدون رهایی همگانی میسر و ممکن نیست. مبارزه و تشکل یابی و سازمان یابی ما در سطح مدارس بستری برای رشد و تقویت چنین چشم اندازی ست.
کمیته های صیانت از دانش آموزان و مدرسه در کنار سایر لایه ها و بخشهای جنبش اخیر پیگیر خلق دمکراتیک بدیلی سرشار از آزادی و برابری و نفی هرشکلی از سلسله مراتب و ستم در جامعه است.گام موثر برای تحقق بخشیدن به چنین افقی تکثیر کمیته های صیانت از دانش آموز و مدرسه است. پس پیش به سوی تشکیل کمیته صیانت از دانش آموز و مدرسه در مدارس سراسر ایران!
کمیته های صیانت از دانش آموزان و مدارس